به هر حال طی سالهای گذشته بخصوص، کارشناسان و صاحبنظران هنر هفتم، ضعف فیلمنامه را بهعنوان یکی از مهمترین معضلات سینمای ایران میدانند. همین فقر یا بهتر بگوییم کمبود فیلمنامه باعث شده بسیاری از فیلمسازان متون ادبی را دستمایه ساخت آثار سینمایی خود قرار دهند. یکی دیگر از بزرگترین آسیبهایی که در سالهای اخیر در سینمای ایران شاهد بودهایم، این است که برخی کارگردانان بزرگ سینمای کشور اصرار دارند علاوه بر کارگردانی، خودشان نویسنده فیلمنامه کارهایشان هم باشند. رویکرد اینچنینی، آسیبهای بسیار بزرگی را به روند فیلمسازی این چهرههای سرشناس وارد کرده و هواداران آنها را از ادامه فعالیت فیلمساز مورد علاقهشان دلسرد کرده است. شاید متون ادبی، داستانها، رمانها و حتی داستانهای کوتاه، در اینجور مواقع بسیار به کار میآید.
حالا اگر بخواهیم نمونههای موفق اقتباسهای سینمای ایران از ادبیات را نام ببریم به مثالهای زیادی خواهیم رسید. بگذارید از آخرین نمونه آن شروع کنیم. فیلم شیار 143 به کارگردانی نرگس آبیار که اتفاقا فیلمساز پیش از ساخت این اثر، بیشتر در محافل فرهنگی بهعنوان نویسنده شناخته میشد، محبوبترین فیلم در آرای مردمی جشنواره امسال شناخته شد که براساس داستانی با عنوان «اختر و روزهای تلواسه» به قلم خود کارگردان ساخته شده است.
نمونههای دیگری هم در جشنواره امسال داشتیم. مثلا فیلم «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» که بهترین فیلم جشنواره شد، اقتباسی از رمانی به همین نام، نوشته مرجان شیرمحمدی است. در واقع بهروز افخمی برای ساخت این فیلم، اقتباسی از رمان همسرش انجام داده است. افخمی پیش از این هم فیلم «گاوخونی» را براساس داستانی از جعفر مدرس صادقی ساخته است.
فیلم «چ» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا هم نگاهی به نوشتههای شهید چمران بخصوص خاطرات او از پاوه دارد. به طوری که چند روز پیش مهدی چمران، عضو شورای شهر تهران و برادر شهید مصطفی چمران، اعلام کرد حاتمیکیا در روایت سینمایی خاطرات برادرش، امانتدار بوده است.
فیلم امسال بهرام توکلی با عنوان «بیگانه» هم مثل یکی دیگر از آثار این کارگردان اقتباسی بود. درواقع توکلی یکی از کارگردانهای سینمای ایران است که در آثارش به اقتباس توجه ویژه دارد. معمولا آثارش اقتباسی از آثار تنسی ویلیامز نویسنده آمریکایی است. خوب است بدانید این اثر تنسی ویلیامز دستخوش ساخت فیلمهای زیادی در جهان شده است که مشهورترین آن «اتوبوسی به نام هوس» ساخته الیا کازان است. اثر دیگر توکلی با عنوان «اینجا بدون من» نیز اقتباسی از داستان «باغوحش شیشهای» به قلم تنسی ویلیامز بود.
آخرین ساخته داریوش مهرجویی،کارگردان صاحب سبک کشور هم مثل بسیاری دیگر از آثارش اقتباسی بود. درواقع مهرجویی را باید بزرگترین کارگردان سینمای اقتباسی ایران دانست. او فیلم «اشباح» را براساس داستانی به همین نام اثر هنریک ایبسن نمایشنامهنویس نروژی ساخت.
مهرجویی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، فیلمی که با آن به شهرت رسید را هم براساس اقتباس ساخت. فیلم «گاو» که فیلم مورد توجه حضرت امام خمینی هم بود، براساس داستان «عزاداران بیل» به قلم غلامحسین ساعدی ساخته شد.
این کارگردان فیلمهای «آقای هالو»، «پستچی» و «دایره مینا» را به ترتیب براساس آثاری از علی نصیریان، «وویتسک» اثر گئورگ بوشنر و نمایشنامه «آشغالدونی» ساعدی ساخت.
مهرجویی بعد از انقلاب «سارا» را با الهام از نمایشنامه «خانه عروسک» اثر هنریک ایبسن ساخت. او با فیلم «پری» که براساس اقتباسی آزاد از رمان «فرانی و زویی» نوشته جروم دیوید سالینجر است، بار دیگر در دهه طلایی کارهایش، فیلمی براساس سینمای اقتباسی ساخت. این کارگردان «درخت گلابی» را با اقتباس از داستان کوتاهی از مجموعه داستان «جایی دیگر» نوشته گلی ترقی جلوی دوربین برد. او همچنین فیلم «مهمانی مامان» را براساس داستانی از هوشنگ مرادی کرمانی کارگردانی کرد.
حال اگر بخواهیم در ادامه مثالها، نمونههای دیگری از بارزترین اقتباسهای سینمایی از دنیای ادبیات داشته باشیم، میتوانیم از فیلم «پاداش سکوت» به کارگردانی مازیار میری اشاره کنیم که آن را براساس داستانی از احمد دهقان با عنوان «من قاتل پسرتان هستم» ساخت. این داستان دهقان یکی از داستانهای مهم ادبیات دفاع مقدس تلقی میشود.
یکی از مهمترین آثار سینمایی ایران یعنی «ناخدا خورشید» از کارگردان بزرگی چون ناصر تقوایی، برداشتی آزاد از داستان «داشتن و نداشتن» ارنست همینگوی است. تقوایی که خود تحصیلکرده دانشکده ادبیات دانشگاه تهران است، پیش از انقلاب هم با کارگردانی سریال «دایی جان ناپلئون» براساس داستانی به همین نام از ایرج پزشکزاد در عرصه سینمای اقتباسی طبعآزمایی کرده بود. البته به این فهرست میتوان به تجربه تقوایی در ساخت فیلم «آرامش در حضور دیگران» براساس داستانی از ساعدی و همچنین «نفرین» براساس اقتباسی از داستان «باتلاق» نوشته میکا والتاری هم اشاره کرد.
اثر دوستداشتنی کیومرث پوراحمد هم اقتباسی از کتاب «خواهران غریب» نوشته اریش کستنر است. پوراحمد جدای از ساخت سریال محبوب «قصههای مجید» فیلم سینمایی «شرم» را هم با نگاهی به این داستان هوشنگ مرادی کرمانی جلوی دوربین برده است.
فرزاد مؤتمن بهترین اثرش را با عنوان «شبهای روشن» با برداشتی از داستان «شبهای سپید» فئودور داستایفسکی کارگردانی کرد. داوود میرباقری هم فیلم «ساحره» را با نگاهی به داستان «عروسک پشت پرده» صادق هدایت ساخت. «چکمه» به کارگردانی محمدعلی طالبی هم اقتباسی از داستان کوتاه هوشنگ مرادیکرمانی است. فیلم «نقطه ضعف» به کارگردانی محمدرضا اعلامی هم براساس رمانی به نام «اشتباه» نوشته آنتونیس ساماراکیس است. «تپلی» نیز عنوان فیلمی است به کارگردانی رضا میرلوحی که با نگاهی به کتاب «موشها و آدم ها» اثر نامدار جان اشتاین بک ساخته شده است. مسعود کیمیایی نیز پیش از انقلاب اقتباسهای زیادی داشت. از آن جمله میتوان به «غزل» براساس داستان کوتاه «مزاحم» از خورخه لوئیس بورخس اشاره کرد. مرحوم سیفالله داد هم فیلم «بازمانده» را براساس داستانی به نام «بازگشت به حیفا» به قلم نویسنده مصری غسان کنفانی ساخته که موضوع آن به سال 1948 میلادی و تشکیل رژیم اشغالگر قدس بازمیگردد. مرضیه برومند کارگردان محبوب بچهها هم فیلم «مربای شیرین» را با نگاهی به داستان مرادی کرمانی ساخته است.
البته به این فهرست میتوان نمونههای بسیار زیاد دیگری را هم اضافه کرد. ممکن است برخی فیلمها از نظر نگارنده دور مانده باشد یا بنا به ملاحظاتی نتوان از آنها نام برد. از طرف دیگر مسلما بسیاری از فیلمها در سینمای ایران هستند که با نگاهی به متون تاریخی ساخته شدهاند. ولی آنچه در این گزارش بیشتر مد نظر است، آثاری است که براساس کتابهایی از گونههای مختلف ادبی مثل داستان، رمان، داستان کوتاه یا نمایشنامه ساخته شده باشند. مسلما هر فیلمی براساس یک متن ساخته میشود، پس میتوان بسیاری اسمهای دیگر را هم به این فهرست اضافه کرد.
نگاهی به فهرست فیلمهای اقتباسی سینمای ایران و فقر فیلمنامههای اصلی که در ابتدا از آن سخن گفته شد، این نکته را یادآوری میکنند که فیلمسازان ما یا باید سراغ فیلمنامهنویسان توانای کشور بروند یا اینکه از دنیای بیکران ادبیات داستانی الهام بگیرند. نکته اول حمایت مسئولان از فیلمنامههای قابل و فیلمنامهنویسان توانمند را طلب میکند و نکته دوم نیز به ذکاوت فیلمسازان در کشف متون قابل استفاده در سینما برمیگردد.
و نکته آخر همان پیشنهاد بهروز افخمی در اختتامیه جشنواره فیلم فجر امسال بود که برایش جوایز بهترین فیلمنامه و فیلم را به همراه داشت. شاید بتوان با یک بازنگری در سیاستگذاری جشنوارههای سینمایی بخصوص جشنواره فیلم فجر، فیلمنامههای اصلی را از فیلمنامههای اقتباسی جدا کرد و به هر کدام جداگانه جایزه داد. امری که در بسیاری از جشنوارههای موفق سینمای جهان اتفاق میافتد.
سجاد روشنی / گروه فرهنگ و هنر
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد