جام جم سرا به نقل از ایران: کودک مدام بهانه میگیرد؛ بهانههایی که تقریباً دیگر برای جمع غیر قابل تحمل است. کوهی از اسباب بازی روبهروی کودک جمع کردهاند. اما او وسایل بازی خودش را میخواهد. یک لحظه ماشین شارژی اش را میخواهد و با گریههای بیامان اسم ماشینش را مدام بر زبان میآورد. یک بار داد میزند: تبلتم رو میخوام. بار دیگر با اخمهای درهم میگوید: مامان الان میخوام با پوو (همان شخصیت دنیای مجازی) بازی کنم، پوو غذا میخواد. یک بار دلش میخواهد وسط مهمانی گل کوچک بزند. بار دیگر داد میزند: خستهام بریم خونه. خلاصه هیچکس زبان این کودک را نمیفهمد.
جمع هر کاری برای آرام کردن این کودک انجام میدهد، اما تقریباً همه اقدامات بیفایده و یا موقتی است. میزبان هم توقع دارد تا پدر و مادرش با او جدیتر برخورد کنند اما مادر تنها به همین بسنده میکند که به گونهای کشدار بچهاش را خطاب قرار دهد و لب زیریناش را بگزد و دوباره گرم صحبت با دیگران بشود! یا پدر در حالی که دندانش را خلال میکند، بگوید که اگر پسر خوبی باشد برایش ماشین اسباب بازی بهتری میخرد.
اما کودک بیتوجه، مشغول کار خود است! امان نمیدهد لحظه به لحظه در حال غرغر کردن است. با صدای بلند حرف میزند. گریه میکند. لجبازی میکند. قهر میکند.
پدر و مادر میخندند و قربان صدقه پسر میروند. در نهایت این کودک است که پیروز میدان میشود و خانواده اش خیلی زود شامشان را خوردهونخورده، برمیخیزند و مهمانی را ترک میکنند.
«نه» نمیشود گفت!
این وضعیت تقریباً حالا در خیلی از خانوادههای ایرانی دیده میشود. کودکانی که حرف اول و آخر را در خانه میزنند و یا به عبارتی کودکان و نوجوانانی که قدرت فوقالعادهای در خانه دارند و هیچ کس هم نمیتواند روی حرف آنها «نه» بیاورد.
کارشناسان اجتماعی نام این پدیده را «فرزندسالاری» در خانوادههای امروزی ایران گذاشتهاند. موضوعی که این روزها یکی از مهمترین معضلات خانوادههای ایرانی شده است؛ چرا که حالا در خانوادههای ایرانی قدرت تصمیمگیری با فرزندانی شده که فقط خودشان را میبینند و برایشان همفکری با پدر و مادر اهمیتی ندارد.
در آن سو هم پدر و مادر خانواده ایرانی هستند که به خاطر عشق و علاقه ای که به فرزند دارند بیشتر از حد انتظار به کودک توجه میکنند و در نتیجه کودکانی تحویل جامعه داده میشوند که همان انتظار را هم از جامعه دارند.
براساس تحقیقات صورت گرفته در مرکز پژوهش دانشگاه شهید بهشتی ۷۰ درصد خانوادههای ایرانی فرزندسالار هستند.
دکتر «محمدباقر علیزاده اقدم» جامعه شناس در این باره میگوید: «توجه بیش از حد خانوادهها به کودکان نتایج خوبی ندارد. متأسفانه امروزه سبک تربیتی خانوادههای ایرانی عوض شده است. اگر در گذشته سبک تربیتی خانوادهها استبدادی بوده و پدر و مادرها با استبداد به فرزندشان حکم میکردند، امروز سبک تربیتی خانوادهها تسلیمی شده است. یعنی کودک هر چه را بخواهد پدر و مادر تسلیم میشوند و آن را برای کودکانشان تهیه میکنند. این هم به این علت است که خانواده دیگر حوصله بحث با کودک را ندارد و البته خانواده امروز هم فردگرا شده است».
او میافزاید: «پدر و مادر در مواجهه با فرزندان فکر خودشان هستند، چرا که به خواسته کودک اهمیت میدهند تا کودک را از سرشان باز کنند و وقت بیشتری برای خودشان داشته باشند. این روش تربیتی اشتباه است. خانواده امروز ایرانی باید به سمت سبک تربیتی تعاملی پیش رود تا با همفکری و تعامل با هم بتوانند به نتیجه دلخواه برسند».
وی می گوید: در خانوادههای فرزندسالار پس از گذشت مدتی فرزند، خود را محور و مرکز تمام فعل و انفعالات خانواده میداند و براین اساس، خواستههای خود را در اولویت خواست خانواده تلقی میکند و خانواده با هر مشکلی که دارد، سعی میکند آن را برآورده کند.
فرزندسالاری مقولهای است که در خانوادههای متوسط و بالای شهری ایجاد شده و در حال حاضر افزایش یافته است. اکثر این والدین در کودکی در خانوادههای پدرسالار رشد کردهاند، به همین دلیل احساس میکنند که آن شیوه رفتاری را نباید در مورد فرزندان خود بازتولید و به نوعی میکوشند فضای لازم را برای تحقق خواستههای فرزندان فراهم کنند.
خانواده ایرانی با فرزندانش تعامل ندارد
شاید برای خیلی از خانوادههای ایرانی این اتفاق افتاده باشد که کودکانشان در خیلی از موارد گزینشی عمل کنند. مثلاً اگر بخواهند به مهمانی خانوادگی میروند. اگر نخواهند هیچ کس نمیتواند آنها را متقاعد کند که خانواده را در مهمانی همراهی کند. یا اعلام میکنند برخی از افراد نباید به خانه ما بیایند. حتی در ساعتهایی که خانواده دور هم نشسته انتخاب شبکه تلویزیونی در دستان این کودکان است و آنها هستند که تعیین میکنند که خانواده کدام شبکه را ببیند یا کدامیک را نبیند.
همچنین تهیه و سبک غذای مورد نظر بسیاری از خانوادهها بر اساس سلیقه فرزند با ایجاد تغییرات عمده به سمت فست فودها گرایش پیدا کرده است. آنقدر امکانات رفاهی دارند که دیگر نمیشود این کودکان را با یک کادوی ارزانقیمت خوشحال کرد. این موضوع حالا آفت خانواده ایرانی شده است.
علیزاده در این باره معتقد است: قاطع نبودن در گفتار و نحوه برخورد والدین در ارتباط با فرزندانشان و نداشتن روحیه تعامل با کودک موجب میشود که این رفتارها کودکان را به طرف معاملهکردن بر سر قدرت و به دست آوردن خواستهای بیمورد سوق دهد. زمانی که کودک با همرأیی والدین حاضر نیست اسباب بازی خود را با همبازیش به اشتراک بگذارد و از تقسیم شادی و بازی با دیگری امتناع میورزد و این رفتار او با حمایت ضمنی والدین صورت میگیرد، از همان آغاز بذر فردگرایی، خساست و خودخواهی در دل او کاشته شده و ریشه احسان، تعاون، همکاری، مهر و محبت و بخشش در درون او خشکیده میشود. کودکان خانوادههای فرزندسالار همان انتظاری را که از خانواده خود دارند، از جامعه نیز دارند؛ به همین دلیل پس از ورود به جامعه دچار یأس و ناامیدی و دلمردگی شده و همچنین شکننده و دچار آسیب میشوند و این مسأله باعث میشود ارتباط خود را با جامعه قطع کنند که عوارض و عواقبی را به دنبال دارد.(هدی هاشمی)
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
می گفتن بزارید كودكیشون بكنند
هردوره كه می گذرد فرزند سالاری است ولی هر دوره تكنولوژی بیشتر می شود
در حقیقت قوی نیستند پس باید چه كاركرد باید آگاهی داد وراه آگاه كردن راآموزش داد فرزند راهدیه خداوند دانست واز همه كارهای فرزند خود چشم پوشی وگذشت كرد من احساس می كنم فرزند دیروز شرتر وبیش فعالتر بوده وما دیروز قویتر از امروز بوده ایم چون تادیروز تحمل تمام اینها را داشتیم تحمل كودكی كودك خودرا وتحمل پذیرش تمام اتفاقات را چرا امروز اون حرف دیروز نیست وفرهنگ جایگزین شده ما این همه راه های مختلف امتحان كردیم تا قوی شدیم چرا نسل جدید بایه اس ام اس قوی می شوند
شاید حرف من خنده دار باشه ولی همون اس ام اس یه راه چقد تلاش می كردیم تا یه راه پیدا كنیم اگه همینا بچه بد وبی تربیتی بودند بازم بااس ام اس راه پیدا می كردن یا انقد پریده بودن به هم كه اختیار اینا رو نداشتن
اونوقت ما می گیم هم سن اونا بودیم ادبمون كمتر بود مگه یادتون رفته كه چقد زحمت كشیدید قوی شدید بزارید اونا هم زحمت بكشن با همین بی احترامیاشون اونقد خانواده بسته میشه كه نمی تونن دیگه فك كنن