اما ناگهان در همان سالهای اوج افول، فیلمهایی تولید شد که سرنوشت و روند سینمای ایران را به کلی تغییر داد. با ساخته شدن دو اثر مهم یعنی «قیصر» و «گاو» توسط مسعود کیمیایی و داریوش مهرجویی، نگاهها به سینمای ایران به کلی تغییر کرد و سینمای ضعیف ایران وارد دوران تازهای شد.
چون تا پیش از آن بجز تلاشهایی کوچک، سینمای ایران فقط با فیلمهای ضعیف و نشانههای مبتذلش شناخته میشد.
داریوش مهرجویی فیلم گاو را بر پایه داستانی از غلامحسین ساعدی کارگردانی کرد. برای این فیلم بهخاطر ارائه تصویری واقعی و تلخ از شرایط بد روستاهای ایران، پروانه نمایش صادر نشد، اما این فیلم مخفیانه ساخته و به خارج رسید و جایزه منتقدان را در جشنواره ونیز از آن خود کرد.
این موفقیت بینالمللی آن هم به خاطر یک فیلم توقیف شده برای سینمای بحرانزده ضربهای گیجکننده بود. فیلم گاو تنها یک سال بعد مجوز نمایش گرفت، آن هم پس از افزودن یک توضیح در تیتراژ فیلمکه داستان را به پیش از سالهای انقلاب سفید عقب میبرد.
فیلم دیگر قیصر بود. مسعود کیمیایی کارگردان جوان این فیلم، داستانی پرماجرا را با ریتم سنجیده و تکنیک شایسته تصویر کرده بود. فیلم تمام رکوردهای فروش سینمای ایران را پشت سر گذاشت. موفقیت تجارتی این فیلم نشان داد تماشاگران عادی هم خواهان آثار تازهای هستند.
دهه 50 با ورود فیلمسازانی چون بهرام بیضایی، آربی اوانسیان، کامران شیردل، ناصر تقوایی، پرویز کیمیاوی، امیر نادری، عباس کیارستمی و... بهطور کامل شکل گرفت. آثار این سینماگران که اغلب بر ادبیات داستانی مایهدار و پر قدرت آن سالها متکی بود و از تئاتر تغذیه میکرد دارای رویکردهای انتقادی به اجتماع بود و شاکله هنری عمیقی داشت.
این سینما در استفاده از بیان واقعی، تکنیک ساده و فضاسازی طبیعی تا حد زیادی تحت تأثیر نئورئالیسم ایتالیا بود. برخی منتقدان این جریان را به تأسی از نوزایی سینمای فرانسه، «موج نو» نام دادند. فیلمسازان موج نو اغلب یا تحصیلکرده فرنگ بودند یا با سینمای روز جهان بخوبی آشنایی داشتند.
آثار کیمیایی، مهرجویی، تقوایی، بیضایی و... بارقههایی از تکنیکهای روز داستانگویی و فیلمسازی را بخوبی عیان میکرد.
در این سالها سینمای ایران که پیش از آن صرفا وسیله تفریح عوام بود و به مردمان فرودست دروغ میفروخت وارد فضای روشنفکری شد و سازندگانش اغلب در محافل روشنفکری رفت و آمد داشتند و به مسائل اجتماعی اهمیت ویژهای میدادند.
این نکته البته به این معنا نبود که فیلمهای موج نو با مردم ارتباط برقرار نمیکرد و مهجور میماند. اتفاقا غالب این آثار با فروش خوبی روبهرو میشد. اولین فیلمهای موج نو که با دیدی تازه و ذهنیتی تحولخواهانه ساخته شد، به فروش خوبی دست یافت.
«طوقی» به کارگردانی مرحوم علی حاتمی، «خداحافظ رفیق» به کارگردانی امیر نادری، «پنجره» به کارگردانی جلال مقدم و قیصر فروش بسیار خوبی داشتند.
موج نو توانست موقتا به بحران اقتصادی صنعت سینمای ایران پایان دهد، اما بزودی با مانع بزرگتری روبهرو شد؛ سانسوری که هر روز با شدت بیشتر خلاقیت آزاد سینمایی را تهدید میکرد و روز به روز بر تعداد فیلمهای توقیفی افزوده میشد.
فیلم «آرامش در حضور دیگران» (۱۳۴۹) اولین فیلم سینمایی ناصر تقوایی توقیف شد و پس از چهار سال به صورتی مثلهشده به نمایش درآمد. فیلم «پستچی» (۱۳۵۱) به کارگردانی داریوش مهرجویی در جشنوارههای بینالمللی مورد ستایش قرار گرفت، اما در ایران با سانسور به نمایش درآمد. فیلم بعدی این کارگردان به نام «دایره مینا» (۱۳۵۳) که بیعدالتیهای اجتماعی را ترسیم کرده بود، چهار سال برای دریافت مجوز نمایش انتظار کشید.
فیلم «گوزنها» (۱۳۵۳) ساخته مسعود کیمیایی در جشنواره جهانی فیلم تهران جایزه گرفت، اما یک سال بعد به صورت سانسور شده برای عامه تماشاگران به نمایش درآمد و کارگردان ناگزیر شد به دستور ساواک داستان فیلم را تغییر دهد و فیلمبرداری برخی صحنههای آن را تجدید کند.
فیلم «مرثیه» (۱۳۵۴) ساخته امیر نادری به زیر تیغ سانسور رفت. این فیلم که فقر و مسکنت را در زاغههای جنوب تهران نمایش میداد، سرانجام پس از سه سال با سانسور به نمایش درآمد.
همه اینها نشان میدهد سینمای موج نوی ایران بخشی از فعالیت روشنفکری و تحولخواه جامعه پیش از انقلاب اسلامی بود. بیشتر این کارگردانان، منتقدان بنیادین جامعه و فرهنگ آن دوران بودند و شرایط سیاسی را مورد نقد اساسی قرار میدادند.
برخی از آنها مجبور به تحمل مجازات سنگین، حبس یا بیکاری شدند. فیلمسازان مستقل، نهادی به نام «کانون سینماگران پیشرو» را تأسیس کردند. آنها در منشوری اعلام کردند مصمم هستند از استقلال سیاسی و اقتصادی صنعت سینما دفاع کنند، اما واکنش تند دولت، آنها را به عقبنشینی وادار کرد.
قسمت عمده و اصلی سینمای پس از انقلاب، یعنی سینمای جدی و هنری آن بر پایههایی که موج نو ایجاد کرده بود ، بنا شد و همچنان به عنوان جریانی زنده در سینما پویا و فعال است.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
شاهین بیانی در گفتوگو با «جامجم»:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد