پس از مراجعت به آمریکا در سال 1899 موفق شد کتابی به نام «زرتشت، پیامبر ایران باستان» منتشر کند که همین کتاب باعث شهرت جاودانه جکسن در محافل علمی آن روزگار شد. در همین اوان او به فکر مسافرت به ایران و دیدن زادگاه زرتشت افتاد و تصمیم گرفت برای این منظور به شرق مسافرت کند. او مسافرتش را از ماورای قفقاز شروع کرد و با گذشتن از سرزمینهای آن سامان به ایران وارد شد. جکسن، هدف از سفر به ایران و مسیر حرکتش را این گونه شرح میدهد: «در آخر ژانویه 1903 بود که من از دانشگاه کلمبیا به مدت شش ماه مرخصی گرفتم تا بتوانم دوباره از مشرق زمین دیدن کنم... اکنون مقصد من ایران و آسیای میانه و هدفم از این مسافرت، مطالعه در آثار باستانی و تحقیق و تتبع علمی بخصوص درباره زرتشت و آیین قدیم مغان بود. زیرا از آغاز جوانی شیفته آن مردان خردمند مشرق زمین شده بودم و مدتها بود حس میکردم مجذوب نیرویی شدهام که مرا به سوی سرزمین خورشید میکشاند... خط سیری که از پیش به روی نقشه تعیین کرده بودم و توانستم بپیمایم، من را از قفقاز در شمال تا نزدیکی خلیج فارس در جنوب و از آنجا به یزد در کویر مرکزی و دوباره به طرف شمال به تهران و دریای خزر میبرد...» او همان گونه که خود معترف است هدفش از سفر به ایران، دیدن اماکن باستانی ایران بوده است و بنابراین توجه زیادی به رفتار، آداب و رسوم مردم ندارد، اما طی سفر به نکات جالبی از آداب و رسوم مردمی که با آنها حشر و نشر داشته پرداخته که ذکر برخی از آنها خالی از لطف نیست. او که آثار دلبستگی و شیفتگیاش به ایران باستان در نوشتههایش موج میزند، در معرفی ایران به خوانندگان اثرش، شرح مختصری از تاریخ ایران را بیان و از قدرت و شکوه ایران باستان تمجید میکند. همچنین او از نفوذ زبان فارسی در زبانهای اروپایی بویژه انگلیسی سخن میگوید و در همین خصوص به ریشه یگانه هر دو زبان اشاره میکند. او زبان و ادبیات پارسی را در زمره مهمترین آثار ادبی جهان جای میدهد.
او طی سفرش به شمایلی از زندگی مردم عادی این سرزمین نیز نیمنگاهی میکند.
مثلا اشاره میکند بیشتر روستاهای ایران کمجمعیت و محقر است و مردم این روستاها از داشتن امکانات بهداشتی محرومند و برای نمونه میگوید مردم از همان آبی که برای شستن لباسهای خود استفاده میکنند، مینوشند یا در توصیف شهر تبریز مینویسد با آن که این شهر از دوره باستان مسکون است، اما شهری دلگیر و از نظر معماری خیلی ساده است. بیشتر خانههای مردم یکطبقه با سقفهای مسطح و ملات این خانهها از گل و آهک است. یا مثلا درباره ارزش پول ایران مینویسد: «در بازار (تبریز) واحد پولی که هنگام معامله رد و بدل میشود، قران یا سکههای دو قرانی است که دومی تقریبا برابر 20 سنت آمریکایی است. یک قران مرکب از 20 شاهی و هر شاهی معادل نیم سنت است. تومان عبارت است از 10 قران یا چیزی کمتر از یک دلار». او همچنین مینویسد رسم تعارف کردن مردم ایران برایش جالب بوده و میگوید این رسم نشان میدهد مردم ایران انسانهای اجتماعی هستند که در معاشرت بینهایت مودبند. او اضافه میکند قلیان و انواع آجیلها جزء جدانشدنی مراسم پذیرایی ایرانیان از مهمان است؛ چه مهمان وطنی و چه فرنگی. او که در ادامه سفرش از ملاقات با یکی از مشاهیر زرتشتی تهران به وجد آمده، او را این گونه معرفی میکند:
«برجستهترین عضو جامعه زرتشتی در تهران، صراف ثروتمندی است به نام ارباب جمشید بهمن که ثروتش را به صدها هزار تومان تخمین میزنند و در دربار هم سرشناس است و این امر به موقعیت زرتشتیان فوقالعاده کمک میکند؛ زیرا آنها میتوانند به وساطت او به پادشاه عرض حال بنویسند. درستکاری و امانتداری او در حد اعلاست و اعتبارش حتی در چشم مسلمانان که طبیعتا میکوشند با زدن داغ کافر او را کوچک گردانند، چندان است که ایرانیان یکسره به شرافت و درستیاش ایمان دارند...»
اگر بخواهیم به همه نکاتی که جکسن طی سفرش درباره فرهنگ و رسوم ایرانیان نگاشته، بپردازیم خود قطعا کتابی مستقل خواهد شد که متاسفانه خارج از عهده این نوشتار است و بناچار این نوشته را با ذکر این نکته که جکسن در نهایت پس از سالها تدریس و تحقیق در زمینه شرق باستان سال 1937 در نیویورک درگذشت به پایان میرسانیم.
علی اللهجانی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد