اغلب ما فکر میکنیم طرف مقابلمان نیز خواستهایی مشابه ما دارد؛ بنابراین با او همان گونه رفتار میکنیم که دوست داریم با خودمان نیز آن گونه رفتار کنند. حال آن که این موضوع در بسیاری از موارد مشکلاتی را به وجود میآورد که ما را به این فکر وامیدارد که طرف مقابل دیگر ما را دوست ندارد و باید فکری برای حل این مشکل کرد.
اما سهم شما در این میان چیست؟ آیا بهتر نیست شما نیز بهتر او را بشناسید و در بسیاری موارد همسو و همجهت با خواستهای همدیگر پیش بروید. شاید بهتر باشد در بعضی موارد رفتار و شیوه برخورد خود را تغییر دهید. البته تغییر دادن طرف مقابل شما بسیار سخت یا در مواردی غیرممکن است، ولی شما میتوانید نقش خود را در این ارتباط یک بار دیگر تعریف کنید و ببینید چه تغییراتی باید بکنید یا نسبت به روزهای نخست آشناییتان چه تغییراتی کردهاید که به نظر میآید عشق میان شما رنگ باخته و ارتباطتان با مشکل مواجه شده است؛ به این ترتیب شما میتوانید بار دیگر شادی را به خانه خود بازگردانید.
در امریکا از هر 2 ازدواج، یکی با شکست مواجه میشود و گاهی حتی ازدواجهای دوم و سوم نیز به فرجامی نمیرسد یا مستعد فروپاشی هستند. دلایل این امر بسیار متفاوت، گوناگون و پیچیده است و در واقع دلایل مختلفی را میتوان در به وجود آمدن این مشکل، موثر دانست. زوجها اغلب با انتظارات غیرواقعبینانهای وارد زندگی مشترک میشوند و در حالی با یکدیگر ازدواج میکنند که شناخت زیادی از خصوصیات و خواستهها و تمایلات یکدیگر ندارند؛ بنابراین هنگامی که این انتظارات گاه نابجای آنها برآورده نمیشود، دلسرد و سرخورده شده و به دنبال راه گریز و رهایی از این ارتباط خواهند بود.
در واقع باید ببینیم هنگامی که دو نفر زندگی مشترکی را با یکدیگر آغاز میکنند، چه انتظارات و توقعاتی از یکدیگر دارند و یک زن از همسرش چه میخواهد و چه خصوصیاتی را به عنوان یک شوهر خوب در وجود او جستجو میکند.
یک شنونده خوب
زنها دوست دارند با مردی ازدواج کنند که هنگام گفتگو درباره مشکلات، بدون این که صحبت آنها را قطع کنند و راهحلی ارائه دهند، فقط به حرف آنان گوش دهند. در واقع گوش دادن مهارتی است که زنان و مردان هر کدام به شیوهای متفاوت به انجام آن میپردازند.
زنها تمایل دارند همانطور که دوستان خودشان خیلی خوب و موثر به حرفهایشان گوش میدهند، مردان نیز بتوانند اینگونه به سخنان آنان گوش داده و در واقع به گونهای باشد که بتوانند به آنها اعتماد کنند. بنابراین مردی که وقت زیادی برای گوش دادن به حرفهای همسر خود در نظر نمیگیرد یا هنگام صحبت کردن او به فعالیت دیگری میپردازند، به او توجه نمیکند یا دائم سخنانش را قطع میکند، شنونده خوبی شناخته نخواهد شد.
ممکن است زنان در مورد مشکلات خود و چگونگی یافتن راهی برای حل آنها سخن بگویند. اما هنگامی که همسر آنان در سکوت و با تمرکز کامل به حرفهای آنان گوش میکند و در حالی که به چشمانشان خیره شده، به کار دیگری هم مشغول نیست و سخنانشان را نیز قطع نمیکند میتواند شنونده خوبی برای آنها به حساب بیاید.
برخورداری از صداقت
شوهرانی که مرتب به همسرانشان دروغ میگویند و با آنها روراست و صادق نیستند نخواهند توانست اعتبار، ارزش و اعتماد همسران خود را جلب کنند.
زنان دوست دارند بتوانند به همسرانشان اعتماد کنند و مطمئن باشند که آنها صداقت داشته و به آنان دروغ نمیگویند. اما اگر آنها دروغ بگویند، زنان چگونه میتوانند به شوهرانشان اعتماد کنند و مطمئن باشند که همسرانشان آنها را فریب نمیدهند، زیرا اگر به آنها اعتماد کنند ولی در عمل اینگونه نباشد، آیا به این ترتیب باعث نابودی ازدواج خود نخواهند بود؟ در اینجا صداقت در کنار اعتماد قرار میگیرد. همسری که نمیتواند به شوهرش اعتماد کند، بیشترین تمایل را به نقزدن و دائما گله و شکایت داشتن و معترض بودن پیدا میکند و به این ترتیب شاید به عنوان فردی که دائم نق میزند و شکایت دارد، شناخته شود.
یک نانآور خوب
حتی این روزها هم که زنان درآمد مستقلی دارند و باوجود این که خودشان کار میکنند و میتوانند مایحتاج خود را فراهم سازند، میخواهند همسری یابند که بتوانند هزینه زندگی را بپردازند و مخارج اولیه روزانه مانند مسکن، غذا، پوشاک و... را تامین کنند.
در واقع هنگامی که زوجها هر دو با هم کار میکنند میتوانند مایحتاج مشترک خود و خانوادهشان را تامین کنند و با استفاده ازحساب بانکی خود میتوانند صورتحسابها و هزینههای خود را بپردازند و برای خرید کردن و تامین سایر مایحتاج زندگی نیز مشکلی نداشته باشند. اما این به آن معنا نیست که شوهران نمیتوانند آن گونه که قبل از آنها انتظار میرفت وظایف خود را بهخوبی انجام دهند یا اینکه میتوانند در خانه بمانند و به کار مراقبت از فرزندانشان بپردازند، زیرا دیگر نانآوران خوبی به حساب نمیآیند. البته آنها میتوانند در بسیاری از کارهای خانه، شستن ظرف، شستن ماشین، کارهای تعمیرات وسایل منزل، کمک به سایر افراد خانواده یا هر کار دیگری که از آنها برمیآید، شرکت کنند؛ اما آنها هنوز هم نانآوران اصلی و تامینکنندههای اولیه زندگی بهحساب میآیند و همسرانشان از آنها انتظار دارند که تامینکننده اصلی مایحتاج خانواده باشند.
افرادی احترام برانگیز
زنان تمایل دارند همسران آینده آنها کسانی باشند که بتوانند همیشه در مورد تمام مسائل و همچنین تربیت فرزندان با آنان مشورت کنند.
در واقع همسران باید علاوه بر رعایت احترام به یکدیگر، ارتباطی کاملا صمیمی، نزدیک و دوستانه با یکدیگر داشته باشند، اما اگر نتوانند این موارد را رعایت کنند سعی میکنند افراد دیگری را برای مشورت انتخاب کنند که در نتیجه بهجای یافتن افرادی معتمد در خانواده افراد دیگری را بیرون از خانواده مییابند و با ایجاد رابطهای ژرف و صمیمی از بنیان خانواده دور میشوند.
این موارد دلیل اغلب ترسهایی است که در این هنگام سراغ شما میآید. هنگامی که شما گمان کنید همسرتان فرد دیگری را بهجای شما برای مشورت و صمیمت برگزیده، نمیتوانید روابطی ناشی از صمیمیت و احترام خود را حفظ کنید. در صورتی که ممکن است آنها تنها در حد یک دوست باشند که به جمع دوستهای دیگر همسرانتان اضافه شدهاند. اما در این هنگام بهترین کار این است که همسران برای یکدیگر احترام قائل شوند نه اینکه درباره جزئیات اینگونه دوستیها ساعتها جر و بحث راه بیندازند البته بهنظر میرسد این روش برای افرادی که همسران خوبی دارند و میتوانند براحتی مشکلات آنها را در نظر گرفته، به آنها حق بدهند و به اشتباهات و بیملاحظهگیهای خود اعتراف کنند، آسانتر است.
بهطور خلاصه، یک همسر خوب خصوصیات بسیار متعددی دارد که در اینجا همه آنها ذکر نشده که این موارد میتواند به برخورداری از یک ازدواج موفق کمک کند. این اشتباه نیست که شما برای یافتن یک همسر خوب در جستوجوی یافتن ایدهآل خود باشید. برآوردن و تکمیل کردن نیازهای اولیه به برخوردار بودن از ازدواجی شاد و موفق کمک میکند و مشاوره، توافق و مسالحهای را به وجود میآورد که داشتن ازدواجی درست و مناسب را خلق میکند.
>> جام جم/ ضمیمه چاردیواری
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد