الف) وسواس فکری:
همان افکار یا تصویرهای ذهنی ناگهانی یا میل به انجام کاری یا گفتن چیزی است که فرد را ناراحت میکند و مدام هم در ذهن تکرار میشود. از جمله ترس از نجس شدن یا نجس کردن، ترس از دست زدن به مواد سمی یا آلوده، ترس از آسیب رساندن یا کشتن فردی به خصوص نزدیکان و کسانی که فرد آنها را دوست دارد. ترس از فراموش کردن انجام کاری مثل قفل کردن در، بستن شیر گاز یا ترس از ابتلا به یک بیماری مثل ایدز یا سرطان و....
ب) وسواس عملی:
همان رفتارهایی است که فرد احساس میکند مجبور است آنها را تکرار کند تا اضطرابش را کمتر کند یا جلوی یک اتفاق بد گرفته شود. از انواع آن میتوان به: شست وشو و آب کشی مکرر و طولانی مثل شستن مکرر دستها در طول روز، وارسی و بررسی افراطی مثل چندین بار قفل کردن در، اعمال تکراری مثل ۱۶ بار چراغ را خاموش کردن، جمع کردن و انبار کردن چیزهای بیمصرف یا وسایل غیرقابل استفاده، قرار دادن اشیا و وسایل به صورت قرینه یا براساس یک نظم خاص و... اشاره کرد.
بیشتر کسانی که از این اختلال رنج میبرند، میدانند که ترس آنها واقع بینانه نیست اما در عین حال نمیتوانند رفتار خود را کنترل کنند، انگار که مجبورند این کارهای تکراری را انجام دهند. در تحقیقی که در مراکز درمانی شهر تهران در سال جاری انجام گرفت مشخص شد که رایجترین نشانههای وسواس عملی شامل وسواس عملی متفرقه، نظافت و شست وشو و وارسی کردن است.
ج) وسواس فکری – عملی:
افرادی که گرفتار این نوع وسواس هستند هم افکار ناراحت کننده و هم رفتارهای تکرار شونده را تجربه میکنند.
دردسرهای وسواس
وسواس میتواند مشکلات جدی برای فرد ایجاد کندکه از جمله آنها میتوان به این موارد اشاره کرد:
۱ - این افراد ساعتهای زیادی در طول روز به انجام رفتارهای وسواسی میپردازند. به همین دلیل فرصت کافی برای رسیدگی به امور خانواده را ندارند.
۲ - بسیاری از این افراد از رفتن به مکانها و قرار گرفتن در موقعیتهایی که در آنها اضطراب ایجاد میکند خودداری میکنند و در بیشتر اوقات فرد یا افرادی در خانواده مجبورند به آنها کمک کنند تا از عهده انجام تشریفات وسواسی برآیند.
وسواس در چه کسانی بیشتر بروز میکند؟
* تجارب نشان میدهد که وسواس همگام با بلوغ در افراد پایه میگیرد و به تدریج رشد میکند. البته اگر در آن ایام شرایط برای درمان مساعد باشد راحتتر میتوان به درمان پرداخت وگرنه این بیماری سیر مداوم و رو به رشد خواهد داشت.
* بررسیهای علمی نشان داده است که وضع هوشی افراد وسواسی در سطحی متوسط و حتی بالاتر از حد متوسط است.
وسواسیهایی که هوش اندک یا با درجه ضعیف دارند بسیار کم هستند؛ براین اساس رفتار آنها نباید حمل بر کم هوشیشان شود.
* تجارب نشان داده است آنها یی که در زندگی شخصی حساس ترند امکان ابتلایشان به بیماری وسواس بیشتر است. هم چنین در بین فرزندانی که والدینشان معمولا محکومشان میکنند این بیماری بیشتر دیده میشود. حتیگاه وسواس افراد در بزرگسالی نشأت گرفته از منعهای شدید دوران کودکی و حتی نوجوانی و جوانی آنان است.
گام اول برای درمان
برای اینکه بتوانید با وسواس خود مقابله کنید ابتدا باید بدانید که اختلال وسواس فکری- عملی چگونه به وجود میآید؟ بیشتر اوقات افکاری که باعث نگرانی افراد مبتلا به وسواس میشود با باورها و ارزشهای آنها در تقابل است. مثلاً یک مادر دلسوز میترسد که مبادا به فرزندش آسیبی برساند. به طور کلی هرچه بیشتر سعی کنید در باره چیزی فکر نکنید، در نهایت بیشتر به آن فکر خواهید کرد.
میتوانید همین حالا این را امتحان کنید: سعی کنید به مدت ۶۰ ثانیه به یک فیل صورتی فکر نکنید! به احتمال زیاد اولین چیزی که به ذهن شما میآید آن چیزی است که سعی میکنید به آن فکر نکنید؛ یعنی یک فیل صورتی. زمانی که آدمها در مییابند که نمیتوانند از افکار ناراحت کننده اجتناب کنند، به فکر راه حلهای دیگری برای کاهش اضطراب میافتند و ممکن است کارهایی مانند شستن زیاد دستها را انجام دهند. این کارها معمولاً اضطراب آنها را کاهش میدهد. فقط مشکل اینجاست که رهایی از اضطراب موقتی است. خیلی زود شرایط به گونهای میشود که آنها باید آن عمل را بیشتر و بیشتر انجام دهند تا حالشان بهتر شود و این عمل خیلی زود به یک رفتار وسواسی تبدیل میشود.
درمان رفتارشناختی؛ روشی برای درمان وسواس
یکی از روشهای درمان وسواس، درمان رفتاریشناختی است. هدف این روش درمانی این است که فرد یاد بگیرد اضطراب خود را بدون انجام رفتارهای وسواسی کنترل کند. در این درمان شما راهبردهایی نظیر تمرینهای آرام سازی و شیوههای تفکر را که باعث کاهش اضطراب میشوند یاد خواهید گرفت. هم چنین در این نوع درمان میآموزید که اگر به جای اجتناب از افکارتان با آنها مواجه شوید، آنها کنار میروند. درمانگرتان به شما کمک میکند با چیزهایی که بیشتر از همه از آنها میترسید به تدریج روبه رو شوید تا بالاخره زمانی فرا برسد که بتوانید ترستان را بدون انجام رفتارهای وسواسی مهار کنید. این درمان معمولاً حدود ۲۰ جلسه طول میکشد. حتی برای افرادی که علائم وسواس شدیدتری دارند ممکن است تعداد جلسات درمانی افزایش یابد.
آیا دارو راه حل خوبی است؟
داروهایی که بیشترین اثربخشی را در درمان اختلال وسواس فکری - عملی دارد، در واقع سطح شیمیایی سروتونین را در مغز افزایش میدهد. هرچند بسیاری از بیماران با دارو بهبود قابل ملاحظهای پیدا میکنند، اما در اغلب موارد علایم بیماری با قطع دارو، عود میکند. به همین دلیل بهتر است همیشه درمانشناختی - رفتاری با دارودرمانی همراه باشد.
برای برخی بیماران ترکیب دارودرمانی و شناخت درمانی بهترین نتایج را به بار میآورد. البته همان طور که میدانید در یک رابطه درمانی موثر، بخش عظیمی از اثربخشی درمان منوط به همکاری بیمار است.
معمولاً در اوایل درمان، اضطراب درمان جو به شدت افزایش مییابد و مدام به این فکر میکند که آیا درمان اثربخش خواهد بود یاخیر؟ درمانگر راههای جدیدی برای مقابله با اضطراب به فرد میآموزد و به او یاد میدهد چطور با چیزهایی که از آنها میترسد روبه رو شود. از او خواسته میشود مهارتهایی را که در جلسات میآموزد، بین جلسات تمرین کند. اگر تمرینهایی را که درمان گر توصیه میکند بین جلسات انجام بدهد و درمان را تکمیل کند، به نتیجه مطلوب خواهد رسید.
چند راهکار سرپایی برای مقابله با وسواس
هرچند همان طور که گفته شد درمان اثربخش برای مقابله با وسواس شناخت درمانی و دارودرمانی زیر نظر پزشک است اما با این حال به خصوص اگر وسواس در مراحل اولیه باشد برخی راهکارها تا حدودی میتواند به فرد وسواسی کمک کند.
۱ - تا میتوانید خودتان را مشغول و سرگرم کنید: اعمال وسواسی زمانی بیشتر بروز میکند که فرد زمانهای زیادی بیکار است. بنابراین سعی کنید زمانهای بیکاری خود را با فعالیتهایی که ذهنتان را درگیر میکند پر کنید. بهتر است این فعالیتها عملی و به گونهای باشدکه دستان شما نیز درگیر آن شود. الان فصل مناسبی برای یادگرفتن بافتنی است.
۲ - از تنهایی اجتناب کنید: زندگی در جمع و ارتباط با کسانی که دوستشان داریم یکی از راههایی است که میتواند به حل این موضوع کمک کند. علاوه بر این نزدیکان شما در کنترل رفتارهای وسواسیتان به شما کمک خواهند کرد.
۳- ارادهتان را تقویت کنید: اجازه ندهید افکارتان، اختیار شما را به دست گیرد. برای این کار با تکنیکهای افزایش تمرکز و اراده به خودتان کمک کنید |خراسان|سیمین قربانی- کارشناس ارشد مشاوره|
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
گفت وگوی اختصاصی تپش با سرپرست دادسرای اطفال و نوجوانان تهران:
بهروز عطایی در گفت و گو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با حجتالاسلام محمدزمان بزاز از پیشکسوتان دفاع مقدس در استان خوزستان
من یكی از این افرادی هستم كه واسواس دارم
و دوست دارم خودم با تقویت اراده و دوری كردن از موارد واسواس زا از این بیماری رهایی پیدا كنم
الان هم كه این مطالب را خوندم یه كم اروم شدم
وسواس واقعا زندگی ادم رو مختل می كنه
و همیشه اضطراب و نگرانی داریم
به هر حال ممنون از راهنماییتون
میرم و میام. بهم تمرین دادن هرجلسه انجام میدادم گفتن حتما ورزش كنم و یهم دمنوش گلگ اوزبون و سنبل الطیب و لیمو دادن كه هر روز میخوردم و تمرین تنفس می كردم اینطور كه تا فكر وسواسی میومد تو ذهنم نفسمو یك دقیقه حبس میكردم و از صدتا یك میشمردم. سعی كردم دایره دوستانمو گسترش بدم و به خودم تلقین كنم كه میتونم تمومش كنم. و واقعا الان خیلی بهترم. مسئله مو پشت سر گذشتم و میتونم بگم كه وسواسم كنترل شده. تنهایی شاید سختر باشه حتما پیش یه مشاور خبره برید
لطفا بگید چطور از این وسواس رهایی پیدا كنم
لطفا كمكم كنید
armanbakhtiari8@gmail.com
من سال 84 وقتی داشتم برای كنكور آماده میشدم تصور میكردم ذهنم قابلیت اینو داره كه مطالب رو پاك كنه. و اینكه این توانایی دست خودم نیست و هر وقت بخواد بدون اراده من مطالب رو از ذهنم پاك میكنه. به همراه این فكر احساس های خاصی تو بخش هایی از سرم و موقع قورت دادن آب دهنم تصور میكردم. به نوعی خیلی موقع ها وقتی آب دهنم رو قورت میدادم فكر میكردم بخشی از مطالبی كه خوندم پاك شدن. در صورتی كه اصلا به این شكل نبود و مطالب دقیقا به مانند قبل تو حافظه من بودند. این وسواس تمركز من رو در حین مطالعه به كلی پرت میكرد. البته اینو بگم كه من این مشكل رو در اواسط دوره كنكورم برخوردم و متاسفانه بازدهی من رو واقعا پایین آورد و بعد از اون آن چنان رتبه كنكورهای آزمایشیم خوب نشد. ولی خدا رو شكر با این اوصاف بهترین رتبه كلاس رو آوردم و تو دانشگاه این موضوع مرتفع شد. هم دوره كارشناسی و كارشناسی ارشد. تا زمانی كه من رفتم سربازی تویه شركت و در ادامه هم اونجا مشغول به كار شدم. سیستم كاری ما طوری بود كه مجبور بودم موارد زیادی رو به ذهن بسپرم و تو خاطرم نگه دارم. بعد از چندین مورد فراموشی یا هواس پرتی كه اتفاق افتاد مجددا این وسواس برگشت و من تصور میكردم كه این موضوع داره برام اتفاق می افته. الان كه كارم رو عوض كردم بازهم با این مشكل دارم دستو پنجه نرم میكنم. ولی احساس میكنم قرص آسنترا 100 كه به تجویز پزشكم دارم مصرف میكنم مفید بوده ولی دوست دارم این مشكل به كلی حل بشه. فارغ از اینكه مطالبی كه دارم مطالعه میكنم ذهنم به فراموشی خواهد سپرد یا خیر. چون وقتی با تمركز مطالعه كنم و یا كاری رو انجام بدم قطعا به خاطر من سپرده خواهد شد و به صورت ارادی قابل فراموش كردن نخواهد بود.
لطفا كمك كنید
ببخشید خیلی طولانی شد
دایم به اتفاقای بد فكرمیكنم فكرای مزخرف میاد تو سرم كه نمیتونم بگم ازبس كه منطقی نیست