منطق مورد تاکید رهبر معظم انقلاب، اساسا با اصل مذاکره مخالفتی ندارد. ایشان بارها اعلام کردهاند که گفتوگو مشکلی ندارد و حتی در گذشته نیز مجوز مذاکره با مقامات غربی و آمریکایی صادر شده است. آنچه ایشان بر آن تأکید دارند، مفهوم واقعی گفتوگوست؛ یعنی باید با طرح دغدغهها و خواستههای خود، به نتیجهای برسند که رضایت و منافع هر دو را تأمین کند.
هنگامی که یکی از طرفین ادعای مذاکره دارد اما پیششرط میگذارد و اعلام میکند نتیجه مطابق خواستهاش باشد، دیگر این اسمش مذاکره نیست. در بهترین حالت، شاید بتوان آن را نوعی تذکر تلقی کرد، زیرا یک طرف صرفا قصد انتقال نظر خود را دارد. اما در حقیقت، این رویکرد نشاندهنده تلاش برای تحمیل دیدگاهها پیش از آغاز گفتوگوست، بهگونهای که نتیجه مورد نظر خود را از ابتدا تعیین کرده و طرف مقابل را ملزم به پذیرش شرایط خود میکند.
این دیگر مذاکره نیست، بلکه تحمیل خواستههاست. همانگونه که مقام معظم رهبری تأکید دارند، ما تسلیم نمیشویم، چراکه این روش نه مذاکره، بلکه تسلیم کردن طرف مقابل است و ما چنین چیزی را نمیپذیریم. معتقدیم چنین رویاروییهایی هیچ سودی ندارد؛ آنچه غربیها بهعنوان مذاکره مطرح میکنند، در حقیقت مذاکره نیست و نتیجهای هم به دنبال نخواهد داشت.
بنابراین، طرف غربی و آمریکایی باید متوجه باشند که اگر واقعا بهدنبال حل مسأله هستند و دغدغهها و نگرانیهایی دارند که میخواهند برطرف شود، ما در عمل بارها نشان دادهایم که اهل مذاکره و گفتوگو هستیم. اصولا کسی که منطق قوی دارد و در عملکردش مشکلی نیست، از مذاکره هراسی ندارد اما شرط آن این است که بپذیرند با کشوری طرف هستند که برای استقلال خود خونهای زیادی داده، بر اصولش استوار ایستاده و مانند برخی کشورها که با یک تهدید غربی یا آمریکایی، همه چیز را تسلیم میکنند، نیست. ایران چنین کشوری نیست.
اگر میخواهند با ایران بزرگ و قدرتمند به تفاهم برسند، راه آن این است که از اصولی که نه عادلانهاند، نه منصفانه و نه انسانی، دست بردارند و با چارچوبی منطقی وارد گفتوگو شوند. این موضوع باید در مواضعشان نمایان و در عمل نیز اثبات شود. اگر مذاکراتی با چارچوب صحیح صورت گیرد و به تعهدی منجر شود، باید تضمین دهند که به آن پایبند خواهند بود.
سخنان مقام معظم رهبری دارای منطقی بسیار مستحکم است و در این زمینه تجربه زیادی نیز وجود دارد. هرکس فرمایشات ایشان را رعایت نکند، نتیجهای زیانبار در انتظارش خواهد بود. کشورهایی نیز که تصور میکردند با تسلیم شدن و عقد قراردادهای بزرگ و پناه بردن به سایه امنیت آمریکاییها میتوانند امنیت و پیشرفت کسب کنند، امروز دیدهاند که آمریکا به هیچ تعهدی پایبند نبوده، حریم آن کشورها را نقض و به تمامیت ارضیشان تعرض کرده است.
اینکه چرا غربیها در موضوع هستهای تا این اندازه پافشاری میکنند، سؤال مهمی است. آیا واقعا مشکل آنها فناوری هستهای ایران است یا با استقلال کشور ما مشکل دارند؟ این مسألهای جدی است. اگر به بیانات مقام معظم رهبری مراجعه کنیم، ایشان تصریح دارند که حتی اگر در موضوع هستهای به توافقی برسیم، یا بر مبنای ادعای نادرست آنها غنی سازی در ایران متوقف شود، بلافاصله سراغ موضوع موشکی خواهند رفت، کما اینکه چنین نیز کردهاند.
چرا موضوع موشکی را مطرح میکنند؟ زیرا بارها تلاش کردهاند با بسیج تمام امکانات، استقلال کشور را مورد هدف قرار دهند، نظام را ساقط کرده و ایران را تحت سیطره خود درآورند. از بین تمام فناوریها و امکانات کشورها، آنچه که توانست به آنها خسارت وارد کرده و مانع ادامه جنایاتشان شود، سیستم موشکی ایران بود.
آنها باور نداشتند ایران بتواند از سد سامانههای پدافندی پیشرفته عبور کرده، خسارت وارد کند و هراس در دلشان بیفکند. امروز این سیستم موشکی، نقش بازدارنده یافته است. این به آن معنا نیست که ما اهل جنگ و درگیری با کشورها هستیم؛ بلکه هرچه سیستم نظامی کشور قویتر و دفاع پیشرفتهتر باشد، قدرت تحمیل خسارت به طرف متجاوز بیشتر خواهد بود، و این یعنی احتمال جنگ کمتر میشود.
آنها شاهد پیشرفتهای چشمگیر ایران در حوزه سامانههای موشکی بودهاند و آنچه دیدهاند، بیتردید پیشرفتهترین فناوریهای ایران نیست. ما بارها نیز تاکید کردهایم که ادامه دشمنی پیامدهای سنگینی به دنبال خواهد داشت. هر که قصد تجاوز به خاک کشورمان را داشته باشد، باید تاوان سنگینی بپردازد.
اصرار آنها بر این است که ایران باید موشکهایش را محدود کند، برد و قدرت تخریب آن کاهش یابد. هدفشان این است که با تضعیف قدرت بازدارندگی ایران، مانند گذشته و با فرض نبود مقاومت، دانشمندان هستهای ما را ترور کنند و تلاشهای نظامی کشورمان را نابود سازند.
در دنیای امروز، هر کشوری که میخواهد مستقل بماند و برای منافع خود گام بردارد، باید قوی باشد. این موضوع را مقام معظم رهبری بارها تأکید کردهاند: ما باید قوی باشیم.
قوی بودن ابعاد مختلفی دارد:
بخشی قدرت دفاعی است
بخشی قدرت علمی و فناوری
بخشی انسجام ملی و اجتماعی که بسیار اهمیت دارد
و بخشی نیز قدرت اقتصادی است.
ما باید در همه این زمینهها پیشرفت کنیم؛ شاید اولویت امروز کشور، بعد اقتصادی باشد. آمریکاییها و اروپاییها با سازوکارهایی مانند «مکانیسم ماشه» و شعار «فشار حداکثری»، تمام هدفشان این است که فشار اقتصادی وارد کنند تا به نارضایتیهای اجتماعی بینجامد و از درون کشور را با مشکلات جدی مواجه سازد تا با کمترین هزینه، به خواستههای خود برسند.
بنابراین، مسئولان کشور باید تمرکز خود را بر رسیدن به قدرت در تمام ابعاد، بهویژه در حوزه اقتصادی بگذارند. در این مسیر، به تصمیمات جدید، شجاعانه و تعیینکننده نیاز داریم. امروز اقتصاد کشور دولتی است، با هزینههای بالا. این نوع اقتصاد؛ فساد، تبعیض و رانت بهدنبال دارد، مردم را ناراضی کرده و هزینهها را افزایش میدهد.
این اقتصاد باید بلافاصله و با کمترین اتلاف وقت، به سوی اقتصاد مبتنی بر بخش خصوصی واقعی حرکت کند. باید از انجام هزینههای غیرضروری جلوگیری کرد و تمامی صرفهجوییها را در مسیر تولید بهکار گرفت. همچنین باید اشتغال برای جوانان ایجاد شود. اگر حرکت اقتصادی کشور بر مبنای صحیح صورت گیرد، با توجه به ظرفیت جوانان دانشمند کشور و پیشرفتهای فناورانهای که در اختیار داریم، قدرت اقتصادی ایران میتواند ضامن ایرانی قدرتمند و پیشرو باشد که کسی هم جرات تعرض به آن را نداشته باشد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
قهرمانان سینمای دفاع مقدس که روزی فرشتهوار و اسطورهای تصویر میشدند، با گذشت زمان به انسانهایی واقعی با شکها و دغدغههای زمینی تبدیل شدند
«جامجم» در گفتوگو با معاون امور دانشجویی وزارت علوم بررسی کرد