جام جم سرا: هر چقدر به او التماس میکنم عجله کند و لباسهایش را زودتر بپوشد تا برسیم صبحانه بخوریم، فایدهای ندارد. گاهی برای انجام سریعتر کارها با او مسابقه میگذارم، گاهی بازی لاکپشت و خرگوش را با او انجام میدهم تا معلوم شود چه کسی سریعتر آماده میشود؛ اما او همیشه درست برعکس عمل میکند، بیحرکت روی کاناپه مینشیند و خیره میشود. او حتی هیچ تلاشی برای کمک به من که سعی میکنم لباسهایش را به او بپوشانم، نمیکند.
نتیجه این همه عجله و سراسیمگی این است که هر روز خانه را در حالی ترک میکنم که همه چیز به هم ریخته و نامرتب است. شما بگویید چه کنم؟
شاید این صحنه کم و بیش برای شما هم آشنا باشد. اغلب مادران، چه شاغل و چه خانهدار هنگام حاضر کردن کودکانشان برای رفتن به مدرسه با چنین دردسرهایی مواجهاند. متاسفانه باید گفت حتی اگر مانند کریستینا از ترفندهای مختلف و درستی ـ مثل مسابقه و بازی و آماده کردن وسایل در شب قبل و مانند آن ـ استفاده میکنید، باز هم هیچ تضمینی وجود ندارد که بتوانید با آرامش و بدون دردسر از خانه خارج شوید. بهکارگیری این روشها گرچه تا حد زیادی کمک کنندهاند، اما باز هم بین کودکان و بزرگسالان بر سر حاضر شدن برای رفتن به مدرسه تنش ایجاد میشود.
یک کودک چهار ساله صبح که از خواب بیدار میشود، چه نیازهایی دارد؟ گرچه واکنشهای افراد متفاوت است، اما همه ما به زمان نیاز داریم تا بدنمان از حالت خواب و کسالت پس از آن گذر کرده و وارد مرحله بیداری شده و آماده فعالیت شود. بیشتر بچهها در مقابل انجام کاری که مجبور به انجام آن هستند مقاومت میکنند. کودکان چهار ساله را معمولا باید به حال خود رها کرد. آنها میخواهند خودشان تصمیم بگیرند چه زمانی به دستشویی بروند. من تا به حال کودک چهار سالهای را ندیدهام که بتواند درک کند جلسه اداری مامان از پیدا کردن ماشین اسباببازی یا عروسک او مهمتر است!
پس راه چاره چیست؟ به نظر من بهترین پاسخ داشتن شغلی با ساعات کاری انعطافپذیر (یا پارهوقت) است، تا صبحها بتوانید وقت بیشتری را به این انسانهای کوچک اختصاص دهید و آنها بتوانند روز خود را بهتر شروع کنند. اما داشتن چنین شغلی برای بسیاری از خانوادهها امکانپذیر نیست.
بهتر این است که ذهنیت خود را درباره کارهای معمول هر روز صبح تغییر دهید. به عبارت دیگر خود را با شرایط موجود وفق دهید تا از پس و پیش شدن کارها این همه عصبی نشوید. وظیفه اصلی شما این است که با کودکتان ارتباط عاطفی برقرار کنید. به این ترتیب کودک شما از محبت لبریز خواهد شد. او در این حالت نهفقط برای مشارکت و همراهی با شما آمادهتر خواهد بود، بلکه کارهای روزمره خود را نیز بهتر انجام خواهد داد. این روشها را امتحان کنید:
1 ـ شبها تا حد امکان او را زودتر بخوابانید. اگر مجبورید کودکتان را صبح زود از خواب بیدار کنید، او نخواهد توانست به اندازه کافی بخوابد. هر یک ساعت که از خواب مورد نیاز کودک ما کم شود، فعالیت مغزی او به اندازه یک سال به عقب برخواهد گشت، به این معنی که او یک سال کوچکتر از سن واقعی خود رفتار خواهد کرد.
2 ـ خودتان زودتر بخوابید. اگر برای بیدار شدن به زنگ ساعت نیاز دارید، بدانید به اندازه کافی نخوابیدهاید. شما برای انجام فعالیت روزانه خود به انرژی و خلاقیت نامحدود نیاز دارید، از طرف دیگر بچهها برای شروع کار خود با حداکثر توان به شما وابستهاند و وقتی بینهایت خستهاید، هیچ راهی وجود ندارد که صبور باشید و بتوانید خودتان را کنترل کنید.
3 ـ تلاش کنید فرصت بیشتری برای انجام کارهایتان ایجاد کنید. صبح زودتر از کودکانتان از خواب بیدار شوید و قبل از اینکه آنها را بیدار کنید، لباس بپوشید و از لحاظ روحی خودتان را برای یک روز کاری دیگر آماده کنید. طوری برنامهریزی کنید که هر روز 15 دقیقه زودتر از وقت اداری به محل کار خود برسید. ممکن است نیمی از اوقات نتوانید این کار را انجام دهید، اما حداقل به دلیل دیر رسیدن، با کودکانتان بدخلقی نخواهید کرد و در زمانهایی که واقعا 15 دقیقه زودتر به اداره و محل کار خود میرسید، آرامش و انرژی بیشتری خواهید داشت.
4 ـ آنچه را که امکان دارد، شب قبل حاضر کنید. کولهپشتی و کیف و ناهار روز بعد را حاضر کنید؛ لباسهایی را که برای رفتن به مدرسه و اداره لازم دارید آماده بگذارید، میز صبحانه را تا حد امکان بچینید و آن ماشین اسباببازی و عروسکی که کودکتان به دنبال آن میگردد را دمدست بگذارید. از بچهها بخواهید در انجام این کارها به شما کمک کنند.
5 ـ هرطور شده پنج دقیقه به هر یک از کودکانتان اختصاص دهید. پیش از بیرون آمدن از رختخواب آنها را در آغوش بگیرید و نوازش کنید. میدانم این کار به نظر غیرممکن میآید، اما اگر تا به اینجا همه کارها را درست انجام داده باشید میتوانید پنج دقیقه آرامش داشته باشید و این آرامش را به کودک خود انتقال دهید. این پنج دقیقه ارتباط با کودک تاثیر مثبت زیادی برای یک شروع خوب در ابتدای روز دارد. شما با این کار انرژی کودک خود را در ابتدای روز شارژ میکنید و ارتباطی را که در طول شب گسیخته شده بود، مجددا پیوند میدهید. کودک در نتیجه این پیوند انگیزه لازم برای همکاری و نه جنگیدن با شما را پیدا میکند.
6 ـ از کارهای روزمره برای آسانتر کردن مرحله گذر و انتقال از حالت خواب به بیداری بهره بگیرید. انتقال برای کودکان سخت است و صبح پر است از مراحل انتقال. اگر میبینید کودک دلش نمیخواهد از رختخواب بیرون بیاید پس از اینکه مرحله قبل را انجام داده و کودک را پنج دقیقه ناز و نوازش کردید، دستش را بگیرید و به آرامی او را از رختخواب بیرون بکشید. با او حرف بزنید، بخندید و بازی کنید و در همین حال از اتاق خارج شوید.
7 ـ توجه داشته باشید کودکان برای شروع کارهای روزانه به کمک شما نیاز دارند. برای اینکه کودک روز خوبی را آغاز کند، باید به او کمک کنید کارهای خود را با شادمانی و از روی میل انجام دهد، نه اینکه مدام به او امر و نهی کنید. میتوانید لباسهایش را در کنار میز صبحانه قرار دهید تا ضمن اینکه به او صبحانه میدهید، لباسهایش را بپوشد. در این حال با او صحبت کرده و کارهایش را تائید کنید: « میبینم دوباره لباس آبیرو برداشتی، معلومه از این رنگ خوشت میاد.... چه خوب، داری سعی میکنی کفشاتو درست بپوشی.» توجه داشته باشید لباس پوشیدن او برای شما اهمیت دارد نه برای خود او. حضور شما به کودک انگیزه میدهد تا کار خود را زودتر انجام دهد، پس او را به حال خود رها نکنید تا خودش کارهایش را انجام دهد.
8 ـ تا حد امکان زندگی را آسان بگیرید. برای مثال امروز تصمیم گرفتهاید یک صبحانه گرم به کودک بدهید؛ اما او بهمحض بیدار شدن آماده خوردن صبحانه نیست. بهتر است به جای اینکه عصبی شوید و مدام به او نق بزنید و پرخاش کنید ساندویچی تهیه کنید تا او در راه رفتن به مدرسه آن را میل کند. این ساندویچ، علاوه بر اینکه از نظر ارزش غذایی چیزی کم ندارد، از آنجا که با آرامش میل میشود میتواند تاثیر خوبی در سلامت او و اینکه روز خوبی را شروع کند، داشته باشد. اگر نگران مسواک کردن دندانها هستید، کافی است مسواک او را با یک لیوان کوچک آب همراه داشته باشید تا پس از خوردن ساندویچ مسواک بزند. مطمئن باشید نداشتن خمیر دندان در کوتاهمدت آسیبی به دندانهای کودکتان نمیزند. راههای زیادی برای آسانتر کردن زندگی وجود دارد. گاهی اوقات میتوان در قوانین خانه کمی انعطاف به خرج داد. چه اشکالی دارد اگر شب موهای کودکتان را شانه بزنید، آنها را دم اسبی کرده یا ببافید و بگذارید با همان حالت بخوابد. در این صورت نیازی به شانه زدن صبحگاهی موها ندارید. یا چرا کودکتان نباید با همان بلوز مدرسه بخوابد؟
9 ـ به کودک امکان انتخاب بدهید. هیچکس امر و نهیهای مکرر را دوست ندارد. کودک میخواهد توی سینک دستشویی در آشپزخانه مسواک بزند، اما شما به او تشر میزنید و وادارش میکنید کشانکشان چهارپایه دستشویی را ببرد و روی آن بایستد و مسواک بزند.
کودک میخواهد اول کفشها و بعد ژاکتش را بپوشد، به او امر میکنید عکس این کار را انجام دهد. مدام او را تحتکنترل دارید. به نظر شما کودک باید بلافاصله پس از بیرون آمدن از رختخواب به دستشویی برود و برای این کار اصرار دارید، اما او میخواهد وقتی واقعا نیاز دارد به دستشویی برود. تا زمانی که احساس نمیکنید ممکن است لباس زیر خود را خیس کند، اجازه دهید خودش درباره زمان رفتن به دستشویی تصمیم بگیرد.
10 ـ نقش بازی کنید. گاهی اوقات در تعطیلی آخر هفته با عروسکهای حیوانات که یکی مادر و دیگری کودک است، نمایش بدهید. کارهای هر روز صبح را با استفاده از این عروسکها بازی کنید. عروسک کوچک، در مقابل انجام کارها مقاومت میکند، نق میزند و گریه میکند، وسایلش را به هم میریزد. مامان عروسک ناراحت میشود و قهر میکند (در این کار آنقدر افراط نکنید که کودک بترسد).
گاهی میتوانید همین بازی را به شکلی انجام دهید که کودک نقش مادر و شما نقش کودک را داشته باشید. در نقش خود کارهای مضحک و خندهدار انجام دهید تا کودک از بازی لذت ببرد. برای مثال بخشهایی را در بازی بگنجانید که کودک یا مادر میخواهند با پیژامه به مدرسه یا اداره بروند. کارهایتان را آهسته و با کندی انجام دهید تا کودک مجبور شود از شما بخواهد عجله کنید و زودتر آماده شوید. در حین بازی به کودک که اکنون نقش مادر را دارد، بگویید: «این جلسه چه اهمیتی دارد؟ به رئیست بگو پیدا کردن ماشین اسباببازی مهمتر از جلسه است.» آنچه را میخواهید به او بفهمانید. به این ترتیب خواهید دید کارها چگونه روبهراه خواهند شد. قطعا در روز شنبه کودکتان بیشتر با شما همکاری خواهد کرد. حداقل نتیجه این بازی این است که تنشها را از بین خواهد برد.
11 ـ با بیرحمی اولویتبندی کنید. اگر در زمانی که بچهها خیلی کوچکند، والدین هر دو به صورت تماموقت کار میکنند، هیچ راهی برای انجام هیچ کار اضافی در طول هفته وجود نخواهد داشت. تنها راهحل برای شما این است که شبها آنقدر زود بخوابید که صبح سر حال از خواب بیدار شوید. اخلاق کودک شما تا حد زیادی وابسته به اخلاق شماست. اگر شما خوشاخلاق و سرحال باشید، او نیز همینگونه خواهد بود. بههر حال نگران نباشید. این سالها تا ابد ادامه نخواهد داشت. کودکان خیلی زودتر از آنکه فکرش را بکنید، بزرگ میشوند. شما بتدریج او را عادت میدهید که کارهایش را خودش انجام دهد.
فشار و تنشهای زندگی مدرن، روابط کودکان و مادران را تحتتاثیر قرار داده است؛ روابطی که باید مسیر زندگی را هموارتر سازد. کودکان در سایه این روابط رشد میکنند و شکوفا میشوند. اگر اولویت اول ما در زندگی حفظ این روابط باشد، هر کار دیگری برایمان آسانتر خواهد شد. (ضمیمه چاردیواری)
مترجم: سعیده کافی
منبع: Parenting
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد