این روزها خرید یک لپتاپ بد، واقعا کار سختی است؛ قیمت قطعات خوب آنقدر متعادل شده که دیگر خبری از نت بوک (netbook)ها نیست و موقع خرید، احتمالا با محصول مناسبی به خانه بر خواهید گشت که کار میکند. اما شاید بشود از «کار کردن» صرف فراتر رفت، به شرط اینکه بدانید دنبال چه میگردید.
یافتن یک لپ تاپ مناسب یعنی دانستن اینکه دقیقا چه نیازهایی دارید، و حاضر هستید برای رفع آنها چه چیزهایی را فدا کنید و چه چیزهایی را فدا نکنید. خرید لپتاپ، یعنی سبک و سنگین کردن چیزهای مختلف، و دست آخر کلید رسیدن به مقصود هم در وزن دادن صحیح به آن چیزها است. ما برای همین اینجا هستیم.
سوالهایی مثل اینکه GeForce چیست و چه اهمیتی دارد، در این مقاله به پاسخ رسیدهاند و شما با کمی دقت میتوانید قبل از رهسپار شدن به فروشگاههای کامپیوتری، خودتان را مجهز کنید. کل تصمیم شما با یک سوال شروع میشود: «واقعا چه نوع کاربر لپتاپ هستید؟»
چطور از این راهنما استفاده کنم؟
شاید شما از آن افرادی باشید که فقط سوار خودروی ساخت یک شرکت به خصوص میشوید و مارک لباستان هم تغییرناپذیر است، ولی هرگز نباید یک برند لپتاپ را انتخاب کرده و درهای تغییر را روی خود ببندید. کیفیت از محصول به محصول فرق میکند، فرقی هم ندارد پای چه برندی در میان باشد. بنابراین در ادامه مطلب شاهد توصیه برند خاصی نخواهید بود و نباید هم (با عرض معذرت) کورکورانه دنبال برندها بروید.
این روزها هر چه که بخرید میشود از وجود ارتباط وای-فای، پورتهای یو اس بی، وبکم و چیپ پشتیبان ویدیوهای HD مطمئن بود. ولی امکانات دیگر قطعی نیستند. مثلا داشتن درایو DVD یا شکاف کارت SD برای انتقال عکسهای دوربین، یا حتی پورت VGA برای اتصال به ویدیو پروژکتورهای قدیمی |
در ضمن، قرار هم نیست از در دوستی خاله خرسه وارد شویم و به شما پیشنهاد خرید لپ تاپ ارزان بدهیم. از یک قیمتی به پایین، کیفیت به سرعت افت میکند و ما نمیخواهیم باعث و بانی پشیمانی زودهنگام شما باشیم. در عوض دنیای کاربران لپتاپ را به گروههایی تقسیم کردهایم که کمابیش بالا و پایین هم قرار میگیرند؛ از کاربرانی که فقط امکانات اولیه (مثل وبگردی و ایمیل) مد نظرشان است گرفته تا بازی خورها که به هر قیمتی شده جنگ افزارهای حماسی میخواهند.
به جای عبور سریع و رفتن به سراغ بخشی که فکر میکنید مناسب شما است، وقت بگذارید و به ترتیب این راهنما را بخوانید. حتی کاربران قدرتی هم برای اینکه از مقدمات نمانند، باید اطلاعاتی بیش از نوع کارت گرافیک را بلد باشند.
در عین اینکه بیشتر راهنماییها شامل مسائل سخت افزاری است، شما مجبور به انتخاب بین سیستم عاملهای مختلف هم هستید. اگر از جمله کاربران لینوکس نباشید، انتخاب شما محدود به ویندوز ۸ و مک OS X میشود. واقعا جایی برای انتخاب اشتباه وجود ندارد. ویندوز قابلیتهای شخصی سازی بیشتری دارد، OS X سرراستتر و خوش سیماتر است.
ویندوز ۸ انتخاب اکثریت خواهد بود، ولی هر دو پلتفرم از برنامههای فراوان و پشتیبانی سخت افزاری در حد نیاز، برخوردار هستند. امروزه مکبوکهایی ارزانتر از بیشتر اولترابوکها میتوان یافت که بحث گران بودن محصولات اپل را تا حدی کم رنگ میکند، و البته همچنان نوت بوکهای ویندوزی در کف بازار جولان میدهند. خلاصه که انتخاب سیستم عامل نقطه خوبی برای شروع است، ولی در کل انتخابی از نوع برد-برد است.
برای وبگردی در خانه
حتی اگر تنها کارتان با لپتاپ، وبگردی و خواندن ایمیل، یا کنار هم قرار دادن چند صفحه اکسل است، داشتن یک حداقل استاندارد کیفیتی برای خرید باعث میشود در سالهای آینده بدون دردسر و ناراحتی از دستگاهتان استفاده کنید. به شلوغ بازی نیازی نیست، ولی چند مورد ضروری هست که نباید ازشان عبور کنید.
کلید کار در این طور خریدها این است که لپتاپی غیرگران بخرید، بیآنکه ارزان باشد. تشخیص این دو از هم ساده است:
خوشدستی!
دست ببرید و لپتاپ را بردارید. آیا حس یک سخت افزار دارای کیفیت را میدهد، یا یک تکه آشغال ارزان است؟ میتوانید خودتان را در حال حمل آن، استفاده از کیبورد و ترک پدش در چند سال آینده تصور کنید؟ جنس بدنه و اجزا اهمیت کمتری نسبت به اسمبل و طراحی دارند -و به کیفیت قطعات و مدارهای داخل لپتاپ نیز دلالت دارند. در کل، وقتی تولیدکنندهای از سر و ته محصول زده، این کار را تقریبا در همه جای محصول انجام داده، حواستان باشد.
اگر میخواهید لپتاپ شما برای چند سال آینده پر سرعت و چابک باقی بماند، نباید نزدیک پردازندههای اینتل سلرون، پنتیوم، یا چیپهای اتم اینتل بروید. اولویت با Core i۳ و Core i۵ است. از سری C یا E شرکت AMD هم دوری کنید |
کروم بوک سامسونگ یک نمونه بسیار خوب از کامپیوتری غیرگران است که ارزان و بنجل هم نیست. کاری بیشتری از کروم بوکهای دیگر انجام نمیدهد و سیستم عامل کروم هم فقط اندکی از مرورگر ویندوزی آن توسعه یافتهتر است. ولی کروم بوکها خوب ساخته میشوند، عمر باتری مناسبی دارند و برای مرور وب و ایمیل خوانی در خانه، کل نیاز شما را رفع میکنند. سبک و سنگین که بکنید، درست است که قدرت کمتری از این محصولات انتظار میرود ولی در وظیفه مورد ذکر، خللی ایجاد نمیکند.
پردازنده:
البته قطعات داخلی هم مهم هستند، به خصوص وقتی دارید روی یک کامپیوتر رسما سرمایه گذاری میکنید. در عین حال همه چیز در دنیای فناوری سریع تغییر میکند: اگر میخواهید لپتاپ شما برای چند سال آینده پر سرعت و چابک باقی بماند، نباید نزدیک پردازندههای اینتل سلرون، پنتیوم، یا چیپهای اتم اینتل بروید. اولویت با Core i۳ و Core i۵ است. از سری C یا E شرکت AMD هم دوری کنید و یا حتی از A۴، بلکه به سراغ A۶ و A۸ آن بروید. شما نیازی به بالاترین فرکانس یا مدل ندارید، بلکه باید جدیدترین نسل را بخرید که در حال حاضر Haswell رفیق راه است.
امکانات:
این روزها هر چه که بخرید میشود از وجود ارتباط وای-فای، پورتهای یو اس بی، وبکم و چیپ پشتیبان ویدیوهای HD مطمئن بود. ولی امکانات دیگر قطعی نیستند. مثلا داشتن درایو DVD یا شکاف کارت SD برای انتقال عکسهای دوربین، یا حتی پورت VGA برای اتصال به ویدیو پروژکتورهای قدیمی. باتری قابل تعویض نیز این روزها قطعی نیست. بنابراین وقتی میخواهید خریدی داشته باشید، این موارد را حتما چک کنید.
به کامپیوترهایی با رم کمتر از ۴ گیگابایت، حتی نگاه هم نکنید. واقعا خرج کردن برای رم ۶ یا ۸ گیگابایتی، سرمایه گذاری خوبی است و باعث میشود کامپیوترتان چند سالی بیشتر دوام بیاورد و به خاطر ضعف سخت افزاری از پنجره به بیرون پرت نشود. اما برسیم به هارد. این روزها برخی لپتاپها با هارد ۳۲۰ گیگابایتی عرضه میشوند، ولی پر شدن هارد با فیلمهای باکیفیت، خیلی زودتر از آنچه تصور کنید رخ میدهد. بنابراین اگر شد، روی ۷۵۰ گیگابایت یا ۱ ترابایت هم فکر کنید.
حتی اگر بهترین انتخابهای سخت افزاری را هم داشتید، چند دقیقهای وقت صرف کنید تا مشخص شود که سرعت باز کردن فایلها، برنامهها و همین طور بیدار شدن سیستم از خواب، چقدر است. اگر نخریده، چیزی کند باشد، تصور کنید وقتی با تعداد زیادی برنامه و بازی و فایل پر شد، به چه حال و روزی خواهد افتاد.
خریدن یک لپتاپ مناسب برای دفتر کار خانگی یا اتاق نشیمن آسان است، و نباید بالاتر از ۸۰۰ دلار خرج روی دست شما بگذارد. مدلهایی مثل Acer Aspire M۵ و Lenovo ThinkPad T۴۳۰ خوب هستند و میتوانند الگوی انتخاب باشند. ولی موقع خرید که برسد و مجبور بشوید به وسط میدان بروید، یافتن دستگاه مناسب کمی مشکلتر میشود.
برای سفر
ما در بحث کامپیوترهای شخصی، یک قدرت داریم و یک قابلیت حمل آسان. شما چه یک مدیر باشید که مدام دور دنیا سفر میکند، و چه یک کارمند پروازی ساده، موارد زیادی را باید برای خرید یک لپتاپِ «بردار و برو» مد نظر قرار دهید. باید چیزهایی بیشتر از اندازه و وزن را مد نظر داشه باشید، زیرا بسیاری از راحتیهای استفاده از دستگاهها اغلب فدای تولید کامپیوتری فوق سبک میشوند.
خودتان آزمایش کنید:
صفحه کلید کامپیوترهای نازک میتواند به طرزی دردناک کم عمق باشد، بنابراین کمی وقت صرف تایپ با دستگاه کنید؛ شاید بد نباشد یک تست آنلاین برای پی بردن به سرعت تایپ خود با آن انجام دهید. اگر ممکن بود، بنشینید و با قرار دادن نوت بوک روی پایتان، ببینید آیا نشیمن دستگاه مناسب تایپ در این وضعیت هست یا خیر.
بر روی ترک پد از جسچرهای مختلف استفاده کنید و صفحات را بالاوپایین کرده، عکسها را زوم به داخل و رو به بیرون نمایید. کامپیوترهای کوچکی مثل Asus Taichi اغلب ترک پدهای کوچک دارند، و باور کنید این خوب نیست. اگر اولترابوکی لمسی زیر دستتان است، با انگشت روی نمایشگر کار کنید و ببینید حس کار با ویندوز ۸ بر روی لپ تاپ چطور است.
پردازش اطلاعات:
پردازندههای سری Atom ولتاژ پایینی دارند که کمک میکند مصرف انرژی ناچیزی داشته باشند و طول عمر باتریشان بالا برود، دستگاههایی مثل HP Envy X۲ از این پردازنده بهره میبرند. ولی یادتان هست گفتیم گول برند را نخورید؟ با اینکه پدر پردازندههای نوین، اینتل، سازنده این چیپ است ولی Atomها توان کمی دارند، کمتر از آنچه شما به آن نیاز دارید. در نتیجه توان بالای پردازندههای سری Core را با چنین انتخاب اشتباهی از کف دادهاید. اصلا اگر اتم میخواهید چرا دنبال تبلت نروید؟
وقتی به خانواده قدرتمند Core بنگرید، دو پسوند Y و U در انتهای عدد مربوط به چیپ خودنمایی میکنند. چیپهای سری Y ولتاژ پایینی دارند و طراحی شدهاند تا در آنهای کوتاه مدت، بتوانند قدرتی فوق العاده را بدون ایجاد گرمای زیاد به نمایش بگذارند. این ویژگی آنها را به گزینهای بسیار خوب برای نوت بوکهای بسیار باریکی که امکان داشتن فن داخلی ندارند، تبدیل میکند. سری U نیز برای نوت بوکهای قابل حمل سبک طراحی شده، بنابراین ولتاژ پایینی دارد. همه اینها قدرت بیشتر را فدای گرمای کمتر و مصرف انرژی پایینتر کردهاند. ولی با Haswell، شما عمر باتری شگفت انگیزی را در اختیار خواهید داشت و قدرت نیز نسبت به نسل قبل، ثابت مانده.
باتری:
تولیدکنندگان معمولا عمر باتری یک نوت بوک را اعلام میکنند ولی در نظر داشته باشید که رقمهای ذکر شده از آنچه در واقعیت میبینید بیشتر است، بنابراین بهتر است روی ۷۰٪ ادعای شرکتها حساب کنید. البته این در مورد مکبوک ایر ۲۰۱۳، درصد راستگویی شرکت اپل بالاتر است؛ ولی قانون ۷۰٪ اکثر مواقع درست عمل میکند.
فضای ذخیره سازی:
بسیاری نوت بوکهای باریک و سبک مثل Toshiba Kirabook هارد دیسک را کنار گذاشتهاند و از SSD استفاده میکنند، که بسیار سریعتر و سبکتر است و هیچ قطعه متحرکی هم ندارد، یعنی احتمال خرابی کمتر. با انتخاب اس اس دی شما فضای ذخیره سازی کمتری در اختیار خواهید داشت که به دلیل قیمت بالاتر است، ولی بهبود دراماتیک در سرعت سیستم عامل و بیدار شدن دستگاه، قابل چشم پوشی نیست.
از لپتاپهایی که پورتهای خاص و غیرفراگیر دارند دوری کنید، زیرا کابل رابط آنها نیز معمولا گرانتر بوده و یافتن آن هم سخت است |
بعضی از نوت بوکها یک هارد دیسک را در کنار اس اس دی قرار دادهاند و به اصطلاح درایو کمبو دارند، ولی بهتر است کلا بیخیال هارد شوید و تماما روی اس اس دی حساب کنید. اگر نیاز به فضای ذخیره سازی زیادی دارید، شاید بهتر باشد در کنار چنین لپتاپی یک هارد اکسترنال نیز بخرید. از همه نظر بهتر خواهد بود و هم فضای لازم، هم سبکی و سرعت کافی را خواهید داشت.
صفحه کلید:
برسیم به صفحه کلید. نور پس زمینه کیبورد چیزی نیست که همه نوت بوکهای جدید دو دستی تقدیم کنند، ولی باور نمیکنید که در مکانهای کم نور، چه هواپیما موقع استراحت مسافرین باشد، چه کافههای تاریک، چقدر میتواند به شما کمک کند.
پورتهای اتصال:
سفر کردن همیشه با اتفاقات غیرقابل پیش بینی همراه است. و از آنجا که همیشه یک لپتاپ ۱۷ اینچی را نمیشود حمل کرد، گاهی نیاز به اتصال کامپیوتر به نمایشگر یا تلویزیون بزرگتر برای پخش ویدیو یا نمایش اسلاید پیش میآید. بر روی لپتاپهای ویندوزی شما پورت HDMI را به عنوان انتخابی استاندارد خواهید داشت، در آن سو نیز اپل Mini DisplayPort یا Thunderbolt را ارائه میکند. از لپتاپهایی که پورتهای خاص و غیرفراگیر دارند دوری کنید، زیرا کابل رابط آنها نیز معمولا گرانتر بوده و یافتن آن هم سخت است.
اگر نمیتوانید بدون اینترنت نفس بکشید، برخی از لپتاپها دارای قابلیتهای مخابراتی هستند. با این حال هم کمیاب و هم گراناند. بنابراین بهتر است با استفاده از قابلیت تترینگ تلفنتان اینترنت مورد نیاز برای لپتاپ را فراهم کنید. هنوز لپتاپهای سیم کارت خور به عنوان یک ایده خوب جا نیفتادهاند.
تا اینجای راهنما، شما هنوز دارید کارهای اولیه را با لپتاپ خود انجام میدهید؛ مواردی مثل ویرایش متن، سر زدن به ایمیل، استفاده از آیفوتو، یا شاید کمی نتفلیکس. بعدش چه؟ وقتی نیاز داشته باشید که لپتاپتان تبدیل به یک استریو پخش موسیقی، یا تلویزیون شود چه؟
برای تماشای فیلم
گاهی یک لپتاپ بیشتر از یک لپتاپ است. میتواند نقش قطب سرگرمیهای دیجیتال زندگی شما را ایفا کند و تلویزیون، استریو، و پخش کنندهتان شود. در اینجا، داشتن یک نمایشگر عریض با رزولوشن بالا، یک باید است ولی همه نمایشگرهای ۱۰۸۰p یکسان نیستند. روشنایی و زنده بودن تصویر مهم است، ولی زوایای دید را هم چک کنید. اعوجاج تصویر و وارونگی تصویر را هم بررسی نمایید.
باید مطمئن شد که حداکثر روشنایی آنقدر هست که بتواند نور لامپها را خنثی کند، و در عین حال حداقل روشنایی نیز چنان پایین است که در تاریکی کورتان نکند. دو رنگ سیاه و سفید را بررسی کنید که زرد و نوک مدادی نباشند. (غافلگیر خواهید شد از اینکه چقدر یافتن لپتاپی با نمایشگر صادق و یک رنگ سخت است. ولی بدون آن، خبری از فیلمهای خوب نیست.)
نمایشگر و بلندگوها:
انتخاب نمایشگر براق یا مات، چیزی شخصی است. رویه براق روشنتر و باطراوتتر است، و رویه مات در محیطهای پر نور خارجی بهتر عمل میکند. اگر بحث مطالعه متن بود، میگفتیم حتما رویه براق بگیرید که با نور کم نمایشگر نیز به خوبی عمل کند، ولی اینجا قرار است یک نمایشگر عالی برای فیلم دیدن تهیه کنید. پس همهاش بر عهده خودتان.
در مقوله گرافیک، اعداد بالاتر معمولا به معنای محصولات بهتر هستند. برای مثال انتخاب GeForce GTX ۷۶۵M به جای GeForce GT ۷۵۰M یعنی ترجیح دادن قوی به ضعیف |
صادقانه باید گفت که بهترین لپتاپها امکان ندارد حتی یک مجموعه معمولی بلندگو را شکست دهند، ولی برخی نوت بوکها قطعا صدایی بهتر از سایرین دارند. راه مناسب برای سنجش کیفیت صدا این است که آن را روی بلندترین درجه بگذارید و یک تریلر فیلم را به همراه چندین قطعه موسیقی از سبکهای مختلف پخش کنید. صداهای زیر و بم را با آهنگها و فیلمهای مختلف تست کنید. داشتن ساب ووفرهای داخلی چیز خوبی است ولی با برندهای بیمعنی و مسخره خودتان را محدود نکنید: یک برچسب Bang and Olufsen یا Beats Audio هیچ تضمینی برای داشتن صدای خوب نیستند.
در کل، بهترین کیفیت را از بلندگوهایی خواهید داشت که در طرفین یا بالای نوت بوک قرار گرفته باشند و صدا را مستقیم به سمت شما بفرستند. و از آن سو، قرار نیست آهنگها و فیلمها حجم کمتری پیدا کنند. بنابراین یک لپتاپ با حافظه زیاد بخرید. ۱ ترابایت به نظر خوب میرسد ولی ۵۰۰ گیگابایت فقط مساوی با ۱۰ دیسک بلوری است.
برق یا باتری:
بر خلاف افرادی که زیاد سفر میکنند، برای علاقمندان به فیلم و موسیقی، عمر باتری افسانهای در صدر فهرست اولویتها نیست. ولی باید مطمئن شوید که وسط یک فیلم بلند ۳ ساعتی هم دستگاه رو به موت نمیرود. نوت بوکی که ادعای ۵ ساعتی دارد، در استفاده عادی نزدیک ۳ ساعت به شما کار خواهد داد و با نمایشگری که رزولوشن بالا دارد و بلندگوهای بکوب-بکوب، بعید است لپتاپی با عمر باتری نزدیک Sony VAIO Pro پیدا کنید -بنابراین در کل خبری از ماراتون فیلم و موسیقی نیست.
تا اینجا درباره چیزهای زیادی بحث کردهایم، ولی نیازمندیهای اصلی در این بین زیاد فرق نکردهاند. آنها زمانی تغییر میکنند که از دیدن و شنیدن، به خلق کردن و تدوین بپردازید. اینجا است که شرایط به سرعت تغییر میکند.
برای ساخت فیلم و موسیقی
اگر در زمینه تدوین و تنظیم فیلم و موسیقی فعالیت میکنید، سرعت پردازنده و میزان رم باید مرکز توجهتان باشد. دنبال چیپی با ۴ هسته پردازشی باشید. یعنی چیپهای سری Core اینتل که به جای U (معادل ultra-low voltage) یا M (معادل Mobile) با QM (معادل quad-core) خاتمه مییابند. حداقل ۸ گیگابایت رم نیاز دارید و با ۱۶ یا ۳۲ گیگابایت هم بهبود محسوسی در سرعت رندر به دست خواهید آورد و اجرای همزمان چند برنامه نیز بسیار نرمتر خواهد بود. به خصوص که آن برنامهها فوتوشاپ، پریمایر، و گاراژبند باشند.
نوت بوکهای اپل مثل مکبوک پرو رتینا به خاطر برنامههای از پیش نصب شده بر رویشان، در بین تولیدکنندگان محتوا محبوب هستند. مجموعه iLife در بردارنده هر چیزی است که برای ویرایش عکس، تدوین ویدیو، و تنظیم موسیقی نیاز دارید. برنامههای آیفوتو، آیمووی و گاراژبند از این جملهاند. فاینال کات پرو ایکس نیز جزو مجبوبترین برنامههای تدوین ویدیو است، که تنها برای OS X عرضه شده، ولی ادوبی پریمایر و سایر برنامهها بر روی ویندوز نیز کار میکنند.
حافظه ترکیبی:
در اینجا بهتر است دنبال نوت بوکی با حافظه ترکیبی (هارد در کنار اس اس دی) بگردید، که در عین فراهم کردن فضای زیاد به شما سرعت مورد نیاز را نیز با استفاده از حافظه فلش میدهد. در اینجا فضای زیاد، موردی ضروری است، زیرا حتی صحنههای کوتاه فیلم نیز از چندین برداشت تشکیل شدهاند و ویدیوهای گرفته شده شخصی نیز خیلی سریع حافظه را پر میکنند.
نوت بوکی که به USB ۳ یا تاندربولت مجهز است، امکان نقل و انتقال سریع فایلها با هارد اکسترنال را فراهم میکند. اما با داشتن چنین نوت بوکهای قدرتمندی نباید انتظار عمر باتری زیاد را داشت |
یک نوت بوک با حافظه ۱ ترابایتی شروع خوبی خواهد بود ولی احتمالا به هارد اکسترنال هم نیاز پیدا خواهید کرد. نوت بوکی که به USB ۳ یا تاندربولت مجهز است، امکان نقل و انتقال سریع فایلها با هارد اکسترنال را فراهم میکند. با داشتن چنین نوت بوکهای قدرتمندی نباید انتظار عمر باتری زیاد را داشت؛ اگر در حال گشت و گذار هستید، فراموش نکنید که همیشه شارژر را همراه داشته باشید و گرنه کار چندانی از این لپ تاپها ساخته نیست.
تا اینجا به آنچه اکثر افراد با لپتاپشان انجام خواهند داد پرداختیم، ولی اگر اهل بازی هستید و ایکس باکس ۳۶۰ و بالاتر راست کارتان است، دنبال قایق بزرگتری باشید.
برای بازیهای کامپیوتری
پرسیدن «میشود با آن بازی هم کرد؟» اشتباه است. با هر لپتاپی میشود بازی کرد. سوال این است که تا چه اندازه خوب و بینقص؟ و جواب در دل قطعات مختلفی قرار دارد: چیپ گرافیکی، پردازنده، نمایشگر، و میزان قدرت کلی و توان خنک سازی.
کارت گرافیک:
با رزولوشن بالاتر برای نمایشگر، جزئیات زیادی را در هر بازی میبینید. به همین خاطر، بهتر است بروید دنبال نمایشگری ۱۰۸۰p مثل آنچه روی Toshiba Qosmio X۸۷۰ هست. ولی بازی کردن با چنین رزولوشنی خیلی چالشیتر از یک نمایشگر ۱۳۶۶ در ۷۶۸ پیکسلی است، و تنها یک کارت گرافیک قدرتمند میتواند از پس آن بر آید.
در مقوله گرافیک، اعداد بالاتر معمولا به معنای محصولات بهتر هستند. برای مثال انتخاب GeForce GTX ۷۶۵M به جای GeForce GT ۷۵۰M یعنی ترجیح دادن قوی به ضعیف. نمودار زیر میتواند قدرت چیپهای موبایل جی فورس را برای شما به تصویر بکشد، ولی اگر فکر کردهاید ۷۲۰M قویتر از ۶۴۰M است، غافلگیر میشوید.
هر چه جلوتر میروید، کار پیچیدهتر میشود: با گرافیک قویتر به پردازنده قویتر هم نیاز دارید. وقتی این دو را در یک لپتاپ داشته باشید، حرارت زیادی تولید میشود که برای آن نیازمند یک سیستم خنک کننده قوی هستید و البته که برای سر پا نگه داشتن فنها، به باتریهای بزرگتر هم احتیاج دارید. همه اینها باید در کنار هم عالی کار کنند، وگرنه حین استفاده از لپتاپ اوقات خوشی را نخواهید داشت. تنها راه برای مطمئن شدن از توان یک لپتاپ این است که با آن بازی کنید.
بازیهای حرفهای فضای زیادی را روی هارد اشغال میکنند. مثلا مکس پین ۳ به تنهایی ۳۰ گیگابایت را میبلعد. بنابراین هارد ۱ ترابایت یا بیشتر بدیهی است. حداقل ۸ گیگابایت رم نیاز دارید و نیاز هم نیست نگران سرعت آن باشید. در ضمن به حافظه ویدیویی هم دقت کنید: تولیدکنندهها برای به جیب زدن چند دلار بیشتر به وسیله تبلیغات، روی حافظه ویدیویی بیشتر از آنچه GPU به آن نیاز دارد، مانور میدهند.
بازیها دارای صحنههایی با تحرک بالا و فضاهای تیره هستند، بنابراین مطمئن شوید که عمق رنگ مشکی نمایشگر به اندازه کافی خوب هست، حتی وقتی که روشنایی روی حداکثر گذاشته شده. نکته دیگر به جای نماندن شبح تصویر است، حالتی که میتوانید تصاویر را بعد از عوض شدن نیز روی صفحه ببینید که به خاطر ایراد در نمایشگر است.
وای-فای:
برای بازیهای آنلاین شما نیازمند وای-فای با کیفیت هستید و حتی پورت اترنت نیز بهتر است درجه یک باشد (این روزها آن را کم روی لپتاپها میبینیم.) برای وای-فای دنبال ۸۰۲. ۱۱a/b/g/n (نه b/g/n خالی) یا ۸۰۲. ۱۱ac باشید. هر دو تضمین برخورداری لپتاپ از وای-فای سریع و باثبات ۵ گیگاهرتزی هستند. اگر فرصت تست شخصی را نیافتید حداقل از این مورد مطمئن شوید که لپتاپ در استفادههای سنگین داغ نمیکند، به خصوص منطقه اطراف ۴ کلید WASD.
در حالی که گرافیکهای مناسب برای بازی کم کم راهشان را به لپتاپهای باریک و سبک پیدا میکنند، شما میتوانید پولتان را صرف خرید یک ماشین بخار واقعی مثل Alienware ۱۴ کنید. اما بعد از گفتن همه اینها نوبت به دسته بندی آخر میرسد. اگر به دنبال سلطه بر دنیا، محاسبات علمی دیوانه کننده یا شغل دومی مثل بیت کوین میگردید، در این گام نیز با ما همراه باشید.
به سیم آخر زدن
بگذارید روشن بگوییم: تقریبا هیچ کس به کامپیوتری با این قدرت نیاز ندارد. ولی چنانچه قصد دارید مفهوم لپتاپ را برای اطرافیان عوض و هزاران دلار خرج خرید یک لپتاپ کنید تا چیزی در حد دسکتاپهای رده بالا روی پای خود بنشانید، مشکلی نیست.
این بشکههای باروت معمولا توسط Clevo یا Sager ساخته میشوند. همیشه حداقل یک دستگاه که قادر به میزبانی پردازندههای دسکتاپ، چندین کارت گرافیک و خروارها رم باشد در بساط این شرکتها یافت میشود. میتوانید پردازنده فرد اعلای Core i۷-۳۹۷۰X و گرافیک انویدیا Quadro K۵۰۰۰M را در کنار ۳۲ گیگابایت رم قرار دهید و یا حتی از اس اس دی استفاده کنید. اینها را با ۱۳۰۰۰ دلار در اختیار خواهید داشت.
چه در یک فروشگاه واقعی خرید میکنید، چه از نوع مجازیاش، باید سرعت قدمهای خود را تنظیم کنید و قبل از رد کردن پول به دست فروشنده، به اطلاعات صحیح برسید |
فقط پیش از خرید این غول بیشاخ و دم، روی یک سناریو برای دوستان و خانواده کار کنید تا دلیل این پول دور ریختن را به خوبی بفهمند. مثلا بگویید قرار است با آن وارد شبکه پول مجازی بیت کوین شوید و ثروت زیادی پارو کنید. هر وقت هم قبض برق آمد، مصرف بالا را بیندازید گردن یخچال!
چطور در فروشگاه جان سالم به در ببرم؟
وارد فروشگاه مورد علاقهتان میشوید، و بلافاصله دو مشکل گریبانتان را میگیرد: اول اینکه بیشتر نوت بوکها در چشم افراد کم تجربه شبیه هم هستند، و دوم اینکه کسی چه میداند؛ آیا فروشنده واقعا میداند شما به چه چیزی نیاز دارید یا فقط دنبال تشویقتان به خرید محصول گرانتر است؟ پس دستور العمل جان به در بردن از فروشگاهها را هم باید بدانید.
لگد زدن به تایرها:
چه در یک فروشگاه واقعی خرید میکنید، چه از نوع مجازیاش، باید سرعت قدمهای خود را تنظیم کنید و قبل از رد کردن پول به دست فروشنده، به اطلاعات صحیح برسید. در ۱۰ دقیقه، با پرسیدن سوالهای درست، این اطمینان که محصول مناسب را در دست دارید -یا برعکس، یک لپتاپ بد جلویتان است- به شما دست خواهد داد.
* آیا لپتاپی که در دست دارید، حس پلاستیک ارزان را میدهد؟ قسمتهای فلزیاش بیشتر شبیه قوطی نوشابه است یا آلومینیوم قوی و با کیفیت؟ چه مقدار پلاستیک براق بدنه لپتاپ را پوشانده، و با نوک ناخن خراشیده میشود یا خیر؟ آیا هیچ بخشی از بدنه به طور خاص آزار دهنده هست، و آیا این حس که اگر لپتاپ از ارتفاع پایین به زمین بیفتد لولایاش باز خواهد شد را دارید؟ وقتی لولا را باز و بسته میکنید، حس خوبی دارد یا بر عکس ضعیف است و شکننده؟ رنگهای نمایشگر از زوایای مختلف چطور است؟ فاصله بین حداقل و حداکثر شدت روشنایی به اندازه کافی زیاد هست که انتخابتان محدود نباشد؟ و تغییر آن بدون رنگ پریدگی تصویر صورت میگیرد یا خیر؟
* وقتی دکمهای را در صفحه کلید فشار میدهید، همه سطح، زیر دستتان فرو میرود؟ کلیدها حس خمیرمانند، یا بسیار سفت که ندارند؟ فکر میکنید بشود با صفحه کلید یک روز کامل کار کرد بدون آنکه به توبه بیندازدتان؟ امکان تایپ بدون اینکه قرارگرفتن اتفاقی دستتان روی ترک پد باعث حرکت نشانگر موس شود، میسر است؟ ترک پد به حرکات شما پاسخ مناسب را نشان میدهد؟
* کامپیوتر به اندازه کافی سریع بوت میشود؟ سرعت بیدار شدنش از خواب چطور است؟ برنامهها بلافاصله باز میشوند یا تاخیری آزاردهنده دارند؟ دکمههای سخت افزاری مثل تنظیم شدت صدا، شدت روشنایی، و غیره، به سرعت دستورات را اجرا میکنند یا خیر؟ و در نهایت اگر نمایشگر لمسی است، رضایت شما را بر میانگیزد یا نه؟
هر فروشندهای میخواهد موقع خروج از فروشگاهاش یک نوت بوک مناسب زیر بغل زده باشید، ولی این به معنای عدم اشتباه او در تشخیص نیاز شما نیست. بنابراین وقتی در شک هستید، به اصرارها توجه نکنید. موقع خرید، به شما پیشنهاد وسایل جانبی مثل مانیتور، هارد دیسک و... میشود. ولی همیشه صبر کنید تا مدتی از خریدتان بگذرد و ببینید اساسا نیازی به وسایل اضافه دارید یا خیر |
دوری کردن از ناآگاهی فروشنده
هر فروشندهای میخواهد موقع خروج از فروشگاهاش یک نوت بوک مناسب زیر بغل زده باشید، ولی این به معنای عدم اشتباه او در تشخیص نیاز شما نیست. بنابراین وقتی در شک هستید، به اصرارها توجه نکنید. موقع خرید، به شما پیشنهاد وسایل جانبی مثل مانیتور، هارد دیسک و... میشود. ولی همیشه صبر کنید تا مدتی از خریدتان بگذرد و ببینید اساسا نیازی به وسایل اضافه دارید یا خیر.
خرید یک کابل HDMI میتواند حرکت هوشمندانهای باشد، البته اگر دنبال وصل کردن نوت بوک به تلویزیون یا مانیتورهای بزرگتر هستید. ولی هیچ وقت اولین مورد یشنهادی را نخرید؛ بین یک کابل ۵ دلاری و ۸۰ دلاری، اختلاف رزولوشن نیست. ولی مطمئن شوید که کابل استانداردهای لازم را دارد و به دستگاهتان آسیب نمیرساند.
یادتان باشد که همیشه میشود وسایل جانبی و خارجی را از فروشگاههای دیگر ارزانتر خرید و از این نظر، واقعا بهتر است که کمی بیشتر جستجو کنید و پولتان را زود خرج نکنید.
جمع بندی
میشود خرید لپتاپ را به تصمیم گیری بر سر یک دو راهی تشبیه کرد: یک راه به مسیر قدرت میرود، و راه دیگر قابلیت حمل آسان نام دارد. ولی وقتی به میانه میدان بروید کار از این سختتر است، و اگر بدانید که در جای درست چه چیزی را فدای چه چیزی کنید، پاداش خوبی هم بابت تلاشتان خواهید گرفت.
بسیاری مواقع، با خرید یک کامپیوتر قدرتمند و قابل حمل، بابت صفحه کلید و ترک پد بد آن به سازندهاش لعنت خواهید فرستاد، یا از نمایشگر افتضاح آن گلهمند میشوید، از اینکه باید هر ۳ ساعت یک بار آن را به شارژر وصل کنید در تناقضی معنادار فرو میروید. بنابراین، از آنجایی که لپتاپ رفیق هر روزی شما خواهد بود، ارزش تلاش برای یک انتخاب صحیح را دارد.
کلید انتخاب، در تشخیص نیازهای خود است. بنابراین واقع بین باشید. اگر بازی نمیکنید، چرا یک لپ تاپ بازی بخرید؟ |
کلید انتخاب، در تشخیص نیازهای خود است. بنابراین واقع بین باشید. اگر بازی نمیکنید، چرا یک لپ تاپ بازی بخرید؟ با این حال اگر زیاد بازی میکنید ولی آرزوی کم کردن آن را دارید، بهتر است یک کامپیوتر مخصوص بازی بگیرید. مطمئن شوید که حداقلهایی را در برگه مشخصات دستگاه تیک زدهاید ولی فقط برای قطعات واقعا تعیین کننده، پول بیشتر بدهید. هیچ لپتاپی آن بیرون وجود ندارد که مناسب همه باشد، و این بهترین بخش کار است. با کمی توجه و کسب اطلاعات بیشتر، میتوانید بهترین لپتاپ را برای خودتان بخرید.
و جدی میگوییم: از هر چیزی که نت بوک نام دارد، بگریزید.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد