بعضی ها برای تابستان بچه هایشان از هفت و نیم صبح تا 8 شب برنامه ریزی می کنند، طوری که از این کلاس دربیایند و بروند آن یکی کلاس، برخی هم تلویزیون و پلی استیشن را راه می اندازند و می گویند «بفرما! تفریح بیشتر از این؟!»
بعضی ها به بچه هایشان می گویند: «تابستان فقط کلاس تقویتی....» و آن وقت میزان ساعت های آموزش طفلک هایشان را از ساعت های آموزشی در مدرسه هم بیشتر می کنند، بعضی ها هم وقت امتحان های خرداد، دست می کشند روی سر بچه ها و قربان صدقه شان می روند که «اگر امتحان هایت را خوب دادی، آخر خرداد کتاب های درسی ات را می سوزانیم!» بعضی ها اعتقاد دارند تابستان فصل ولگردی بچه هاست، بعضی ها می گویند تابستان فرصت آموزش است، بعضی ها می گویند برای فراغت فرزندان خانواده باید برنامه ریزی کرد، بعضی ها اما می خندند که «ما هم که کوچک بودیم تابستان هایمان به یللی تللی گذشت، چه اشکال دارد مگر؟!»
شما کدام یک از این روش ها را برمی گزینید و اصلا آیا می شود به یکی از این راه ها اعتماد می کرد؟ به هر حال این گزارش برای آن گروه از پدر و مادرهاست که باور دارند فراغت، فرصتی است برای استراحت جسمی و ذهنی فرزندانشان و در عین حال آموزش و پرورش آنها خارج از سیستم کلیشه ای که در مدارس اجرا می شود، اما به هر حال خیلی از آنها دقیقا نمی دانند یک برنامه ریزی موفق تابستانی برای فرزندان باید چه ویژگی هایی داشته باشد.
برنامه ریزی به شیوه گوانتانامویی
7 و 30 دقیقه تا 9 صبح کلاس ایروبیک، 9 تا 9 و 15 دقیقه صبحانه، 9 و 15 دقیقه تا 10 و 30 دقیقه کلاس آموزش شنا، 10 و 45 دقیقه تا 12و 30 دقیقه آموزش خصوصی کامپیوتر، 13 تا 14 و 30 دقیقه آموزش سفالگری، 14 و 45 دقیقه تا 15 ناهار، 15 تا 16 و 30 دقیقه کلاس هندبال، 16 و 45 دقیقه تا 17 و 30دقیقه کلاس خلاقیت، 17و 45 دقیقه تا 18 استراحت، 18 تا 20 تمرین تئاتر و ... این برنامه پیچیده و ترسناک را مادری برای طفلک دوازده ساله اش طراحی کرده است، چون اعتقاد دارد خودش اوقات فراغتش را در کودکی به بطالت گذرانده است، در حالی که همیشه آرزو داشته سفالگری و زبان و شنا و هزار و یک جور هنر و ورزش دیگر را یاد بگیرد، اما فرزندش نباید سرنوشتی مشابه او داشته باشد، بنابر این باید همه این مهارت ها را بیاموزد.
شما اگر جای فرزند این خانواده بودید تا چند روز این برنامه را تاب می آوردید؟ او ناچار است تقریبا سه ماه این وضع را تحمل کند، اما مشکل اینجاست که وقتی سال تحصیلی آغاز شود، طفلک دوازده ساله گزارش ما، خسته تر از زمانی که سال تحصیلی را تمام کرده بود دوباره مدرسه رفتن را آغاز می کند.
زینب فرزادفر، از آن روان شناس های بالینی کودک و نوجوان است که گرچه می گوید نوشتن نسخه ای مشخص برای برنامه ریزی تابستانی بچه ها درست نیست، اما به یک سری اصول کلی در این زمینه باور دارد.
برای مثال او معتقد است والدین حق ندارند آرزوهای دوران کودکی خودشان را برای یادگیری مهارت های مختلف، در برنامه ریزی اوقات فراغت فرزندانشان بگنجانند و باید به آنها حق انتخاب بدهند تا براساس علایق و توانمندی هایشان برای پر کردن وقتشان تصمیم بگیرند.
فشردگی کلاس های روزانه هم به توانمندی بچه ها بستگی دارد یعنی احتمال دارد کودک یا نوجوانی، آنقدر پرانرژی و مشتاق باشد که بتواند از صبح زود تا عصر، در کلاس های مختلف شرکت کند، اما این امکان هم وجود دارد که کودک یا نوجوان دیگری، آنقدرها ذوق کلاس رفتن نداشته باشد و به یک یا دو کلاس روزانه قناعت کند.
با این حال فرزادفر تاکید می کند که به ازای هر بخش آموزشی در برنامه روزانه، باید بخشی به عنوان « تفریح برنامه ریزی شده» نیز وجود داشته باشد، برای نمونه اگر قرار است کودکی روزی یک ساعت شنا یاد بگیرد، باید روزی یک ساعت آبتنی بدون آموزش هم در برنامه اش لحاظ شود و در غیر این صورت، پس از مدتی، بچه ها کشش و اشتیاق شان را از دست می دهند.
علاوه بر این، اسم نویسی بچه ها در کلاس های زبان هم اگر فقط برای سه ماه تابستان باشد، بیهوده است چون به قول این روان شناس، یادگیری زبان فرآیندی تدریجی است، باید در طول زمان رخ دهد و چند ماه آموزش، فایده ای برای یادگیری ندارد.
برنامه ریزی به شیوه صد رحمت به سال تحصیلی
برعکس آن گروه از والدین که تابستان فرزندانشان را با انواع کلاس های هنری و ورزشی شلوغ می کنند، گروهی هم بر این باورند که تابستان فقط فرصتی برای بیشتر درس خواندن بچه هاست و به این ترتیب روزهای بچه ها را چنان با کلاس های تقویتی پر می کنند که ساعت های آموزش آنها، از ساعت های مدرسه هم بیشتر می شود، اما این شیوه هم از دید روان شناسی درست نیست، چون اشباع اوقات فراغت بچه ها با درس و کتاب، آنها را پس از مدتی از تحصیل دلزده می کند.
فرزادفر هشدار می دهد: والدین تبعات گنجاندن انواع کلاس های تقویتی را در برنامه تابستانی بچه ها، زمانی تجربه می کنند که آنها به دوره راهنمایی می رسند یعنی مستقل می شوند و می توانند به درخواست والدین برای مطالعه نه بگویند چون دچار فرسودگی تحصیلی شده اند و از درس خواندن بیزارند.
برنامه ریزی به شیوه لردی
از قیمت انواع کلاس های آموزشی برای بچه ها خبر دارید؟ هزینه سه ماه کلاس آموزش شنا که در آن فقط به بچه ها خوابیدن روی آب و شاید پا دوچرخه را یاد بدهند، در بیشتر استخر ها تقریبا بیش از 250 هزار تومان است.
قیمت دوازده جلسه کلاس پرورش هوش، تقریبا 80 هزار تومان و پرورش خلاقیت، تقریبا 40 هزار تومان است و برای آموزش انواع سازها هم قیمت هر دوازده جلسه از 30 تا 50 هزار تومان متغیر است.
البته درست است که فرهنگسراها و کانون پرورش فکری کودکان، نسبت به مراکز خصوصی هزینه کمتری دریافت می کنند، اما به هر حال وقتی تعداد انتخاب ها زیاد می شود، ناگهان متوجه می شوید روی شیب ولخرجی سر خورده اید.
یکی از اشتباه های رایج در برنامه ریزی برای فراغت کودکان این است که آنها را از هزینه کلاس ها مطلع نکنید یا ابتدا انواع کلاس ها و برنامه های آموزشی را انتخاب کنید و بعد برای تامین هزینه شان به این در و آن در بزنید، اما از دیدگاه روان شناسی، بهتر آن است که بودجه ای کلی را که برای پر کردن اوقات فراغت بچه ها در نظر گرفته اید، به آنها بگویید و بعد هزینه انتخاب های مختلف را هم برایشان توضیح بدهید و از خودشان بخواهید کلاس ها را با توجه علایق شان و بودجه ای که برای این هدف کنار گذاشته اید، انتخاب کنند. این روش دو فایده دارد؛ اول این که لازم نیست بیشتر از توان مالی تان برای کلاس ها خرج کنید و دوم این که به فرزندان خانواده، مدیریت مالی و همتراز کردن خواسته ها با توانایی مالی شان را می آموزید.
>> جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد