* کتابخانه شیک؟...
ـ حاضر
* صندلی نو کتابخوان؟
ـ حاضر
* میز جدید کتاب؟
ـ حاضر
* نسخههای خوش جلد کتاب؟
ـ حاضر
* آفتابه لگن هفت دست؟
ـ حاضر
..........
..........
* کتابخوان؟
ـ غایب!
ملاحظه فرمودید که با چه لطافت و ظرافت و صرافت خاص و بیسابقهای، اوضاع و احوال کتابخانههای کشور را بررسی کردیم و به رخ ملت و دولت کشاندیم؟... حالا عزیزان مستقر در کتابخانه عمومی کشور، بنشینند گزارش طولانی و مفصل بدهند که: «ایها الناس!... پنج ماه نخست امسال، در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته، حکایت از این دارد که تعداد کتابخانههای عمومی، شمار اعضا و نسخهها، کتابداران و صندلیها، رشد داشته، اما آن چیزی که اهمیت دارد، یعنی مراجعه به کتابخانههای عمومی، کاهش یافته است.»
ـ خسته نباشید!... (این را نفهمیدیم کدام آدم عاقلی گفت، اما لحنش یک جوری بود که به گمانم طبیعی نبود. خوب شد باز که مسئولان نفهمیدند؛ وگرنه خستگی به تنشان می ماند!)
بسته پیشنهادی: در بحث کتاب و کتابخوانی، اگر وجود مبارک ما رهنمود ندهد؛ بفرمایید چه کسی باید بدهد؟... فلذا بر ما واجب است در این مورد خاص حتماً ورود کنیم؛ آنهم بهشدت ورود کنیم و پیشنهادهای منطقی و منطقهای خود را در راستای افزایش مراجعان به کتابخانههای عمومی کشور، برای عموم مطرح کنیم:
1ـ نصب وایرلس: در هر کتابخانهای سیستم وایفای و وایرلس نصب و راهاندازی شود؛ به گونهای که به مراجعهکنندگان احساس اتصال و کمال انقطاع به اینترنت و در نتیجه به برخی شبکههای اجتماعی و پارهای نرمافزارهای کذایی همچون وایبر و لاین و واتساپ و اینستاگرام و اسکای و... امثالهم این قر و قمبیلها بدهد.
2ـ استقرار خودپرداز: داخل کتابخانههای عمومی، دستگاههای خودپرداز بانک مستقر شود که به محض واریز یارانه به حساب ملت، امکان دریافت آن را بدون خروج از محیط علمی و فرهنگی کتابخانه داشته باشند و لحظههای عاشقی را در آنجا مزه مزه کنند.
3ـ تقدیم کلوچه و ساندیس: هستند کسانی که هم علاقه به کتابخانه دارند، هم کبابخانه!.... برای این دسته از دوستان باید ایجاد انگیزه کرد. طوری که اگر گشنه شان شد، چیزی برای سد جوع داشته باشند که لااقل ته دلشان را بگیرد. عرضه و ارائه کلوچه و ساندیس به نظر ما بد نیس(ببخشید، بد نیست.)
4ـ نوشتن شعار: بر در و دیوار داخل و خارج کتابخانههای عمومی کشور، شعارهایی نوشته شود که فرهنگساز باشد و دعوت به کتابخوانی کند. شعارهایی از این قبیل مثلا: «مراجعه شما به کتابخانه، نشانه شخصیت شماست»؛ «هماکنون نیازمند یاری سبز شما هستیم»؛ «به امید روزی که هر ایرانی یک کتابخانه داشته باشد»؛ «طرح تعویض کتاب با قلیان و دیش»؛ «ورود شما را به کتابخانه گرامی میداریم؛ همراه با ماساژ»؛ «شهر ما کتابخانه ما»؛ «با خواندن یک کتاب، مشکل ازدواج و اشتغال و اسکان خود را حل کنید»؛ و... حرفهای قشنگ دیگری از این دست!
5ـ دختر ندادن: خانوادهها به پسرهای مجرد و داوطلب ازدواج که متأسفانه سابقه رفتن به کتابخانه ـ یا حداقل، رد شدن از در اصلی آن ـ را ندارند، خیلی شفاف و بیپرده، دختر ندهند. حتما که نباید فقط به باشگاه پرورش اندام بروند. مردم، دخترشان را که از سر راه نیاوردند. حداقل باید طرف، بداند که کتابخانه، سردرختی است یا پادرختی یا نه؟!...
رضا رفیع
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد