در وهله اول، ضروری است معنای حرفگوشنکردن را بازتعریف کنیم. آیا کودک واقعا نمیشنود یا نمیفهمد؟ یا شاید رفتار مورد نظر ما را عمدا انجام نمیدهد؟
بهترین نوع رفتار والدین
نخستین سالهای زندگی، دوران شکلگیری هویت، استقلال و تنظیم هیجانات در کودک است. کودک در این مرحله در حال شناخت «خود» و «دیگری» است و طبیعی است که تمایل داشته باشد مرزها را کشف و حتی زیر پا بگذارد. این کنشها الزاما نشانهای از «بیادبی» یا «لجبازی» نیستند، بلکه بخشی از فرآیند رشد روانیهستند. بنابراین نخستین قدم در برخورد با کودک حرفگوشنکن، بازنگری در انتظارات والدینی و تنظیم آنها متناسب با سن و مرحله رشد کودک است.
یکی از اصول طلایی در روانشناسی تربیتی، تمایز بین نظم و تنبیه است. کودک نیازمند نظم و چهارچوب است اما تنبیه شدید یا تحقیر، نهتنها اثربخش نیست، بلکه اعتماد کودک به والد را هم از بین میبرد.والدینی که همواره با فریاد، تهدید یا سرزنش واکنش نشان میدهند، در درازمدت نهتنها نتیجه مطلوب در کسب اطاعت ندارند، بلکه ممکن است فرزندشان دچار اضطراب، خشم سرکوبشده یا حتی پرخاشگری شود.
درمقابل،یکی ازرویکردهای مؤثر، استفاده ازپیامدطبیعی رفتاراست.یعنی به جای اینکه برای رفتارنادرست،تنبیه مصنوعی در نظر بگیریم، بهتر است پیامد واقعی و طبیعی همان رفتار را به کودک نشان دهیم. مثلا اگر کودک اسباببازیهایش را جمع نمیکند، والد میتواند بهسادگی بگوید: «اگر اسباببازیهات رو جمع نکنی، دیگر نمیتوانی با اسباببازی جدید بازی کنی». در این نوع پیامدادن، هیچ تحقیری وجود ندارد و در عین حال کودک را با مسئولیت رفتارش آشنا میکند.
اما مهمتر از همه، کیفیت رابطه والد ــ کودک است. کودکانی که ارتباط عاطفی گرم، پایدار و مبتنی بر اعتماد با والدین خود دارند، بیشتر پذیرای قوانین و توصیهها هستند. وقتی والد زمان کافی برای بازی، گفتوگو و شنیدن احساسات کودک اختصاص میدهد، بستر روانی لازم برای پذیرش قوانین نیز فراهم میشود. اگر کودک احساس کند تنها زمانی مورد توجه قرار میگیرد که کار اشتباهی انجام دهد، ممکن است ناخودآگاه از رفتارهای منفی برای جلب توجه استفاده کند.
مسأله مهم دیگر، یکپارچگی در رفتار والدین است. در بسیاری از خانوادهها، کودک با پیامهای متناقض مواجه میشود؛ مثلا پدر قانونی را تعیین میکند اما مادر نادیدهاش میگیرد. این تضاد، نهتنها کودک را سردرگم میکند، بلکه فرصتی برای کنترل والدین به او میدهد. انسجام در پیامها، ثبات در اعمال قانون و همراستایی در رفتار والدین، پیشنیاز هر نظم رفتاری موفق در خانه است. برخی کودکان به دلایل خاصتری، دچار مقاومت در برابر اطاعت هستند. کودکانی که مبتلا به اختلال کمتوجهی ــ بیشفعالی(ADHD)،اختلال نافرمانی مقابلهجویانه(ODD)یااضطراب هستند،ممکن است واکنشهای متفاوتی نشان دهند و نیازمند ارزیابی تخصصی باشند. در چنین مواردی، مراجعه به روانشناس کودک برای تشخیص افتراقی و دریافت راهکارهای رفتاری و درمانی ضروری است.
فرمولی برای حرف گوش کردن
باید به خاطر داشت که هدف اصلی در تربیت کودک، «کنترل» نیست، بلکه «رشد» است. حرفگوشکردن، اگر صرفا از ترس یا اجبار باشد پایدار و اثربخش نخواهد بود اما اگر از دل رابطهای ایمن، ارتباطی مؤثر، آموزش مهارتهای زندگی و فرصتهای تمرین مسئولیت برآید، نهتنها کودک همراهتر میشود، بلکه مسیر رشد روانی سالمتری را هم طی خواهد کرد. فرزند حرفگوشنکن، معمولا فرزند نفهم، لجباز یا بیتربیت نیست، بلکه کودکی است که چیزی را به شیوه خودش میخواهد بگوید. اگر گوش بدهیم، شاید بهتر بفهمیم که دقیقا چه نیازی پشت رفتارش وجود دارد.