توصیه شاعران به صرفه​جویی در مصرف آب

این روزها بسیار درباره آب، این نعمت الهی و صرفه‌جویی در آن می‌شنویم. در این ماه مبارک و گرمای هوا و روزهای بلند، مفهوم تشنگی هم بیش از گذشته خود را نمایان کرده است.
کد خبر: ۶۹۴۵۴۵
توصیه شاعران به صرفه​جویی در مصرف آب

جالب است واژه آب و مفهوم حاصل از آن در ادبیات فارسی هم جلوه خاصی داشته است. بی‌تردید پیدا کردن جایگاه واژه‌ها و نقش آنها در ترکیب‌ها و تصویرهای شاعرانه، علاوه بر تامل و تعمق در نعمت‌های الهی به ادراک زیبایی‌شناختی نیز می‌انجامد.

زیبایی، ماهیت و حس اصیل و ویژه هنرمندانه‌ای است که به صورت یک کل یا کالبد در شعر حضور پیدا می‌کند و در مجموعه خیال‌انگیزی از واژه‌ها، تصویرها و معنی‌ها، در وحدتی دیداری، تداعی آفرین می‌شود. هم‌داستانی اکنون ما با واژه آب هم، گواه احراز این ادراک زیبایی‌شناسانه است: حکیم ابوالقاسم فردوسی واژه آب را در بیت‌های زیر با معنی‌های متفاوتی به کار برده است؛ آب به معنی دریا: «که بازارگانان ایران بدند/ به آب و به خشکی دلیران بدند.» آب به معنی اشک: «ز سوگ سیاوش پر از آب، روی/ به رخ برنهاده ز دیده، دو جوی.» آب به معنی عرق و خوی: «دهان، خشک و غرقه شده تن در آب/ ز رنج و ز تابیدن آفتاب» آب به معنی طراوت، تازگی و لطافت: «چو آمد به برج حمل، آفتاب/ جهان گشت با فر و آیین و آب».

حکیم الیاس نظامی برای واژه آب، معنی‌های زیر را در نظر داشته است: آب به معنی آبرو و اعتبار: «چو باد از آتشم تا کی گریزی/ نه من خاک توام، آبم چه ریزی؟» آب در پیوند با نحو جمله‌ها، معنی و مفهوم ویژه‌ای پیدا کرده است: «آب بریز، آتش بیداد را/ زیرتر از خاک نشان، باد را» که بر خاموش کردن آتش بیداد و ستم و از میان بردن باد غرور و خودخواهی دلالت می‌کند. واژه آب در بیت زیر، نقشی کنایی داشته و به مفهوم اعتدال، میانه‌روی و به اندازه‌خواهی است:

«آب ارچه همه زلال خیزد/ از خوردن پر، ملال خیزد». واژه آب در ترکیب با واژه حیات، نقشی نمادین و اسطوره‌ای پیدا کرده است: «گر از بهر آن جوید آب حیات/ که از پنجه مرگ یابد نجات؟» که ترکیب آب حیات به چشمه‌ای در ظلمات که هر کس از آن نوشد، زندگی جاوید پیدا خواهد کرد، اشاره دارد و جاودانگی را تداعی می‌کند. واژه آب در ترکیبی دیگر به معنی طبع جوانی آمده است: «زخم تنک، زخمه پیران خوش است/ آب جوانی چه کنم، کاتش است.»

همین ترکیب‌سازی نظامی در بیتی دیگر، افزون بر دلالت استعاری، آرایه تشبیه را هم به نمایش گذاشته است: «سبزه خضروش، جوانی یافت/ چشمه آب زندگانی یافت.» یعنی: همان گونه که خضر با خوردن آبی، عمر ابد پیدا کرد، باران بهاری نیز زندگی سبزه و گیاه را جاودانی کرده است. واژه آب در پیوند با فعل هم، معنی کنایی گریه کردن دارد: «توشه زدین بر که عمارت کم است/ آب ز چشم آر که ره بی‌نم است.» واژه آب در شعر فرخی سیستانی، افزون بر آبرو معنی جاه و منزلت هم دارد:

«گر سخن گوید، آب سخن ما ببرد/ بشود نور ستاره، چو برآید مهتاب» یا این بیت سیدحسن غزنوی که واژه آب را به معنی تازگی، طراوت و لطافت گرفته است:

«جانا خوش است، تحفه باغ بتان و لیک/ نوباوه جمال تو را،‌ آب دیگر است»، اما خاقانی شروانی در عبارتی عامیانه، به کنایه چنین گفته است: «حال من و تو، از تو و من، دور نیست از آنک/ تو آب زیرکاهی و من، کاه زیر آب.» که مکار و حیله‌گر بودن، مورد نظر او بوده است.

همان گونه که می‌بینیم، هر چه با زمان پیش می‌رویم، واژه‌های زبان فارسی ما هم گسترش لفظی و معنایی خاصی یافته، تنومندتر شده و کاربردهای متفاوت، متعدد و متنوعی پیدا کرده است. محمد بلخی (مولوی) در قرن هفتم هجری، واژه آب را در بیت زیر به معنی خوی و طبع گرفته است: «ور زان که بر آب خود نباشد، مه روی/ زنهار مرا ندیده‌ای، هیچ مگوی» یا این بیت معروف: «آب دریا را اگر نتوان کشید/ هم به قدر تشنگی باید چشید.» یعنی آنچه همه یا بسیار آن به دست نیاید، از دست دادن اندک آن هم زیان‌آور است یا بیت زیر که دلالتی زیبا و ویژه دارد: «آب کم جو، تشنگی آور به دست/ تا بجوشد آبت از بالا و پست». سعدی شیرازی هم که سهم بزرگی در گسترش و پرورش زبان فارسی ما داشته و بحق، با نگارش آثار ارزنده‌اش، بر پرمایگی زبان ما افزوده، این گونه از واژه آب بهره جسته است: «ای سلیم! آب ز سرچشمه ببند/ که چو پر شد، نتوان بستن جوی.» به این معنی که جلوی فتنه و شر را باید از منبع و سربند آن گرفت یا در بیت زیر که واژه آب به جای دریا به کار رفته است: «مرا پیر دانای مرشد، شهاب/ دو اندرز فرمود بر روی آب». همین شاعر در جایی دیگر، واژه ‌آب را به معنی درخشندگی، صفا و جلا و تلالو گوهر دانسته است: «زینهار از دهان خندانش‌/‌ و آتش لعل و آب دندانش.»

یا این بیت دیگر سعدی که از عبارت «آب بر آتش ریختن»، مفهوم تسلی و تسکین در نظر داشته است: «ساقی سیم تن! چه خسبی؟ خیز‌/‌ آب شادی بر آتش غم ریز». حافظ شیرازی هم پس از سعدی با بهره‌گیری از توانایی واژه‌ها،‌ معنی‌های تازه و متنوعی ساخته است: «بنشین بر لب جوی و گذر عمر ببین/‌ که این اشارت زجهان گذران ما را بس» که به عمر آدمی اشاره دارد و تامل در گذر زمان و زندگانی را هشدار داده است. سلمان ساوجی هم در ترکیب‌سازی و خیالپردازی، این گونه ‌مهارت خود را نشان داده است: «با آن که آب در جگرم نیست هر شبی‌/‌ باشد خیال روی توام میهمان چشم.» که عبارت آب در جگر نداشتن، یعنی بسیار فقیر و محتاج بودن.

صائب تبریزی، شاعر مضمون‌ساز و عبارت‌پرداز چیره‌دست هم از واژه آب این‌گونه استفاده کرده است: «نیست پروا، تلخکامان تلخی‌های عشق‌/‌ آب دریا در مذاق ماهی دریا خوش است.» یعنی سختی و دشواری در نظر کسی که به ‌آن خو گرفته باشد، آسان و شیرین خواهد بود. این‌گونه‌ ترکیب‌سازی‌های خیال‌انگیز در کاربردهای زبانی شعر و ادب ما، کم نیست؛ اما آنچه در اینجا آورده‌ایم، نمونه‌هایی است برای نشان دادن تحول زبانی و معنایی واژه‌ها در گذر زمان. ‌بیدل دهلوی از شاعرانی است که در ایجاد هنجار زبانی و تنوع معنایی کلامی و واژ‌گانی،‌ نقش بسزایی در رشد شعر فارسی داشته است: «از ساغر هستی، هوسی آب نخورد‌/‌ زین گلشن نیرنگ، خسی آب نخورد‌/‌ چشم طمع از سراب امکان بردار‌/‌ کز چشمه آیینه، کسی آب نخورد.» اگر ما واژه آب را به معنی قسمت و نصیب بدانیم، بیت‌های بالا معنایی ویژه پیدا می‌کند و حکایت این رباعی، رنگی حکمی و فلسفی به خود می‌گیرد. حکایت، حکایت محرومیت و نرسیدن به رضایت نفس و نصیب است و این که از این شوره‌زار که آفتاب بر آن می‌تابد و از دور به آب می‌ماند باید صرف نظر کرد. نتیجه این آب نخوردن و نصیب نیافتن، چیزی جز حیرت بیدل دهلوی نیست: «هر که او در وادی حیرت فتاد‌/‌ هر نفس در بی‌عدد حسرت فتاد.» همان‌گونه که واژه آب نخوردن معنای کلی رباعی بالا را در سیطره خود گرفته است،‌ درد و دریغ و یاس فلسفی شاعر هم در اینجا آشکار می‌شود. نگرانی شاعر از آینده و رویدادهای ناگهانی زندگانی او، نتیجه همین حیرت و طاری شدن وجود و عدم بر اوست.

یعنی سرگردانی در ندیدن انوار احدیت و نرسیدن به ادراک معانی ازلیت: «چون در دو کون، کس را چشم یگانگی نیست‌/‌ زان صد هزار حیرت، اندر نظر نموده.» اگر کسی از عالم امکان (دنیا)‌ آب نخورده است،‌ از بی‌‌خبری و ناآگاهی او از وجوب و ضرورت ذاتی هستی است. از نشناختن حقیقت هستی و چشمه زلال و تابناک آیینه است. آیا یاس فلسفی بیدل دهلوی هم از فراموش کردن این امکان و وجوب نبوده است؟

عبدالحسین موحد / پژوهشگر

newsQrCode
برچسب ها: شعر ادبیات
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
سفر اربعین به سلامت

ضروری‌ترین نکات بهداشتی را که زائران اربعین باید رعایت کنند در گفت‌وگو با یک متخصص بیماری‌های عفونی بررسی کرده‌ایم

سفر اربعین به سلامت

وقتی دل جنگل سوخت

«جام‌جم» در گفت‌وگو با جانشین فرمانده یگان حفاظت سازمان منابع طبیعی کشور بررسی کرد

وقتی دل جنگل سوخت

نیازمندی ها