به گزارش جامجم، کارشناسان و صاحبنظران سینما نبود امکانات و سرمایه، رونق نداشتن تولید و اکراه بخش خصوصی برای مشارکت و همگام پیش نرفتن سینما با رویدادهای مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی را از مهمترین دلایل نبود تنوع ژانری در سینمای ایران میدانند.
استقبال فیلمسازان از کمدی و ملودرام
جواد طوسی، منتقد سینما در این باره به جامجم گفت: ژانر اصولا در شرایط فرهنگی و هنری خاص یک کشور شکل میگیرد و ارتباط مستقیمی با پیروی از اصول و قواعد حرفهای دارد. وقتی سینمای یک کشوری بدون استانداردهای حرفهای در مخاطبشناسی و تولید باشد، این مشکل بیشتر خود را نمایان میکند.
این کارشناس ادامه داد: بخش دیگری از این مساله تابع شرایط فرهنگی جامعه است، به عنوان مثال امکان ندارد ما در سینمای خودمان بتوانیم گونه وسترن را تجربه کنیم؛ چون این سینما به جامعهای برمیگردد که در وهله اول میخواهد برای خلأ دنیای اتوپیا و آرمانشهر خودش دنبال رویای آمریکایی باشد و بر همین اساس میخواهد یک قهرمان خلق کند که این قهرمان هم تا یک دورهای جواب میدهد و از مقطعی به بعد افول اجتنابناپذیرش اتفاق میافتد.
طوسی درخصوص ژانرهای سینمای ایران اذعان کرد: براساس مبانی ارزشی و عقیدتی کشور خودمان، مهمترین ژانر سینمای ما بعد از انقلاب گونه جنگی بوده است که آن هم تابع شکلگیری یک جریان تاریخی اجتماعی وجنگ هشت ساله بوده و اساسا هم با سینمای جنگی دنیا تفاوت دارد، اما به هرحال با توجه به مولفههای مشترک و تعریفشناسی تئوریک و عملی قابل بحث و بررسی است.
به گفته طوسی اگر بخواهیم از نمونههای دیگری که زمینه انطباق با مناسبات فردی و اجتماعی و شرایط فرهنگی ما داشته باشد یاد کنیم، باید به گونه کمدی و ملودرام اشاره کرد. این دو گونه سینمایی بعد از سینمای جنگ شاخصترین و پررنگترین ژانرهای سینمای ایران است. البته استفاده از واژه شاخص به معنای این نیست که ما توانستهایم تجربههای عمیق، ماندگار و تاریخساز در این زمینهها داشته باشیم و بیشتر فیلمها حالت آزمون و خطا داشته است؛ به دلیل اینکه سینمای کشور ما هنوز نتوانسته به یک رفتارشناسی حرفهای دست یابد.
طوسی درباره علت این شرایط نیز توضیح داد: تا وقتی تفکر دولتی بر مناسبات سینمایی حاکم باشد، محدودیتهایی از پیش تعیین شده برای تهیهکننده بویژه در بخش خصوصی پیش میآید. اساسا تنوع گونه در شرایطی تحقق پیدا میکند که ما بخش خصوصی فعال، پررونق، کارآمد و هویتمندی داشته باشیم. متاسفانه مدیران دولتی هم سعی میکند فقط به تولید فیلمهای مورد نظر و دلخواه خود بپردازند و به سبب محافظهکاری چندان علاقهای به حمایت از ساخت آثار متنوع ندارند.
وی در پایان گفت: ما پس از سی و اندی سال دیگر فرصت آزمون و خطا نداریم و مدیران سینمایی باید ضمن سعهصدر، بیشتر از مشاورههای کارشناسانه سینماگران و صاحب نظران برای برونرفت از این وضع و حرکت به سمت تولید فیلمهایی حرفهای و قاعدهمند در گونههای مختلف حرکت کنند.
حضور پررنگ مسائل اجتماعی در سینمای ایران
احمد طالبینژاد، نویسنده و منتقد سینمایی نیز با بیان این که هر ژانری محصول یک دوران تاریخی است، گفت: گونه گنگستری یا پلیسی جنایی متعلق به دورهای است که قانون منع تولید و خرید و فروش مشروبات الکلی در آمریکا تصویب شده بود و به تبع آن موجبات زیرزمینی شدن این فعالیتها و شکلگیری گروههای گنگستری شد یا ظهور گونه موزیکال محصول دوران جنگ جهانی دوم بود که البته دوران آن خیلی طولانی نبود.
کارگردان «من بن لادن نیستم» ادامه داد: هر گونهای تابع زمینههای اجتماعی است. مثلا در سینمای بعد از انقلاب ایران تنها گونهای که میتوان از آن به عنوان ژانر سینمایی اسم برد، گونه جنگی است، نه واژه نادرست گونه سینمای دفاع مقدس، ولی ما درخصوص دیگر ژانرها خیلی امکان و اجازه پرداخت را نداریم. مثلا سینمای ما ژانر موزیکال ندارد، برای اینکه تکلیف خود موسیقی در این سالها مشخص نیست.
به گفته طالبینژاد، یکی دیگر از گونههایی که در سالهایی نسبت به آن امیدواریهایی به وجود آمد، گونه کودک و نوجوان در دهه 60 و 70 بود. یا کم و بیش تجربههایی در گونه پلیسی داشتیم که عمدتا گرتهبرداری از نمونههای آمریکایی بود و پلیسها خیلی هویت ایرانی نداشتند؛ مثلا بجز سریال «سرنخ» کیومرث پوراحمد. در زمینه فیلمهای تاریخی هم نمونههای اندکی داشتهایم که بیشتر گرایشهای مذهبی داشتهاند و کمتر به تاریخ ملی ایران پرداختهاند.
طالبینژاد افزود: سینمای ایران از ابتدا گرایشهایی به مسائل و دستمایههای اجتماعی داشته، ولی ما گونهای به نام گونه اجتماعی نداریم که به غلط طی این سالها مصطلح و باب شده است.
او تاکید کرد: ژانر تعریفی دارد که منطبق بر قواعد و عناصر مشترک است. به عبارت دیگر اگر ما بگوییم بیشترین فیلمهای ما در ژانر اجتماعی بوده، این تعریف غلطی است، ولی میتوانیم بگوییم فیلمسازان ما با وجود همه محدودیتها بیشتر به سمت مسائل اجتماعی گرایش دارند. با نگاهی به فیلمهای فعلی اکران میبینیم گرایشهای اجتماعی خیلی خوبی در آنها وجود دارد.
این منتقد حتی ملودرام را یک ژانر ندانست و افزود: ملودرام یک ساختار است که زیرمجموعه گونه خانواده قرار میگیرد، چون موضوع و داستان این فیلمها در بستر خانواده اتفاق میافتد. مثلا فیلمهای اصغر فرهادی از نظر ژانر فیلمهای خانوادگی و از نظر نگرش هم اجتماعی است.
مهرجویی، کیمیایی و همه فیلمسازانی که به نوعی تعهدی نسبت به جامعه احساس میکنند با نگرش اجتماعی در ژانرهای مختلف فیلم میسازند که معمولا ژانر قالب، گونه خانوادگی است.
طالبینژاد در پایان مهمترین دلیل نبود تنوع ژانری در ایران را حاکم بودن نگاه دولتی دانست.
علی رستگار - گروه فرهنگ و هنر
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد