آمار ثبت احوال نشان میدهد که در بیش از ۱۰ درصد ازدواجهای سه ماهه نخست سال گذشته، سن عروسها بیشتر از داماد بوده است. به نظر شما دلیل این تغییر ساختار در ازدواجها چیست؟
دهقانی: ما ازدواج مردان با زنان بزرگتر از خودشان را به عنوان یک موضوع آسیبشناسی در کلاس درس میدهیم که تغییر ساختار خانواده در ایران است. من این آمار را ندیدم اما آمریکاییها بعد از جنگ جهانی دوم از ژاپن شکایت کردند که آنها ۲۰ درصد زندانیها را کشتند و ما فقط ۵ درصد. ژاپنیهای زندانی در آمریکا ۱۰ هزار نفر بودند و آمریکاییهای زندانی در ژاپن هزار نفر، پس درصدها تقریبا یکی میشود. بنابراین، باید دید که چقدر ازدواج در کشور داشتیم که از این تعداد ازدواج مردان با زنان بزرگتر بیشتر بوده است. من تعدادی مراجعه کننده در کلینیک داشتم که با فاصله سنی یک تا سه سال آمدند، که خانم بزرگتر از آقا بود من این سه سال را اختلاف زیادی نمیدانم و آن را در اصل همسنگزینی میدانم. یک نکته جالب این است که این ازدواجها بیشتر میان کسانی است که تحصیلات بالا دارند و این از یک تغییر ساختار در جامعه ایران خبر میدهد، چون تعداد دخترانی که در سن ازدواج در دانشگاه هستند از پسران بیشتر است. خود این باعث میشود که دختران و پسرانی با تحصیلات بالاتر در کنار هم قرار بگیرند که از لحاط سنی با هم همسان نباشند. ساختار دانشگاه این گونه است اما ساختار جامعه این گونه نیست. الان ۸۰ درصد ورودی رشته علوم انسانی در دانشگاهها دختر هستند و ۲۰ درصد پسرها، پس احتمال دارد که کمتر پسران در دانشگاه با دختران هم سن و سال خودشان آشنا شوند. این تغییر ساختار در نظام خانواده ایرانی ضرورتا آسیب نیست اما اگر این اختلاف سن ۵ تا ۱۰ سال باشد این آسیب است. وقتی زنان تحصیلکرده هستند معمولا استقلال اقتصادی مالی دارند، در این گونه مواقع ما میگوییم مرد دنبال مادر میگردد. نرخ جدایی هم در این گروه بالا است. خانمهایی که با مرد کم سن ازدواج میکنند و زندگی ماندگار دارند معمولا یک بار قبلا تجربه زندگی مشترک داشتند و این ازدواج دوم آنهاست و صرفا به خاطر بودن با یک مرد و رسیدن به امنیت اجتماعی وارد این زندگی میشوند. هر دو هم آگاهی دارند که اگر این شرایط نبود با هم نمیمانند. خیلی زیرپوستی انتظاری از ماندگاری این ازوداج ندارند چون ما یک جامعه سنتی در حال گذر هستیم که معمولا خانواده پسرها با این ازدواج مشکل دارند. بنابراین معمولا مخالفتهای خانواده مانع این ازدواج است.
وقتی دو نفر به من مراجعه میکنند که زن دو سال بزرگتر است من میگویم فاکتور سن را کنار بگذارید ببینید که سایر عوامل چگونه است بعد موضوع سن قابل حل است. مسائل اقتصادی را هم در این ازدواج خیلی موثر نمیدانم |
محمدی کنگرانی: من با نظر آقادی دکتر موافقم. از قدیم در فرهنگ ما میگفتند که مرد باید در قد، تحصیلات و سن بالاتر از زن باشد؛ اما من هم اختلاف سنی یک یا دو سال را ایراد نمیدانم. وقتی دو نفر به من مراجعه میکنند که زن دو سال بزرگتر است من میگویم فاکتور سن را کنار بگذارید ببینید که سایر عوامل چگونه است بعد موضوع سن قابل حل است. مسائل اقتصادی را هم در این ازدواج خیلی موثر نمیدانم. من حدود یک سال و نیم در یک شهر خیلی کوچک کار میکردم، که در آنجا ازدواج یا رابطه زن با مرد کوچکتر زیاد بود. ازدواج مرد با زن بزرگتر هم تنها در میان تحصیلکردهها نبود و خانوادههای مذهبی هم این ازدواج را داشتند.
شما هم مانند آقای دکتر دهقانی معتقدید که ازدواج مرد با زنی که زیر ۵ سال بزرگتر از خودش است آسیب ندارد؟
محمدی کنگرانی: من هم ازدواج با همسری که زیر ۵ سال بزرگتر است را آسیب نمیدانم، اما در مورد اینکه آمار نشان میدهد این ازدواجها زیاد شده باید در مورد آمار دادن در کشورمان به موضوعی اشاره کنم. چند سال پیش دولت اعلام کرد که ضریب نفوذ اینترنت در روستاها ۳۰۰ برابر شده بعد مشخص شد که صفر بوده و الان سه روستا اینترنت دارد که ۳۰۰ برابر شده است. بنابراین شاید یک زمانی آماری از این ازدواجها نبود و الان که آمار ارائه میشود خیلی به چشم میآید. یک موجی در کشور به وجود آمد و حدود ۱۰ سال پیش خانمها همه دنبال تحصیلات رفتند و سن ازدواج بالا رفت و حتی در رشتههایی تحصیل کردند که امکان کار ندارند، در این شرایط توقع از همسر بالا میرود. اما این شکل خاص ازدواج آمار طلاق را بالا میبرد.
دهقانی: این اختلاف معنادار است.
ما در قانون کشورمان همزیستی با هم را نداریم و صرفا ازدواج را داریم. یعنی صفر و یک. وقتی ازدواج صورت میگیرد به نظرم در چارچوب عرف اتفاق افتاده است. اما دو نیرو به یک سیستم ازدواج فشار میآوردند که عرف و قانون هستند. مواردی در قانون داریم که ازدواج را شکل میهد اما عرف را هم داریم. اکثر آسیبها در ازدواج در سطح عرف اتفاق میافتد نه قانون |
اما این آمار ثبت احوال از ازدواجهای ثبت شده است
دهقانی: من بیشتر بحثم روی ماندگاری این ازدوجها است. معمولا بیشتر از ۵ سال تفاوت سنی، بیشترین آمار طلاق را دارند. البته باید طلاق میان گروه همسالان را هم دید که چقدر است آن وقت به حرف من میرسید، چون من این چیزی را که عنوان میکنم یک داده بالینی است و از مراجعه کنندگان به کلینیک بدست آمده است.
شما اشاره کردید که خیلی مسائل اقتصادی را مهم نمیدانید. پس دلیل آن چیست؟
محمدی کنگرانی: همان طور که اشاره شد جامعه، پسران سن پایین را در مقابل دختران سن بالا قرار داده و چارهای نیست. البته در عوام هم داریم که زن بعد از ۴۰ سال پیر میشود و چهره خوبی ندارد. اما از نظر علمی در دهه ۴۰، حتی در سن یائسگی زنان دوباره به بلوغ میرسند و حتی چهره بهتری پیدا میکنند. در این دوره توانایی لذت بردن از روابط جنسی بالا میرود و در سن بالا بیشتر نیاز به محبت دارند. من کاملا دیدم که یک خانم سن بالا از مرد همسن خودش محبت نمیگیرد. بنابراین این صمیمیت و محبت را یک مرد ۳۰ ساله به زن ۴۰ ساله میدهد. من پول را مهم نمیدانم اما وجود دارد. البته یک خانم در سن ۴۰ سالگی امکان بچه دار شدن ندارد که خوشبختانه الان این مشکل حل شده و زن و شوهر کمتر دنبال بچه دار شدن هستند. اما چیزی که من را نگران میکند این است که بعد از مدتی این رابطه به بلوغ نمیرسد و چون همانطور که گفتم نیازهای زن و مرد فرق دارد. زن نگران خیانت مرد است ولی من مسائل اقتصادی را مهم نمیدانم چون خیلی وقتها یک مرد ۲۰ ساله برای زن ۴۰ سال پول خرج میکند.
بنابراین معتفدید این زندگیها نمیتوانند پایدار باشد؟
دهقانی: اگر از دیدگاه علمی به این موضوع نگاه کنیم، سه حلقه درون هم هستند. هر کس یک فردیتی دارد که از پشتوانه زیستی برخوردار است و در یک جامعه هم زندگی میکند. این سه حلقه فردیت ما را شکل میدهد. بعضی از خانمها که دیرتر ازدواج میکنند ممکن است زودتر نگران نشوند که از لحاظ فیزیکی افت میکنند و زودتر بچه دار شوند. این مسائل فردی که عنوان کردم را باید در کنار توقعات جامعه بگذارید.. ما در قانون کشورمان همزیستی با هم را نداریم و صرفا ازدواج را داریم. یعنی صفر و یک. وقتی ازدواج صورت میگیرد به نظرم در چارچوب عرف اتفاق افتاده است. اما دو نیرو به یک سیستم ازدواج فشار میآوردند که عرف و قانون هستند. مواردی در قانون داریم که ازدواج را شکل میهد اما عرف را هم داریم. اکثر آسیبها در ازدواج در سطح عرف اتفاق میافتد نه قانون. فرض کنید یک خانمی با تفاوت سنی حتی یک سال با مردی ازدواج میکند خانواده پسر نگاه بدی دارد و این دیدگاه مانند آب هرزی است که در زمین وجود دارد، گاهی زمین را میشوید و نابود میکند. فشار عرف در این ازدواجها وجود دارد و از عوامل طلاق است. به هرحال خانواده زن و شوهر عامل مهمی در طلاقهای ایرانی هستند که تقریبا در جامعه غربی یا نداریم یا اندک است. اما در ایران یکی از عوامل مهم در طلاق خانوادهها هستند. به ویژه که در این ازدواجها فشار خانواده پسر زیاد است. ما در آقایان غریزه پدری نداریم. یکی از مشکلات در این ازدواجها این است که زن به پختگی مادر شدن رسیده اما پسر نه. در دو مقطع سنی و زیستی متفاوت هستند. من موردی داشتم که آقایی در سن ۲۸ سالگی وازکتومی کرد و با خانوم مکتوب نوشتند که ما بچه نمیخواهیم اما سن زن که بالا رفت پشیمان شده بود، چون احساس میکند که در آینده تنها است. این حلقه زیستی، امنیت اجتماعی و عرف که به زن میدهد در زندگی مشترک مهم هستند و این دو جنس را با هم متفاوت میکند. بنابراین چیزی که در زندگی مشترک این دو توجه نمیشود تحولات زیستی و اجتماعی این دو نفر است. برای همین زنان وقتی به سنی میرسند که احتمال باروری نیست دچار مشکلات روانی میشوند.
بنابراین عرف در آسیب زدن به این نوع ازدواجها نقش مهمی دارد؟
دهقانی: بله و یک کار خوب که باید انجام دهیم این نیست که جلوی این ازدواجها را بگیریم بلکه ساختارهای اجتماعی که این ازدواج اتفاق میافتد را ببینیم و آسیبشناسی کنیم، چون ضرورتا تمام این ازدواجها آسیب نیستند اما میتوانند آسیب زیادی هم داشته باشند.
محمدی کنگرانی: من هم موافقم به جای اینکه این ازدواجها را نفی کنیم آسیبهای آن را بررسی کنیم. من فکر میکنم ما باید کمک کنیم کسانی که این ازدواج را دارند با آسیب کمتری مواجه باشند. من در مشاورههای پیش از ازدواج برای این زوجها همیشه تاکید دارم که مسئله سن را کنار بگذارند و مسائل دیگر را حل کنند. چون باید آسیبشناسی کنیم و اشکالات را برطرف کنیم تا آسیبها کمتر شود. من هم نقش خانواده را موثر میدانم. عرف در این ازدواجها بسیار قوی است. در مورد مسائل فیزیکی هم همین طور است. به هر حال مردان تا آخر عمر میتوانند بچه دار شوند اما زن یک وقت محدودی دارد. اما همان طور که گفتم در بسیاری از کشورها یائسگی را تولد دوباره برای زنان میدانند اما در کشور ما این گونه نیست که به موضوع غریزه مادری مربوط است. در آقایان در گذشته ادامه نسل مهم بود، اما الان کمرنگ شده است. برای زن احساس مادرانه وجود دارد. در یک کشوری تحقیق داشتم، آنجا رسم است که زنان تنها خواهان بچه هستند و ازدواج و ادامه زندگی برایشان مهم نیست. برای همین با مردان رابطه برقرار میکنند تا بتوانند بچه داشته باشند.
اگر نظرات کاربران را نگاه کنید، دو نقطه نظر متفاوت دارند اینکه آقایان معتقدند در ازدواج با زن بزرگتر از خود دنبال کسی هستند که پختگی لازم را داشته باشد و بچه نباشد و زنان میگویند آقایان در این ازدواجها به دنبال یک حمایت مادرانه هستند. نظر شما چیست؟
محمدی کنگرانی: من مواق نیستم. زنان زودتر به بلوغ میرسند، برای همین یک خانم سن بالا میتواند با یک مرد کوچکتر از خودش رابطه خوبی داشته باشد. اما به خاطر اشکال تربیتی که در خانوادهها وجود دارد مشکل پیش میآید. همچنین از طرف دیگر در خانواده پسرها را به گونهای تربیت میکنند که وابسته به دختران هستند و به دنبال مادر هستند. پسران نیاز به یک فرد پخته دارند شاید در فامیل دیدند که دختران کم سن چگونه رفتار میکنند. برای همین دنبال کسی میگردند که مانند مادرشان باشد. الان کسانی که به من مراجعه میکنند، میگویند شرط ما برای ازدواج این است که زن ما تحصیلکرده باشد و سر کار برود، اما بعد ازدواج پشیمان میشوند و در مقابل عرف دوست ندارند زنشان کار کند. برای خانمها هم این موضوع جاافتاده که مردان الان بیمسئولیت هستند و کاری نمیتوانند انجام دهند و وابسته هستند. پس اگر این ازدوا ج در این جامعه ما رو به افزایش است حتما نیاز آن وجود دارد و ما به جای آنکه آن را نفی کنیم و بگوییم به خاطر پول است درست هدایت کنیم. بهترین کار آسیبشناسی است. بپذیریم که این ازدواجها وجود دارد و ممکن است خوب هم باشد پس باید با دید باز به سراغ این ازدواجها برویم.
یک بحث دیگر در کامنتها نگرانی والدین از این اتفاق است
دهقانی: من نظر کاربران را نگاه کردم، عمدتا سه گروه بودند که گروهی عرفی هستند و از طرف والدین است و نگران ازدواج پسرانشان با دختران بزرگتر هستند. متاسفانه ما در این زمینه تحقیق کم داریم و ناچاریم که با برداشت بالینی خودمان صحبت کنیم. این مزاحمتهای عرفی تا ابد در این ازدواجها وجود دارد. در این ازدواجها کمتر حمایت اجتماعی وجود دارد و از نظر روانی هم ممکن است همه رابطهها را قطع کنند. برخی از کاربران هم گفتند چه اشکالی دارد. ما هم میدانیم که به لحاظ قانونی اشکالی ندارد. ما به عنوان کارشناس به کسی نمیگوییم که ازدواج کند یا نه چون ازدواج یک تجربه مهم است. در ازدواجهای معمولی یک اتفاق جالب میافتد و معمولا مردها زندگی خود را از جایی تعرف میکنند که ازدواج کردند و خانمها از زمانی که بچه دار شدند. اما باید بپذیریم هر اتفاقی که در زنگی ما میافتد مربوط به تمام دوران زندگی ماست. اگر با زن بزرگتر ازدواج میکنند مربوط به دوران مجردی هم میشود. بنابراین ازدواج یک پدیدهای نیست که منشا مشکلات است اما معلول گذشته افراد است.
اگر اشتباه نکنم شما معتفدید که این ازدواجها آسیب نیست پس چرا میگویید طلاق در آن بالاست؟
دهقانی: نگفتیم حتما طلاق است، اما انتظار ما این است که طلاق بالا باشد. ما باید از ثبت احوال اسامی را بگیریم و یک کار تحقیقی از میزان رضایت آنها از ازدواج داشته باشیم. انتظار ما این است که طلاق بیشتر باشد که این از دادههای بالینی ماست. چون همان طور که گفتم فشارهای عرفی و اجتماعی روی این ازدواجها بالاست. نظر کاربران هم این است که خانواده پسر نگران این ازدواج هستند. درجامعه ما ذهن افراد صفر و صد است: زن این گونه و مرد این گونه است.
در قانون چیزی به نام نامزدی نداریم، اما وقتی دو نفر نامزد هستند، خانواده اجازه مسافرت را میدهد، این به خاطر عرف است که گاهی از قانون جلو میزند. شاید لازم باشد که یک آسیبشناسی بین عرف و قانون شود چون عرف ازدواجها را تحت فشار قرار میدهد به ویژه این ازدواجها را |
محمدی کنگرانی: آقای دکتر به مشاوره پیش ازدواج تاکید کردند که خیلی مهم است اما معمولا دختر و پسر تمام کارهای ازدواج از آزمایش خون و انتخاب نام بچه را انجام میدهند بعد برای مشاوره مراجعه میکنند. ما اجازه تعیین تکلیف نداریم که بگوییم ازدواج شما خوب است یا نه. ما خصوصیات اخلاقی را بررسی میکنیم، ممکن است برخی مشکلات آینده را پیش بینی کنیم و آنها را آگاه کنیم. اما تصمیم گیری به عهده خودشان است. همانطور که گفتم این ازدواجها در حال انجام است و تاثیر عرف هم زیاد است. ما در مشاوره میگوییم که اگر ازدواج کنید و این تصور را داشته باشید که بعد از یک سال یا با داشتن بچه خانواده شما را میپذیرد ممکن است اینگونه هم نشود. اما روابط خود زن و شوهر هم در بعد ازدواجها مهم است که به لحاظ تربیتی و شخصیتی خودشان سن بالا را به مردشان گوشزد میکنند. مثلا موقع دعوا میگویند که «تقصیر من است که با یک بچه ازدواج کردم»، «تقصیر من است که با مامانم ازدواج کردم» و...
تصور میکنید در آینده این موضوع در عرف حل شود و تبدیل به یک فرهنگ شود؟
محمدی کنگرانی: ما به افراد میگوییم که شما نمیتوانید از عرف فرار کنید و روی دوش شما سنگینی میکند. پس اینکه میگویند ما روشنفکر هستیم و سن برای ما مهم نیست اشتباه است. تجربه ما ثابت کرده که خود این افراد هم بعدا دچار مشکل میشوند. خود افراد فکر میکنند از این فشار عرف فرارمی کنند اما قدرت عرف بالاست. به هرحال ممکن است در آینده شرایط تغییرکند اما الان این مشکلات وجود دارد. در ناخودآگاه افراد این مسائل که به آنها اشاره شد نقش بسته و دچار مشکل میشوند. یک شور و هیچانی اول ازدواج وجود دارد که بعدا تبدیل به صمیمت میشود اما گاهی میان زن و مرد تنها تعهد وجود دارد. زیبایی، پول، سن، تحصیلات و اخلاق موارد مهم هستند ونمی توان یکی را نفی کرد و دیگری را بزرگ جلوه داد. گاهی در جلسات مشاوره بعد ازدواج ما میشنویم که زن و مرد این مسائل را مطرح میکنند. برای همین قدیمیها میگویند با کسی که میگوید من نان خشک میخورم و روی زیلو میخوابم ازدواج نکنید چون زندگی این نیست و بعدا پشیمان میشود.
دهقانی: هرچند خانواده سنتی به سمت مدرن شدن و در حال گذر است اما باز هم عرف وجود دارد. ما الان در قانون چیزی به نام نامزدی نداریم، اما وقتی دو نفر نامزد هستند، خانواده اجازه مسافرت را میدهد، این به خاطر عرف است که گاهی از قانون جلو میزند. شاید لازم باشد که یک آسیبشناسی بین عرف و قانون شود چون عرف ازدواجها را تحت فشار قرار میدهد به ویژه این ازدواجها را. اما مشاوره پیش از ازدواج خیلی مهم است و باید در این ازدواجها مهمتر هم باشد.
شما پول و اقنصاد را مهم نمیدانید پس دلیل اینکه مردان به سراغ این زنان میرود چیست؟
دهقانی: مانند هر موضوع دیگر به عوامل متعددی بستگی دارد اما به شخصیت قبل از ازدواج مربوط است. همانطور که گفتم آقایان زندگی را از تاریخ قبل از ازدواج شروع نکنند چون خانواده مهم است. جامعه ما شامل عرف و قانون است که یک نگاه اجتماعی هم دارد که ظرف زندگی ما را تشکیل میدهد. من باز هم تاکید میکنم که نمیتوان گفت به طور صدردصد این ازدواجها مشکل دارند. به هرحال هر رابطهای که با رضایت دو نفر شروع شود و ادامه پیدا کند از نظر ما پذیرفته شده است. الان در تهران تعداد دختران شاغل تحصیلکرده که تنها زندگی میکنند زیاد شده است. در جامعه ما تا همین ۲۰ سال پیش در ذهن یک پدر و مادر این موضوع نمیگنجید که دخترشان تنها زندگی کند. این ازدواجها هم از همین نوع پذیرشهاست. من به آن میگویم تحولات اجتماعی که اتفاق میافتد. من اصولا با مکانیزم محدود کننده، دفاعی و منع کننده در مسائل اجتماعی موافق نیستم. ما باید با پذیرش برخورد کنیم اما اگر این تحول اجتماعی آسیب ایجاد میکند باید به دنبال عواملی باشیم که این تحولات را ایجاد میکند و منشا این تغییرات را باید بدانیم. به هرحال این نوع ازدوجها را آسیب نمیدانم اما چون این ازدواجها بیشتر آسیب پذیرند افراد را به این آسیبها آشنا کنیم. البته ممکن است که این ازدواجها منجر به طلاق هم نشود اما زن و شوهر از زندگی با هم لذت نبرند و طلاق خاموش اتفاق بیفتد که این آسیب بیشتری دارد.
محمدی کنگرانی: مسئله اقتصادی وجود دارد اما به خودی خود مهم نیست. رضایتمندی زناشویی در کشورهای دیگر وجود دارد در کشور ما هم مدتی است که باب شده است، اما هر کس یک تعریفی از آن دارد و همه چیز در آن نقش دارد از پول و اندازه خانه تا آب و هوای محل سکونت، سلامت و رابطه جنسی. در گذشته صحبت از روابط جنسی تابو بود اما الان خیلی خانمها راحت در مورد آن صحبت میکنند. اما تعداد زیادی از طلاقها به خاطر نوع روابط جنسی است و این تابو شکسته شده است در آمار هم عنوان میشود. الان خانمها به رابطه جنسی حساس شدند و این خیلی خوب است اما نباید زیاد شود. خانمها در دهه چهل روابط جنسی را یاد میگیرند. اما در مورد اینکه آمار طلاق در این ازدواجها زیاد میشود نه خوب است و نه بد. چون ما میدانیم برخی ازدواجها بیدلیل ادامه پیدا میکند و بعضی وقتها بهترین راه حل طلاق است. ما در شغلمان یاد گرفتم در مورد موضوعی قضاوت نکنیم و صفر و صد نگوییم. انسانها خاکستری هستند اما باید نقشها را شناخت. گاهی در پشت یک زندگی خوب مشکلاتی وجود دارد؛ پس قضاوت نکنیم. شاید یک زن مسن با مرد جوان خوب زندگی کند و نباید پیشداوری کرد. اما خوب و بد مسئولیت تصمیممان را بپذیریم و دیگران را مسئول ندانیم. این ازدواج آسیب نیست بلکه یک تغییر در سبک زندگی است.
>> مریم صدرالادبایی - زهرا تالانی/ خبرآنلاین
* شما چه نظری دارید؟ نظراتتان را در این زمینه، با ما در میان بگذارید *
چشم ازدواج نمیكنیم خخخ .
والا
انگار تمام بدبختیای جوونای ایران تو سن دختر بیشتر از پسره.
طلاق هست چه سن زن كم باشه چه زیاد
مردی كه هوس بازه و اهل زندگی نیست همچنین زنش
ربطی به سن نداره
من.نمیدونم اینا از كجا مدرك میگیرن بخدا .بعدشم شما آقایون دكتر.ماهم دكتریم والا ولی یه رشته دیگه.هركسی نظر و عقیده خودشو داره.دلش میخواد ازدواج كنه طلاق بگیره.بیا برو بیكاری رو ریشه یابی كن.دست از سر دخترای بدبخت بردارید.یا به حجابمون گیر میدین.یا به نحوه شوهر كردنمون. یا به زندگی داریمون.یا به سن بارداری بعد 40 سالگیمون.ولمون كنین. یكم از مردا بنویسید.تمام مشكلات شما خانوماهن.لاقل از مدركتون خجالت بكشید.چرا آمار طلاق دقیق با علت بیان برای دوستانی ك با سن استاندارد از نظر شماها البته .نمیگین
آمار خودكشی و قتل دزدی اختلاس خیانت دل دزدی آقایون صیغه فسادو نمیگین
اونارو بگو
درباره دخترا سن ازدواج بارداری هر كوفتشون به خودش مربوطه
شما واس خواهر و زن دختر خودت نظر بده
میخوای فرهنگ سازی كن اگر مد شده
كافیه یه سریال بسازین و خوشبختی نشون بدین
ولی وقتی بدبختی نشون میدین سریع میگن هاااا
چون دختره بزرگتره پسره حق طلاق خیانت هر غلطی بكنه داره
ا ن آقا پسری هم ك سنش كمتره خودش میدونه چه غلطی كرده
نمیخواد ربطش بدین به اعتماد بنفسو ....
بهر علتی كه نزدیك شده انتخاب زندگیشو كرده اونم طلاق بگیره هر ...زنش نمیشه
مطلقه مطلقس زن و مرد نداره
از كاه كوه نسازین
انقد ذهن مردمو مسموم نكین
جای اینا واسه استخدامی بنویس