نمایش‌های ماندنی از بزرگ‌ترین تراژدی تاریخ

واقعه کربلا فارغ از تاویل‌های دینی و اخلاقی ذاتا واجد صورتی دراماتیک بوده که بزرگ‌ترین تراژدی تاریخ را روایت می‌کند. ظرفیت و قابلیت نمایشی این حادثه به حدی است که شاید تا آخر دنیا بتوان از آن سخن گفت و بر مبنای آن قصه و فیلم ساخت.
کد خبر: ۷۳۲۶۷۲
نمایش‌های ماندنی از بزرگ‌ترین تراژدی تاریخ

برخی مناسبت‌های مذهبی به واسطه پشتوانه فرهنگی و قدرت نفوذشان از قابلیت تاثیرگذاری بیشتری از حیث رسانه‌ای و برنامه‌سازی تلویزیونی برخوردار است. محرم و مراسم آن، یکی از این موارد است که پیش از این‌که به ساختارهای رسانه‌ای بدل شود، واجد برنامه‌های ویژه و خاص خود بود که بخش زیادی از آن دراماتیک بوده و هست.

تاثیرپذیری و الهام سینما و تلویزیون از واقعه کربلا را می‌توان در دو حوزه مورد بررسی قرار داد. یکی خود حادثه و روایت تاریخی است که در قالب ژانرهای تاریخی و مذهبی به خلق فیلم‌های کوتاه و داستانی در این زمینه منجر می‌شود و دیگری مناسبات و آیین و رسوم عزاداری و سوگواری است که در فیلم‌های گوناگون سینمایی به تصویر کشیده می‌شود.

ایدئولوژی عاشورایی

مناسبات مذهبی صرفا بازتاب یک اثر دینی نیست و درواقع هنجارها و سنت‌های فرهنگی ــ اجتماعی جامعه را مورد توجه قرار می‌دهد. مثلا صحنه‌های عزاداری در فیلم «هامون» نمونه‌ای از این مساله است که تاثیرات فرهنگی ـ تربیتی این حادثه را در قالب سنت‌های اجتماعی عاشورا بررسی می‌کند. به عبارت دیگر، در بیشتر آثار سینمایی ما بیش از آن‌که خود حادثه کربلا به‌عنوان یک داستان قابل پردازش و فیلم نوشت مورد توجه قرار گیرد، باورهای عاشورایی و آیین و رسوم اجتماعی و نمادین بر ساخته آن به تصویر کشیده و تلاش شده است از پیام‌های انسانی و معنوی عاشورا در متن اجتماعی و مناسبات انسانی امروزی استفاده شود. قطعا بیشترین کاربرد سینما با این رویکرد در سینمای دفاع مقدس و فیلم‌های جنگی ما صورت گرفته است. درواقع حادثه کربلا در جهان سینمایی ما بیش از آن‌که به لحاظ دراماتیک تاثیر بگذارد، به شکل ایدئولوژیک موثر بوده و نقش این حادثه به‌عنوان یک تراژدی و پدیده دراماتیک مورد توجه قرار نگرفته است. به عبارتی دیگر، درس‌ها و پیام‌هایی که از این واقعه عظیم برمی‌آید، دستمایه داستان‌پردازی و فیلمسازی قرار گرفته و مورد تاویل و تفسیر مولف واقع شده است.

سریال‌های مناسبتی که در سال‌های اخیر تولید شده، نمونه‌هایی از این الهام‌گیری از واقعه عاشوراست که نه متن اصلی، بلکه تاویل‌های برگرفته از آن را در روح یک داستان غیرتاریخی بسط می‌دهد و روایت می‌کند. شاید موفق‌ترین و خاطره‌انگیزترین سریال مناسبتی محرم «شب دهم» ساخته حسن فتحی باشد که به نوعی فتح باب ساخت سریال‌های محرمی شد. در این سریال علاوه بر ارتباط نمادین مضمون قصه با فلسفه عاشورا، مراسم عزاداری و بویژه تعزیه به‌عنوان یک نمایش و هنر مذهبی به شکل دراماتیکی مورد استفاده قرار گرفت. درواقع شب دهم با درامی عاشقانه درباره عشق جوانی لوطی مسلک به نام حیدر به دختری اشراف‌زاده از خاندان قاجار به متن عاشورا وارد شد. دختر، شرط ازدواج را اجرای ده شب تعزیه در زمان ممنوعیت این مراسم در زمان رضاشاه قرار می‌دهد تا از تقابل این دو عشق، بتواند هم از یک سو شکوه حرکت امام حسین(ع) را نشانه‌شناسی کند و هم تاثیر اخلاقی ـ معنوی حسین‌گونه زیستن را در شخصیت اصلی قصه بازنمایی کند.

مصداق بارز این تاثیر‌گذاری جایی است که حیدر به معشوق خود می‌گوید از عشق تو به عشق حسین رسیدم. درواقع حیدر خوش‌مرام، روشی حسینی پیدا می‌کند و به نوعی فلسفه عاشورا در این دگردیسی شخصیتی متجلی می‌شود. البته فارغ از این تاویل فردی، مفاهیم اجتماعی قیام مثل ظلم‌ستیزی و عدالت‌طلبی نیز در موقعیت‌های مختلف داستان دراماتیزه می‌شود. در قصه شب دهم ـ که در دوران پهلوی اول رخ می‌دهد ـ با قصه‌های دیگری هم مواجه هستیم که تاثیرات این باورهای عاشورایی را در زمان حال بررسی می‌کنند. یکی از آثاری که یک سال بعد از شب دهم از تلویزیون پخش شد، سریال «سفر سبز» بود که داستان دنیل وسپرگ، جوانی خوش‌پوش با ظاهری آراسته است که در ایران متولد شده، ولی از همان کودکی به آلمان منتقل می‌شود و تحت سرپرستی خانواده‌ای آلمانی قرار می‌گیرد. او بعد از دیدن خوابی مشکوک تصمیم می‌گیرد به ایران بیاید و خانواده واقعی‌اش را پیدا کند. در این بازگشت که با ایام محرم در ایران همراه می‌شود او تحت تاثیر باورهای عاشورایی قرار می‌گیرد و مواجهه متفاوتی با جهان و زندگی پیدا می‌کند. ضمن این‌که در این سریال برخی آیین‌ها و مناسک محرم نیز به نمایش گذاشته می‌شود.

مناسک و حقیقت کربلا

واقعیت این است که بازنمایی عاشورا در مجموعه‌های تلویزیونی به دو شکل اتفاق می‌افتد، یکی از طریق نمایش آیین‌ها و مراسم و مناسک ویژه محرم مثل سینه‌زنی و عزاداری یا مثلا آدابی مثل نذری دادن یا از طریق صورت‌بندی جدید مفاهیم و باورهای عاشورایی در قالب قصه و مناسبت‌های اخلاقی. با این حال برخی سریال‌های تاریخی ـ مذهبی به شکل مستقیم‌تری به خود واقعه می‌پردازند که مهم‌ترین آنها «مختارنامه» و «معصومیت از دست رفته» ساخته داوود میرباقری است.

معصومیت از دست رفته، داستانی انتزاعی داشت که مربوط به عاشورای سال 61 هجری قمری می‌شد. داستان درباره شوذب، خزانه‌دار کوفه است. همسرش ماریای نصرانی به خاطر عشق به او مسلمان می‌شود و با شوذب ازدواج می‌کند، اما شوذب به خاطر عشق به دختری یهودی به نام حمیرا از اسلام فرار می‌کند و آخر در آتش از دنیا می‌رود. درواقع کشمکش بین عقل و عشق و اعتقادات، محور داستانی می‌شود که 20 سال بعد به جنون شوذب می‌انجامد.

در بخش ترکیبی و غیرنمایشی نیز انواع میزگردها و برنامه‌های گفت‌وگومحور را می‌بینیم که به تجزیه و تحلیل نهضت حسینی و فلسفه قیام امام حسین(ع) می‌پردازد. این برنامه‌های کلامی به دو شکل ساخته می‌شود یا در استودیو‌های صدا و سیما یا به صورت پخش سخنرانی‌های خطیبان معروف در مساجد است. در مختارنامه نیز اگرچه قهرمان قصه مختار است، ولی او منتقم امام حسین(ع) بوده که به خونخواهی از او برخاسته و از قاتلان امام شهید انتقام می‌گیرد. در مختارنامه به شکل مستقیم‌تری به واقعه عاشورا ازحیث تاریخی پرداخته می‌شود و برخی اتفاقات تاسوعا و عاشورا به تصویر کشیده می‌شود، هرچند در کنار این واقعه‌نگاری تفکر و اندیشه حسینی نیز ردیابی می‌شود.

این دو سریال از حیث تاریخی، نزدیکی بیشتری با واقعه کربلا دارند، اما مجموعه‌های معمولی تلویزیون که ساختاری اجتماعی دارند، بیشتر تلاش می‌کنند مفاهیم برگرفته از پیام عاشورا را به شکل غیرمستقیم در بستر قصه خود روایت کنند. یکی از این آثار، سریال «پریدخت» ساخته سامان مقدم است که امسال از شبکه تماشا بازپخش می‌شود. پریدخت را می‌توان یکی از نمونه‌های قابل قبول در سریال‌سازی محرمی دانست که توانست گریزی به تاریخ معاصر ایران در سده اخیر بزند و در حقیقت روایتی عاشقانه ـ عامیانه در دل محرم و اعتراض‌های مردم در زمان پهلوی را نشان مردم بدهد.

پریدخت، داستان زندگی دختر حاج میرزا، یکی از سرشناسان مومن شهر است. داستان سال 1314 رقم می‌خورد، جایی که پریدخت در دوراهی انتخاب خواستگار قرار دارد. داستان با فراز و فرود زندگی پریدخت جلو می‌رود تا فاجعه مسجد گوهرشاد و کشف حجاب رقم می‌خورد. مرحله دوم زندگی پریدخت با تبعید رضاشاه و روی کارآمدن محمدرضا پهلوی آغاز می‌شود، قصه‌ای که تا بعد از کودتای 28 مرداد ادامه دارد. مثلث عشقی مبهم میان پریدخت، نادر و نصرت، جوهره داستان است. نصرت که با همنشینی در خانه میرزا دلباخته دختر او می‌شود و نادر خانزاده‌ای که از دختر مورد علاقه‌اش دور می‌شود. درواقع در قصه‌هایی از جنس پریدخت یا بعدها در سریالی مثل «فرات» به کارگردانی مازیار میری یا سریال «یلدا» به کارگردانی حسن میرباقری که همه از مجموعه‌های نمایشی محرم بودند مفاهیم و اعتقادات عاشورایی بیشتر در مناسبات اخلاقی و انسانی شخصیت‌های قصه بازتولید می‌شود، مفاهیمی مثل گذشت و ایثار، حق‌طلبی و زیر بار ظلم نرفتن. چگونه می‌توان امروز با تکیه بر پیام‌های عاشورایی، استقلال و آزادگی خود را حفظ کرد و حسین‌گونه زیست؟

ایمان به راه امام حسین(ع)‌

در کنار این مفاهیم اگر مناسبات محرمی را هم اضافه کنیم می‌توانیم به یکی از پرطرفدارترین سریال‌هایی که بعد از شب دهم به‌عنوان سریال محرمی محسوب می‌شود برسیم؛ سریال «وفا». البته سریال وفا ویژه محرم ساخته نشد، اما از آنجا که نوروز با اربعین حسینی مقارن شده بود، باید سریال‌هایی برای نوروز ساخته می‌شد که هم ‌شأن اربعین را حفظ کنند و هم حال و هوای نوروز داشته باشند. در آن سال، همه شبکه‌ها سریال‌هایی ساختند که از میان آنها فقط سریال وفا به کارگردانی محمدحسین لطیفی از وجاهت قابل قبولی برخوردار بود. داستان سریال وفا درباره جاسوسی بود که برای صهیونیست‌ها کار می‌کرد. داستان اصلی در کشور لبنان شکل می‌گیرد و درباره عشق ژوبین (همان جاسوس فراری) به دختری لبنانی به نام وفاست. عشقی که باعث مسلمان شدن ژوبین یهودی شده و به دلیل همین عشق کشته می‌شود. ژوبین نقشی تاثیرگذار و وفا با بازی هانیه توسلی هم شخصیتی باورپذیر بود. اگر تاثیرات واقعه عاشورا و مفاهیم بلند انسانی آن را در نظر بگیریم جغرافیایی این تراژدی اخلاقی کل جهان را خواهد گرفت و مصداق این سخن که کل یوم عاشورا کل ارض کربلا باورپذیر می‌شود.

طبق آمار و تحقیقات میدانی بسیاری از افرادی که از ادیان دیگر جذب اسلام شدند، تحت تاثیر واقعه کربلا و شنیدن جانفشانی‌ها و آزادگی امام حسین(ع) بوده‌اند. سریال وفا را می‌توان در بستر همین واقعیت تحلیل کرد که در نهایت موجب می‌شود ژوبین یهودی، مسلمان شود. البته این دگردیسی و تحول اعتقادی ـ شخصیتی در بهترین شکلش در فیلم ماندگار «روز واقعه» شهرام اسدی رخ می‌دهد که بارها از تلویزیون پخش شد و همیشه هم مخاطب را به خود جلب کرده است. قصه یک نصرانی که ندای هل من ناصر ینصری امام حسین(ع) را می‌شنود و برای لبیک به سوی کربلا می‌رود تا از رهگذر این سفر، بسیاری از مفاهیم عاشورایی و اندیشه‌های حسینی بازخوانی ‌شود.

واقعه عاشورا صرفا به مفاهیم اخلاقی ـ معنوی در ساحت فردی ختم نشده، بلکه واجد بزرگ‌ترین آرمان‌های اجتماعی ـ سیاسی اسلام است که این موضوع نیز در برخی مجموعه‌های محرمی مثل روزهای اعتراض، وفا، پریدخت، شب دهم و حتی برخی تله‌فیلم‌های محرمی نیز قابل ردیابی است.

پیام امام حسین(ع) و مفاهیم عاشورا به قدری جذابیت و عمق دارد که نه قصه‌اش تکراری می‌شود و نه حتی قصه‌هایی که براساس آن روایت می‌شود، دچار تکرار می‌شوند که این قصه ز سوز جگر آید و این زنجیره را می‌توان همچنان در امتداد تاریخ ادامه داد.

سیدرضا صائمی / جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها