جام جم سرا: در یک جمع بندی کلی می توان گفت مصاحبه شونده ها دو دسته بودند، آن هایی که با شنیدن اولین سوال لبخند تلخی می زدند و پس از پاسخ دادن که البته بیشتر درد دل بود از شرایط خانوادگی شان، می گفتند لطفا برای این که اوضاع زندگی مان بدتر نشود اسم و عکس ما را چاپ نکنید. اما دسته دوم آن هایی بودند که محکم و راسخ به سوال «آیا با باجناق تان رابطه خوبی دارید» پاسخ مثبت می دادند و معتقد بودند باجناق شان نزدیک ترین افراد به آن ها در میان اقوام و آشنایان است.
به راستی چه می شود که عده ای باجناق را فامیل نمی دانند ولی برخی دیگر باجناق را از برادر نزدیک تر می پندارند؟
وقتی داماد قوم و خویش محسوب نمی شود
با احتساب خودش می شوند ۳نفر، البته «بحرآبادی» اذعان می کند که هیچ مشکل خاصی بین او و ۲ باجناقش وجود ندارد ولی با این حال معتقد است این خانواده همسر یعنی پدرزن و مادرزن هستند که با رفتارشان به اختلافات بین باجناق ها در بعضی از خانواده ها دامن می زنند.
او می گوید: وقتی داماد در خانواده ای جزو قوم و خویش های اصلی محسوب نمی شود و با او مانند یک بیگانه رفتار می کنند طبیعی است که فرد خودش را جزئی از خانواده نداند و در برخورد با باجناق هایش نیز مراعات خیلی از مسائل و شئونات را نکند.
۳۵سال است که با باجناق هایش ارتباط صمیمانه و خوبی دارد. حتی مدعی است در تمام این سال ها کوچک ترین اختلافی نتوانسته روابط آن ها را تیره و تار کند. با این حال «نیک پور» معتقد است که چشم و هم چشمی خواهران به خصوص درباره مسائل مالی، مهم ترین دلیل به وجود آمدن اختلاف بین باجناق هاست وگرنه مردان به خودی خود مشکلی با یکدیگر ندارند و حتی در بدترین شرایط هم می توانند از پس مشکلات پیش آمده بین یکدیگر برآیند.
آن قدر باجناقش را دوست دارد که قبل از معرفی خودش فامیل باجناقش را اعلام می کند و می گوید: آقای زرافشان تنها باجناق من است، این حرف هایی که برای باجناق ها درست کرده اند و مثلا می گویند باجناق فامیل نمی شود حداقل درباره خانواده ما صحت ندارد چون من و باجناقم از برادر به یکدیگر نزدیک تر هستیم.
«یغمایی» که بیش از ۳۰سال است با باجناقش «فامیل» شده، معتقد است در شکل گیری یک ارتباط خوب و صمیمی بین باجناق ها، مهم ترین نقش را باجناق بزرگ تر ایفا می کند، یادم می آید در شب دامادی من به قدری باجناقم برای برگزاری مراسم تلاش کرد که هنوز بعد از ۳۰سال زحمات و محبت او را فراموش نکرده ام، طبیعی است که وقتی باجناق کوچک تر رفتار محبت آمیز ببیند، با احترام بیشتری رفتار می کند.
آقای افضلی از رانندگان شریف تاکسیرانی است. ۳تا باجناق دارد که البته یکی از آن ها رسول کربکندی سرمربی سابق تیم فوتبال ذوب آهن اصفهان و از پیشکسوتان ورزش فوتبال است.
او با بیان این موضوع می گوید: بین ما باجناق ها هیچ اختلافی وجود ندارد، علت آن هم این است که همه نسبت به یکدیگر مهربان و متواضع هستند و هیچ حسادتی بین باجناق ها و خانواده هایشان وجود ندارد، شاید من شرایط باجناق هایم به خصوص آقای کربکندی را نداشته باشم ولی مهم این است که همسرم زندگی خودش را دوست دارد و نسبت به بهتر بودن زندگی دیگران، حساسیت نشان نمی دهد. از سوی دیگر مهربانی و مهمان نوازی جانشین فخرفروشی و غرور در میان باجناق ها شده و این عوامل باعث شده است تا یکدیگر را مانند برادر دوست داشته باشیم.
«کاظمیان» که از تشکیل زندگی مشترکش سال های خیلی زیادی نمی گذرد، از آن دسته افرادی است که به گفته خودش ارتباط بدی با باجناق هایش ندارد. با این حال بر این باور است که اگر در خانواده ای اختلافی بین باجناق ها وجود دارد، مقصر اصلی خود باجناق ها هستند. او می گوید: بعضی از مردها پس از ازدواج با به رخ کشیدن توانمندی مالی یا موقعیت اجتماعی خود سعی دارند پیش خانواده همسر بیشتر جلب توجه کنند و همین مسئله باعث به وجود آمدن یک سری اختلاف ها بین افراد می شود. از سوی دیگر متأسفانه رفتار اشتباه خانواده همسر این اختلافات را تشدید می کند، به نظر من این درست نیست که شرایط خوب اقتصادی یکی از دامادها نزد والدین همسر ملاک ارزش گذاری باجناق ها باشد.
وقتی می پرسم چند تا باجناق دارید، کمی فکر می کند و بعد با خنده پاسخ می دهد: یکی... نه دو تا! آقای «نوکندی» که او هم به گفته خودش رابطه خوبی با باجناق هایش دارد با همان خنده ای که چاشنی صحبت هایش کرده است، ادامه می دهد: ما اختلافی با هم نداریم ولی سال به سال همدیگر را نمی بینیم، البته صرفا به علت گرفتاری زیاد است چون از صبح تا شب سر کار هستیم. به عقیده او اگر اختلافی بین باجناق هاست مقصرش فقط و فقط خواهران هستند که برخی اوقات با هم ناسازگاری می کنند. جالب این جاست که همسر وی نیز حرف او را تأیید و خانم ها را مقصر اصلی اختلاف بین باجناق ها معرفی می کند.
حسین محرابی، کارشناس و مشاور خانواده معتقد است نقش اصلی در خوب یا بد بودن رابطه بین باجناق ها را همسران شان ایفا می کنند.
این استاد دانشگاه میافزاید: تعریف و تمجیدهای نابه جا از باجناق ها توسط همسران شان به خصوص در جمع های فامیلی، معمولا باعث بروز حسادت بین باجناق ها می شود. خانم ها باید شوهرشان را در همان جایگاهی که هستند، بپذیرند و توقع نابه جایی از آن ها نداشته باشند. گاهی خانم ها همسرانشان را در یک ماراتن سنگین با باجناق شان قرار می دهند و باعث می شوند چنین مردانی بعد از مدت کوتاهی رقابت، چون تحت فشارهای روحی قرار می گیرند به دلیل بدبینی یا نفرتی که بین آن ها به وجود می آید، تصمیم به ترک ارتباط با باجناق شان بگیرند. مقایسه کردن باجناق ها در جمع های فامیلی، همچنین باعث می شود اعتماد به نفس یکی از آن ها به شدت کاهش یابد و احساس کند که نمی تواند خودش را در یک زمینه خاص به باجناق دیگرش برساند که همین مسئله هم دردسرهای زیادی ایجاد خواهد کرد.
این کارشناس خانواده درباره این که علاوه بر رفتار همسر، رفتار پدر و مادر زن ها هم تأثیر زیادی در جلوگیری از بروز مشکلات بین باجناق ها دارد، ادامه میدهد: رفتار والدین همسر نباید به گونه ای باشد که آتش حسادت را بین باجناق ها برافروخته و حتی گاهی شعله ور کند. این که داماد قدیمی احساس کند که داماد جدید بیشتر از او مورد احترام قرار می گیرد، زمینه ایجاد تعارض، اختلاف و حسادت در او می شود. خانواده زن باید بداند که هر دامادی خصوصیات اخلاقی خاص خودش را دارد و نباید توقع داشت که رفتار هر دوی آن ها شبیه به هم باشد. بنابراین نقش کلیدی بزرگ های خانواده در ارتباط بین باجناق ها قابل چشم پوشی نیست.
این کارشناس خانواده اضافه میکند: باجناق ها هم باید سعی کنند که به چنین رابطه ای نگاه درست و منطقی داشته باشند. باور ضرب المثل هایی مانند «ژیان ماشین نمی شود، باجناق هم فامیل!» نتیجه ای جز تیره و تار کردن روابط خانوادگی نخواهد داشت. بنابراین در قدم اول افراد باید سعی کنند که احساس مثبتی نسبت به رابطه با باجناق شان در خود به وجود بیاورند. علاوه بر این باید توقعاتشان از یکدیگر منطقی باشد. هرچند میزان رضایت مندی رابطه بین باجناق ها به شخصیت ۲طرف بر می گردد و اگر رابطه آن ها درست و منطقی باشد، باجناق ها می توانند دوستان خوبی برای هم باشند و حتی در هنگام مشکلات، مانند ۲برادر در کنار یکدیگر باشند.
محرابی ادامه میدهد: یکی از دلایل ایجاد مشکل بین باجناق ها، ضعف عزت نفس و نداشتن مهارت کنترل حسادت است. اگر فردی از عزت نفس برخوردار باشد به نگرش مثبتی از خود رسیده است و خودش را موثر می داند و باور دارد که بدون حسادت می تواند به خواسته های خود برسد؛ بنابراین با باجناق هایش دچار مشکل نخواهد شد و اگر هم مشکلی به وجود بیاید، توانایی حل آن را خواهد داشت.|خراسان
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد