نجات دختر و پسر جنایتکار از چوبه دار

در این پرونده، «نازنین» و «محمدرضا» متهم هستند در تاریخ 23 مرداد سال 87 مرد جوانی به نام «حمید» را با مشارکت یکدیگر خفه کرده و پس از سرقت خودروی 206 مقتول و یک دستگاه ال سی دی از محل فرار کردند.

زن و مرد جنایتکار پس از دستگیری به ارتکاب این جنایت اعتراف کردند که پرونده آنها برای محاکمه به شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.

در جلسه دادگاه متهمان ارتکاب قتل را به گردن یکدیگر انداختند که قضات دادگاه پس از بررسی پرونده نازنین و محمدرضا را به اتهام مشارکت در قتل به قصاص محکوم کردند.

با اعتراض متهمان پرونده به دیوان عالی کشور فرستاده شد که قضات دیوان عالی کشور حکم شعبه 113 دادگاه کیفری را تایید کردند.

در حالی که زن و مردم جنایتکار در یک قدمی چوبه دار قرار داشتند خانواده محمدرضا موفق به جلب رضایت اولیای دم شدند اما نازنین همچنان در یک قدمی قصاص قرار داشت.

سرانجام با تلاش تعدادی از بازیگران سینما و وکیل متهم اولیای دم نسبت به نازنین نیز اعلام رضایت کردند. با رضایت اولیای دم عاملان این جنایت صبح امروز از جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه قرار گرفتند.

قاضی اصغرزاده رئیس دادگاه با تفهیم اتهام به محمدرضا از او خواست به دفاع از خود بپردازد.

پسر جوان نیز پسر از قرار گرفتن در جایگاه اظهار کرد: پس از فوت مادرم به سمت مصرف مواد مخدر روی آوردم. پنج ماه قبل از این جنایت نیز با نازنین آشنا شدم. نازنین مدعی بود که بر سر یک معامله ملک 10 میلیون تومان از مقتول طلب دارد و شب حادثه برای وصول این 10 میلیون تومان به خانه مقتول رفتیم. در ابتدا نازنین و حمید با هم درگیر شدند که من می خواستم آنها را جدا کنم که خود نیز وارد این درگیری شدم. نازنین گفت دست و پای حمید را ببندیم و به جای طلبش از آنجا سرقت کنیم. ابتدا دست و پای مقتول را با چسب بستیم اما آن را باز کرد و مجبور شدیم با سیم برق و طناب او را ببندیم بعد هم یک دستگاه ای سی دی و خودروی مقتول را سرقت کردیم.

رئیس دادگاه: چه مدت با نازنین دوست بودید؟

محمدرضا: پنج ماه قبل از این جنایت با هم آشنا شده و فقط برای اینکه طلبش را وصول کند همراه او به خانه مقتول رفتم.

رئیس دادگاه: می دانستید نازنین تغییر جنسیت داده است؟

محمدرضا: نه. از این موضوع اطلاعی نداشتم.

پس از آخرین دفاعیات محمدرضا نازنین در جایگاه قرار گرفت که در دفاع از خود گفت: من در کار عکاسی مجالس بودم و چهار سال قبل از این جنایت با مقتول آشنا شدم و با هم کار می کردیم. قبول دارم که از حمید 10 میلیون تومان طلب داشتم اما به خاطر آن مرتکب قتل نشدم. شب حادثه من خانه حمید بودم که محمدرضا به آنجا آمد و آنها با هم درگیر شدند بعد هم من به محمدرضا کمک کردم تا دست و پای مقتول را ببندد. هیچگاه فکر نمی کردم باعث مرگ حمید شویم.

رئیس دادگاه: پس از دستگیری مدعی شده بودید مقتول قصد آزار و اذیت تو را داشته و به تنهایی مرتکب این جنایت شده ای. در این باره چه توضیحی دارید؟

نازنین: بعد از این ماجرا من در برابر محمدرضا قسم خوردم که هیچوقت پای او را وسط نکشم به همین خاطر این اعتراف دروغ را مطرح کردم.

پس از آخرین دفاعیات نازنین و وکیل مدافعش قضات دادگاه برای صدور حکم وارد شور شدند.(مهر)