جام جم سرا: طبق آمارهای رسمی نزدیک به ده میلیون از ایرانیها بیسواد مطلقاند و حدود همین تعداد کمسواد، کسانی که تحصیلات را تا قبل از دوره متوسطه (راهنمایی سابق) رها کردهاند و به راهی جز درس خواندن رفتهاند.
بخشی از این جمعیت، آدمهایی هستند که به جبر روزگار از تحصیل دور افتادهاند و تعدادشان به اندازهای زیاد است که ریشهکن شدن بیسوادی در کشور را به طنزی تلخ شبیه میکند.
در این میان، اوضاع دختران وخیمتر از پسران است، مثل همیشه، آمارها در این حوزه هم دچار لنگی است، یک جور نقص که باعث میشود ندانی هر سال چه تعداد دختر و پسر به جبر زمانه از تحصیل محروم میشوند و بیشتر در کدام پایه و مقطع تحصیلی، ترمز سوادآموزی آنها کشیده میشود. با این حال آمارهای جسته گریختهای که گاهی به مناسبتی و به بهانهای منتشر میشود، از خیز موذیانه بیسوادی و جریان آرام و ممتد تولید بیسواد و کمسواد در کشور خبر میدهد که نگرانکننده است.
روز گذشته همایش توسعه و عدالت آموزشی فرصتی برای ارائه این آمارها شد، همایشی که سخنان سخنرانان آن ثابت کرد که هنوز تا توقف تولید بیسواد، ریشهکنی بیسوادی و برقراری عدالت آموزشی در کشور فاصلهای زیاد وجود دارد.
بر اساس خبر مخابره شده ایسنا از این همایش، سوسن باستانی، معاون راهبردی معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری کسی بود که دیروز از مخدوش بودن این عدالت آموزشی در کشور سخن گفت.
او به تعریف یونسکو استناد کرد که میگوید اگر نسبت حضور دختران به پسران در مقاطع تحصیلی 0.77 به 1.1 درصد باشد، عدالت جنسیتی محقق شده که این عدالت در ایران بجز در دوره ابتدایی در هیچ مقطعی به دست نیامده است.
در واقع طبق تعریف یونسکو اگر از هر صد پسر 1.1 درصد از آنها به مدرسه بروند و در مقابل، از هر صد دختر 0.77 درصد از آنها (کمتر از یک درصد) فرصت تحصیل پیدا کنند، میشود گفت در این جامعه عدالت آموزشی برقرار شده، چون یونسکو واقف است که در هیچ جای دنیا (به استثنای دنیای توسعه یافته) دختران به اندازه پسران شانس ورود به مدرسه و ادامه تحصیل را نمییابند، که حتی با وجود این فرجه، آن طور که سوسن باستانی اطلاعات میدهد دختران درایران بجز در مقطع ابتدایی، موفق نمیشوند پا به پای پسران و در فاصلهای نزدیک و منطقی ادامه تحصیل دهند.
اگر بخشی از دختران ایرانی از قطار سوادآموزی جا میمانند به دلایل مختلفی بستگی دارد که غالبترین دلیل، تعصبات قومی و فرهنگی است.
این وضع را دیروز حمید قنبری، مدیر آموزش و پرورش عشایر خوزستان به ایسنا توضیح داد و تشریح کرد در برخی مناطق عشایری، خانوادهها نسبت به تحصیل فرزندانشان در مقاطع متوسطه مقاومت میکنند، به طوری که برخی خانوادههای مناطق عشایری این استان از تحصیل فرزندان دختر در مدارسی که معلم مرد دارند، ممانعت میکنند البته این که مسئولان آموزش و پرورش استانهایی که چنین شرایطی دارند، با بهکارگیری معلمان مرد، شرایط را برای ترکتحصیل عدهای از دانشآموزان دختر مهیا میکنند، جای بحث و پرسش دارد، ضمن این که چون هنوز این تعصبات و نگرشها در برخی مناطق از بین نرفته و به نفع دختران تغییر نکرده، میشود مطالبه کرد که چرا دستگاههای فرهنگی و متولیان فرهنگسازی در کشور نتوانستهاند این مقاومتها را بشکنند.
این مطالبه، حرف دیروز احمد عطرفروش، پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت و سخنران همایش توسعه و عدالت آموزشی نیز بود.
او تاکید کرد که از 20 سال پیش تاکنون وضع مناطق محروم تغییری نکرده که پشتوانه این تاکید او، تحقیقی است که چند سال پیش در سه استان کهگیلویه و بویراحمد، هرمزگان و کردستان با همکاری سازمان یونیسف انجام شد و دلیل بازماندن دختران از تحصیل، مشکلات اقتصادی و فرهنگی بیان شد.
این مشکلات البته در بقیه استانهای محروم و مرزی کشور نیز کم و بیش وجود دارد که سند آن حرفهای روز گذشته رخساره فضلی، مدیر دفتر آموزش پیشدبستانی وزارت آموزش و پرورش است که به وضع تحصیل در سیستان و بلوچستان اشاره کرد.
به گفته او نرخ جذب دانشآموز در پایه اول ابتدایی در این استان 86.7 درصد است ( نرخ کشوری 97 درصد است)، در حالی که 10.3 درصد کودکان شش ساله این منطقه نیز بموقع وارد مدرسه نمیشوند، در شرایطی که از آن تعداد دانشآموز که وارد کلاس اول میشوند 2 درصد در طول سال ترک تحصیل میکنند. این اعداد یعنی وجود فضایی نامطلوب در برخی از نقاط کشور که تابع شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است و در نهایت به تحصیل و سوادآموزی لطمه میزند، لطمهای که سنگینی اش را دختران بیش از پسران احساس میکنند.
موانع اقتصادی همچنان پابرجا
بیسوادی، کمسوادی و ترک تحصیل اجباری سه آسیب و چالش است که همیشه نیز تحت تاثیر فرهنگ رخ نمیدهد چون اقتصاد نیز در بروز این سه آسیب دخیل است.
فشار اقتصادی و فقر یکی از نخستین تاثیراتش را بر سوادآموزی میگذارد، به طوری که خانواده فقیر برای جبران فقرش مالیاش به فرزند به چشم نیروی کار نگاه کرده و تحصیل او را به رفتاری لوکس تعبیر می کند.
به همین دلیل است که بیشتر ترکتحصیلها، بیشترین ممانعت از تحصیلها و بیشترین کمسوادیها و بیسوادیها در میان اقشار کمدرآمد بروز میکند؛ موضوعی که روز گذشته مورد تاکید مشاور ارشد اقتصادی رئیسجمهور نیز قرار گرفت.
به گزارش ایسنا، مسعود نیلی که جزو سخنرانان همایش دیروز بود از محرومیت 10 درصد دختران شش تا 17 سال کشور از تحصیل خبر داد و این گونه تبیین کرد که خانوادههای فقیر بودجه کمتری را صرف تحصیل کودکان خود میکنند.
به گفته او، نسبت میان بودجهای که دهک اول صرف تحصیل فرزندان میکند نسبت به خانوادههای دهک دهم جامعه یک به 32 است که این مفهوم را میرساند که اگر خانوادهای در دهک اول 32 تومان خرج تحصیل فرزندان خود کند، دهک دهم فقط یک تومان به این کار اختصاص میدهد یعنی بودجه تحصیل یک کودک متعلق به خانواده پردرآمد 32 بار بیشتر از کودک خانواده محروم است.
همین نگاهها و موانع است که باعث شده امروز در آمارهای سازمان ملل، کشورمان از نظر شاخص توسعه انسانی در جایگاهی ضعیف و طبق آمار احمد عطر فروش، پژوهشگر، در رتبه 75 جهان بایستد، یعنی جایی پایینتر از 74 کشور جهان که رقم قابل توجهی از آنها مثل ما کشورهایی در حال توسعه هستند. این جایگاه به ما رسیده چون هنوز در فرهنگ برخی از خانوادههای ایرانی، تحصیل امری غیرضروری و کالایی لوکس محسوب میشود؛ تفکری که سبب شده آمارهای این پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت نشان دهد هماکنون و فقط یک سال مانده تا پایان مهلت قانونی برای ریشهکنی بیسوادی (در جمعیت کمتر از 50 سال) 36.9 درصد بیسوادان در گروه سنی 25 سال به بالا قرار بگیرند.
مریم خباز - گروه جامعه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد