حاصل چند سال مجاورت و موانست با آن پیر روحانی دوراندیش، آشنایی فراوانی با شخصیت مبرز و ممتاز وی فراهم آورد که بیش از هرچیز در تبلور پارهای خصایل اخلاقی متجلی می شود؛
1 ـ انصاف و عدالت در داوری از خصوصیات بارز آیتالله مهدویکنی بود، خصوصیتی که موجب میشد حتی نسبت به بسیاری از مخالفان و رقبای سیاسی و حتی آنانی که در حقش جفایی روا میداشتند نیز همواره مراتب انصاف و عدالت را نگه دارد. بارها در کلاس درس اخلاق با اشاره به آیه 8 سوره مبارکه مائده «... وَلاَ یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَی أَلاَّ تَعْدِلُواْ اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَی...» میفرمود: خدای تعالی ما را اندرز میدهد که مبادا دشمنی و مخالفت با دیگران موجب خارج شدن از جاده انصاف و عدالت شود، زیرا آدمی چنانچه با ممارست اخلاقی در حق مخالفانش نیز جانب عدل و انصاف نگه دارد، به کمال در صفت عدل الهی نزدیک میشود.
2 ـ صبوری و دلجویی و رواداری با جوانان، ویژگی دیگر آیتالله مهدوی بود. وی با جوانان محشور بود، زبان آنان را میفهمید و از معاشرت با آنها لذت میبرد و هرگز از تندی و خامی گفتار و رفتار جوانانه آنها، خاطر مکدر نمیکرد. به یاد دارم در پایان کلاسهای درس اخلاق، ساعتی را به پرسش و پاسخ دانشجویان اختصاص میداد و گاهی که با پرسشها و نقدهای گزندهای روبهرو میشد، در کمال آرامش و متانت به آنها پاسخ میگفت و حتی از سخن گزافی که از سر غلیان احساسات و عواطف جوانان برمیخاست، برنمیآشفت و در کمال حلم و متانت، امواج خروشناک شتابزدگی آنان را به ساحل آرامی از صبوری و تدبیر رهنمون میساخت. در پاسخگفتن با استدلال و منطق، اقناع وجدانی مخاطب را میجست و هرگز راه توجیه را بر خود هموار نمیداشت ولو ناگزیر شود در کمال شجاعت، اذعان به خطایی از خویش کند.
3 ـ سیاستمداری صداقتمدار بود و در ابراز اعتقاد قلبی و بیان حرف دل خویش چندان اسیر ملاحظات معمول سیاسی نمیشد. در برهههای مختلفی از زندگی سیاسی وی میتوان مواضعی را سراغ گرفت که از سر دلسوزی و دلنگرانی برای دستاوردهایی که حاصل عمر مبارزاتی خود میدانست با صداقت و صراحت لهجه، نظر خویش را بیان داشته است. همین بیآلایشی سیاسی ناشی از رویکرد دینمدارانه و اخلاقمحورانه او به فعالیت سیاسی، گاهی باعث میشد تا بهدفاع از رقبا و مخالفان سیاسی خود نیز که قربانی بیاخلاقی سیاسی میشدند پا به میدان گذارد و در رسیدن به هدف سیاسی مطلوب خود، هر وسیلهای را توجیهپذیر نداند.
4 ـ آیتالله مهدوی در جایگاه ریاست دانشگاه امام صادق(ع)، با اعتقاد به آموزش جدی و مستمر دانشجویان، پیش از تصمیمگیریهای مدیریتی ـ آموزشی خود معمولا از اندیشه و نظر دیگران بهره میگرفت اما پس از اخذ تصمیم، چنان قاطعیت و استواری خاصی در اجرای آن معمول میداشت که دقت و انضباط علمی زبانزدی بر آن مرکز آموزش عالی حاکم شده و تلاش و تقلای علمی فراوانی به دانشجویان ارزانی شده بود. او که به تعلیم علوم انسانی در پرتو علوم اسلامی باور داشت، بهسان باغبان دلسوزی تمام سعی خود را مصروف داشت تا دانشآموختگان آن دانشگاه ضمن آشنایی با مبانی علوم اسلامی و با بهرهمندی از دانش و زبان علوم انسانی روز، کرسیهای نظریهپردازی علوم انسانی را در سراسر این کشور همچون نهال نوپایی سقایت کنند و زیست مسلمان ایرانی جهان معاصر را در سایه آن هویت بخشند.
5 ـ از خشیت و تضرع عبادی آن رجل سیاسی نیز درنمیتوان گذشت؛ نماز ظهر و عصر را با طمانینه و آرامشی کمنظیر و با صوت و لحنی متضرعانه در مسجد با شکوه دانشگاه، بر پا میداشت و پس از نماز، آنسان که سنت پیشین بسیاری از امامان جماعت بود، تا ساعاتی در محراب مسجد در کمال خضوع به پاسخگویی امور شرعی و رتق و فتق مسائل و مشکلات دانشجویان میپرداخت. شبهای احیا، قرآن بر سر مینهاد و مراسم احیا را با خوف و رجای خاصی برپا میداشت. سخن نافذ و صوت گرم و حزین او تمامی صحن و سرای مسجد دانشگاه و خیابان اطراف آن را مملو از علاقهمندان متنوعی از سلایق و علایق مختلف از اقصی نقاط شهر میکرد و شور و شیدایی گوارایی از آن شبهای شریف رمضان بر خاطر حاضران متضرع و ملتجا برجای میگذاشت. روانش شاد.
علیاکبر جعفریندوشن - جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد