میخواهم شهروند قانونمداری باشم، توضیح میدهم که حرفش به یک عمل نادرست مشروعیت میبخشد و حق ندارد تا این حد صریح چنین موضوعی را مطرح کند و احترام به قانون و چه و چه.
پاسخی که میدهد کاملا تسلیمم میکند: «شما اگر خیلی ناراحتی برو جلوی زیرمیزی میلیونی پزشکها رو بگیر، 5000 تومنی که نگهبان ما میگیره، نه کسی رو بدبخت میکنه و نه اونو پولدار!»
حرفی باقی نمیماند؛ این بیمارستان نمونه کوچکی از مسری بودن بیتوجهی به قانون در جامعه است. راننده جلویی سبقت نابجا میگیرد، پس من هم میتوانم چراغ قرمز را رد کنم. به ازای پرداخت 5000 تومان میتوانم برای همه کارهایم برنامهریزی کنم، پس توجیه میکنم که دادن این مبلغ به نگهبان نمیتواند قانونگریزی باشد.
اما این مسری بودن وقتی مشروعیت پیدا میکند که از بالا به پایین باشد؛ یعنی وقتی پزشکی به هزار دلیل نادرست و توجیهپذیر، گرفتن زیرمیزی را حق خود میداند، نگهبان همان مجموعه هم نسبت به گرفتن پول برای زیرپا گذاشتن قانون تردیدی به خودش راه نمیدهد.
توجیه پزشک این است: تعرفه تعیینشده برای کاری که انجام میدهد که الحق کار بزرگی محسوب میشود، نامناسب است، دولت تعرفه واقعی را اعلام نمیکند چون بیمهها نمیتوانند تعرفه واقعی را تامین کنند، تعرفه فرمایشی اعلام میشود و پزشک حق خود را مستقیم از جیب بیمار دریافت میکند.
این چرخه سالها به همین روال ادامه مییابد و همین چرخه بیمار نه فقط یک بیمارستان که در سطحی وسیع همهجامعه را بیمار میکند.
فکر کردن به این چرخه ناامیدکننده به نظر میرسد، اما واضح است که رفع و بهبود آن خیلی پیچیده نیست. برای چنین مشکلی شاید تعیین سرانه واقعی درمان بتواند تعرفه را واقعی کند؛ مسالهای که میتواند این روزها در تعیینتکلیف بودجه سال آینده مورد توجه دولتیها و مجلسیها باشد.
مستوره برادراننصیری - دبیر گروه جامعه
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با نماینده ولیفقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران عنوان شد