دکتر فرزانه صداقت، روانشناس و عضو هیات علمی دانشگاه و فاطمه تقییاره، دانشجوی دکترای روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی به بحث ما در اینباره کمک کردهاند.
اختلاف سلیقه طبیعی است
دکتر فرزانه صداقت، روانشناس و استاد دانشگاه با بیان این که میان «اختلاف سلیقه» و «اختلاف عقیده» باید فرق گذاشت، معتقد است آنچه در رابطه زوجها با همدیگر اختلافات بزرگی ایجاد میکند اختلاف عقیده است، در حالی که اختلاف سلیقه همواره وجود دارد و میتوان با آن کنار آمد. زوجها حواسشان باشد که اختلاف سلیقه نهتنها آسیبی به روابط آنها با همدیگر نمیزند، بلکه با طرح دیدگاههایشان به تفاهم و صمیمیت بیشتر کمک میکند. بسیاری تصور میکنند منشاء اختلافات و تیرگی روابط آنها با همسرانشان به اختلاف سلیقه مربوط است، در حالی که این تصور درستی نیست. هیچ زوجی در ایران به خاطر نوع سلیقهشان در انتخاب رنگ و شکل وسیله خانه و ... طلاق نمیگیرند، آنچه موجب اختلافهای شدید و طلاق میشود اختلاف عقیده (اعتقادات مذهبی، فرهنگی، شخصیتی، درونگرا و برونگرا) است. در مواردی هم که اختلاف سلیقه ممکن است به تنشهای زیادی منجر شود در شکل اختلاف سلیقههای تلنبار شده (تفاوت سلیقههای حل نشده و انباشته شده) خود را نشان میدهد.
توهم تفاهم
نکتهای که در زندگی برخی از زوجهای جوان وجود دارد تهی بودن فضای زندگی آنها از هرگونه بحث، تنش و اختلاف است.
زوجها این مساله را به خوشبختی و تفاهم دوطرفه تعبیر میکنند، در صورتی که به نظر میرسد یک احساس کاذب است. آنها هنوز نتوانستهاند به شکل واقعی (نه به صورت کاذب) چرخ دندههای ارتباطیشان را باهم درگیر کنند. دو چرخ دنده هرکدام مجزا میچرخند و فکر میکنند هیچ اصطکاکی به وجود نیامده است، اما شرط آن است که دو چرخدنده به همدیگر نزدیک شوند، همدیگر را بچرخانند، آن وقت میتوانند ادعا کنند تنشی در روابط آنها وجود ندارد.
دکتر فرزانه صداقت معتقد است تداوم این حالت به طلاق عاطفی منجر میشود. مثل این میماند که یکی در اتاق را به روی خودش ببندد، با هیچ کس رفت و آمد نکند و بعد هم ادعا کند من با کسی مشکل ندارم.
اگر ما در کوران ارتباطهای اجتماعی قرار گرفتیم و آن وقت توانستیم درست رفتار کنیم، حرفمان را طوری زدیم که به کسی برنخورد و به بهبود رابطه منجر شد، آن وقت هنر کرده ایم، اما اگر زن و مرد هرکدام دغدغههای شخصیشان را در طول روز دنبال کردند و شب پای تلویزیون نشستند، میوهای خوردند، در صحنههایی از یک سریال طنز تلویزیونی خندیدند و بعد خوابیدند نمیتوانند ادعا کنند مشکلی باهم ندارند، آنها از همدیگر دور میشوند بدون آن که حس کرده باشند.
طلاق عاطفی بویژه زمانی بسیار خطرناک است که زوجها بچهدار شده باشند. اخیرا خانوادهای به من مراجعه کرده بود که از نحوه رفتار بچهشان (در خانه و مدرسه) بشدت شاکی بود. کودک به طرز عجیبی همه چیز را مسخره میکرد و هرچه از او میپرسیدم بیربط جواب میداد. من وقتی ارتباط والدین این کودک را بررسی کردم دقیقا به این مساله پی بردم که آنها یک رابطه بسیار سطحی باهم دارند، مرد دلمشغولیهای شغلی و شخصی خود را دارد و زن نیز دنبال دغدغههای خودش میرود، آن وقت کودک بین این دو جزیره تنها مانده است.
پنج سال، فرصتی برای همسازی
این روانشناس به 5 سال اول زندگی مشترک به عنوان دوره تکمیل «همساز شدن» نگاه میکند و میگوید: در دوره نامزدی بخشی از این همسازی (آشنایی با ذائقهها و تطبیق دادن) اتفاق میافتد، از طرفی ممکن است در 5 سال نخست زندگی بین زوجها اختلاف، دعوا و جدال پیش بیاید، با این حال از این دعواها نباید هراسید. زوجها سعی کنند در این 5 سال تمام تمایلات شخصی و خانوادگیشان را مطرح کنند؛ خانمی میگوید من تمایل دارم کارهای بانکی را خودم انجام دهم، آقایی میگوید تمایل ندارم فلان کار را ... خانم میگوید من وقتی عصبانی میشوم باید اتاق را ترک کنم، آقا میگوید من ترجیح میدهم داد بزنم تا تخلیه شوم...
همه این اختلافها در 5 سال اول زندگی مشترک باید گفته شود، برای این که زوج به یک هارمونی و هماهنگی برسد. فرض کنید من ویولن و شما ساز دیگری میزنید. اگر ما بخواهیم کنسرت مشترک بدهیم چند ماه با همدیگر باید تمرین کنیم که به ظرافتهای هارمونی و ارتباط پی ببریم، دوره نامزدی و پنج سال اول زندگی مشترک نیز همین کارکرد را در زندگی زوجها دارد.
سه شرط تداوم رابطه
دکتر فرزانه صداقت از نظریه «اشترنبرگ» به عنوان پیششرط برای ارزیابی یک رابطه مثبت بین زوجها نام میبرد و میگوید: این نظریه سه مرحله یک رابطه خوب میان زوج را بیان میکند.
گام اول : میل، توجه و اشتیاق به هم باید زیاد باشد. اگر دو نفر در گام اول میلنگند طبیعی است در ازدواج هم با مشکل روبهرو خواهند شد.
گام دوم: صمیمیت و تفاهم است. اگر ما نسبت به همدیگر شور و شوق داشتیم و با صداقت سلیقهها و عقایدمان را بیان کردیم، در صورت هماهنگی عقایدمان به مرحله صمیمیت و تفاهم میرسیم.
گام آخر: گام آخر تعهد است. در این مرحله متعهد میشویم به سلایق هم احترام بگذاریم، سالهای دیگر عمرمان را کنار هم زندگی کنیم و همانقدر که خودمان را دوست داریم به همسرمان هم عشق بورزیم.
اگر این سه مرحله به شکل درستی بین زوجها اجرا شود آنوقت بروز اختلاف سلیقهها به شناخت بیشتر طرفین و چهبسا نتایج بسیار مثبت منجر شود، اما اگر از ترس به همخوردن رابطه اختلاف سلیقهها پشت سر هم تلنبار شود، قطعا در آینده آسیب به خانواده خواهد زد.
محبت، وابستگی نیست
اما فاطمه تقییاره، دانشجوی دکتری روانشناسی دانشگاه علامه ازدواج را فراخوان و تجلی هویت و هستی فرد میداند و معتقد است هر گونه خللی در این هویت به زندگی مشترک نیز کشیده خواهد شد، وقتی ما نتوانیم از خزائن غنی فرهنگیمان بهرهبرداری کنیم و از منظر هویت ملی دچار تنش باشیم، طبیعتا این تنشها وارد زندگی مشترک میشود.
او شرط عشقورزی در زندگی مشترک را رسیدن به حداقلی از رشد هیجانی، اخلاق و هستیشناختی میداند و میگوید: در این صورت است که زندگی مشترک معنا پیدا میکند، اما اگر این رشد اتفاق نیفتاده باشد صمیمیت کنار میرود و روزمرگی به جایش مینشیند، عنصری که نمیگذارد فرد از پوست و پیلهاش بیرون بیاید و همسرش را ببیند. شما وقتی نتوانی خودت را خوب ببینی چطور میتوانی انتظار داشته باشی دیگری را ببینی. اینجاست که وابستگی شکل میگیرد. وابستگی نباید با محبت اشتباه شود.
زندگی مشترک عرصه اختلاف عقیدتی نیست
این روانشناس معتقد است وقتی فرد به این دو سوال (من چه کسی هستم و چه میخواهم) پاسخ میدهد، ناخودآگاه تحمل او در زندگی از جمله در برابر اختلافها بالاتر میرود، اما باید دانست زندگی عرصه اختلافهای عقیدتی و بزرگ نیست، اختلاف سلیقهها چندان مهم نیست، تجلیاتی است که حتی طعم روانشناختی زندگی را افزایش و به آن زیبایی میدهد. اختلافات کوچک اتفاقا زندگی را از افتادن در یکنواختی نجات میدهد.
مفاهمه بینیاز از کلام زیاد
تقییاره دیدگاه دیگری درباره ارتباطهای کلامی دارد. او معتقد است نباید سریع قضاوت کنیم و بگوییم وقتی ارتباطهای کلامی زیاد باشد حتما به مفهوم مثبت بودن رابطه است و اگر این ارتباط کم بود، یعنی زوج رابطه مثبتی با هم ندارند منظور من این است که ما نباید بلافاصله به پیشانی آدمها برچسب بزنیم. ممکن است بین زوجی صحبت کم رد و بدل شود، اما ارتباط آنها با هم عمیق و صمیمانه باشد. امکان دارد آنها بدون نیاز به کلام زیاد همدیگر را درک و لمس کنند و به نوعی به یک شهود برسند. ما نباید خودمان را به صحبت کردن محدود کنیم، چون شما ممکن است چند جمله بیشتر نگویید اما آنقدر جملاتتان عمیق و ریشهدار باشد که به ارتباط، جنبه مثبت و متعالی بدهد.
این تشابهها کافی نیست
از نقطه نظر این روانشناس تشابههای فرهنگی، سنی و تحصیلاتی میتواند به کاهش تنشها کمک کند، اما این تشابهها کافی نیست، اگر رشد شخصیتی فرد و نگرش او به جهان و رابطه آنها درست شکل نگرفته باشد مسلما تشابههای فرهنگی و تحصیلاتی و اقتصادی نمیتواند به تنهایی ضامن بقای یک رابطه باشد.
جام جم / چاردیواری
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد