به گفته این روانشناس، نمیتوان علل تاخیر یا بیرغبتی جوانان به ازدواج برای همه را یکسان دانست؛ زیرا در جامعه ما افراد در سطوح طبقاتی و فرهنگی متفاوتی قرار دارند و هر طبقه بنا به موقعیت و شرایط خود، نظرات، دلایل و مسائل خاص خود را دارد، اما از میان علل مختلف میتوان به مهمترین و شایعترین عوامل اشاره کرد.
مشکلات اقتصادی قابل اغماض نیست
دکتر عابدینی مشکلات اقتصادی را یکی از علل اصلی به تاخیر افتادن ازدواج عنوان میکند و میگوید: مشکلات اقتصادی در هر دو قشر ضعیف و مرفه جامعه در نوع خود یک معضل محسوب میشود. به طور مثال اگر بخواهیم در خوشبینانهترین حالت هزینهها و مخارج مراسم ازدواج در کلانشهرها را از زمانی که یک دختر و پسر برای ازدواج اقدام میکنند تا زمانی که زیر یک سقف میروند، تخمین بزنیم طرفین به حداقل 70 تا 80 میلیون تومان پول نیاز دارند. 30 میلیون جهیزیه، 15 میلیون مخارج مراسم عقد و عروسی و حداقل 40 میلیون وجه نقد برای رهن یک خانه کوچک و ساده و همینطور در طبقات مرفهتر جامعه، براساس وسع مالیشان، توقعات بالاتر خواهد رفت و میزان این هزینهها چند برابر خواهد شد. در نتیجه جوانی که بتواند از پس این هزینهها برآید، باید چندسالی از عمر خود را برای تامین این مخارج سپری کند و این یعنی تاخیر در ازدواج.
کمالگرایی منفی ناشی از مدرن شدن
هرچه یک جامعه سنتی، مدرنتر میشود؛ به همان نسبت پیچیدهتر و اضطرابانگیزتر و نسلهای جدید مضطربتر میشوند. این را دکتر عابدینی میگوید و میافزاید وقتی جامعهای مثل جامعه سنتی ما به سوی مدرن شدن پیش میرود، اغلب خانوادهها میخواهند با این پدیده همگام شده و چون نمیتوانند خود را با الزامات آن تطبیق دهند و همرنگ جماعت شوند، دچار استرس و اضطراب بیشتر میشوند. بر همین اساس اضطراب پدر و مادر به جنین سرایت کرده و نسل جدید علاوه بر آنکه به صورت ژنتیکی با اضطراب میشود، عوامل محیطی نیز تشدیدکننده این اضطراب شده و همین اضطراب هم در جوان بالغ، بستری برای روحیات وسواسگونه و کمالگرایانه منفی فراهم میآورد.
کمالگرایی منفی به آن معناست که فرد به کمتر از 20 رضایت نمیدهد و همیشه میخواهد به هر قیمتی 20 باشد. حال اگر همین جوان مضطرب و کمالگرای منفی قصد تشکیل زندگی داشته باشد، چون خواستههایش بیش از داشتههایش است، نهفقط در شروع زندگی مشترک بلکه در حفظ استحکام و ادامه این زندگی ناکارآمد شده و در نهایت دچار شکست و پسرفت میشود و در نتیجه میتوان گفت کمالگرایی منفی یا بینقصگرایی یکی دیگر از علل تاخیر یا گرایش کم جوانان به ازدواج محسوب میشود.
پایین آمدن سن بلوغ، عامل بیرغبتی به ازدواج
آمارها نشان میدهد در جامعه امروز ما سن بلوغ دختران و پسران پایین آمده است و علل بروز این مشکل به گفته حجتالاسلام دکتر عابدینی میتواند نوع پوشش نامناسب والدین و محارم، گفتار و رفتار تحریکزا و شوخیهای جنسی زناشویی پدر و مادر در نزد کودکان، همنشینی کودک با والدین در مشاهده برنامههای مسموم ماهوارهای، روابط آزاد دختران و پسران فامیل بدون حد و مرز مشخص، برخی داستانها و بازیهای رایانهای ناسالم، مشاهده بیبند و باریهای محیطی، تصاویر نامناسب انیمیشن خارجی که به صورت علنی، مشخص و نمایان قسمتهایی از اندام جنسی شخصیت کارتونی حیوان یا انسان را به تصویر کشیده باشد. بیشتر عروسکها و اسباببازیهای خارجی موجود در بازار و همچنین راهیابی بیحد و مرز کودک به شبکههای اجتماعی از جمله عوامل محرکی است که بدون شک با بیدار کردن نیاز خفته جنسی کودک موجب پیدایش تخیلات جنسی و در نهایت بالغ شدن زودهنگام کودک میشود.
کودک دچار بلوغ زودرس برای ارضای این نیاز در بسیاری موارد چارهای جز انجام رفتار نامناسب جنسی نداشته و به دلیل آنکه هنوز به طور کامل عاقل نشده، این مشکل به صورت مستمر افکار و تخیلاتش را درگیر کرده و حتی انجام این رفتار چند بار در شبانهروز تکرار میشود و بر این اساس کودک از سنین کم، رفتار جنسی ناقص را تجربه میکند و وقتی به سنین جوانی و ازدواج میرسد، دیگر برقراری رابطه زناشویی برایش نوظهور، جالب و جذاب نیست و چون به این عادت نامناسب خو گرفته، انگیزه چندانی برای ارتباط جنسی سالم و متعهدانه نداشته و زیر بار مسئولیت سنگین تشکیل زندگی و ازدواج نخواهد رفت و این یکی از مهمترین عواملی است که باعث اشتیاق فرد به تشدید روابط جنسی آزاد و تنوعطلبی جنسی میشود.
این دکتر روانشناس میافزاید: تعداد قابل توجهی از مراجعان به کلینیکهای روانشناسی افرادی هستند که چون پیش از ازدواج دچار این عادت نامناسب بودهاند، با وجود شریک زناشویی قادر به ترک این عادت نیستند و برای آنان بعضا این عادت لذتبخشتر از ارتباط زناشویی است.
تیشه نگاههای آزاد به ریشه ازدواج
متاسفانه افرادی هستند که با دیدن برنامههای مستهجن ماهوارهای، ارتباط غیرمتعارف از طریق شبکههای به اصطلاح اجتماعی وایبر و واتسآپ و... با جنس مخالف و ارسال و نمایش کلیپهای جنسی تحریکآمیز از طریق همین شبکهها، یا با راهیابی به سایتهای غیرمجاز اینترنتی از اتاق خواب یا دفتر خصوصی برخی شرکتها، نیاز جنسی خود را به گونهای کاذب شعلهور و بیمارگونه خاموش کرده و تاسفبارتر آنکه چون مشاهده برنامههای مبتذل و ارتباطات شبکهای خارج از حد و مرز، روزانه و مستمر تکرار میشود، قبح اعمال و رفتار منافی عفت از نگاه این افراد از بین رفته و گاهی در برخی کوچهها و معابر خلوت سطح شهر و حتی در برخی خودروهایی که شیشههای دودی دارند، متاسفانه شاهد برقراری این روابط غیرشرعی و ناشایست در محیط جامعه هستیم.
حجتالاسلام دکتر عابدینی در این باره میگوید: اصل اساسی کشش به همسرگزینی و نیاز به مزدوج شدن، پوشیدگی زن و چشمچران نبودن مرد است. وقتی نگاه، آزاد و رها باشد و زنان پوشیدگی لازم را نداشته باشند، فرد در کوچه و خیابان یا با تماشای تصاویر و صحنههای مستهجن ماهوارهای از طریق نگاه، خود را تامین کرده و دیگر کشش و گرایش و تلاشی برای ازدواج نخواهد داشت، چون نیازش به گونهای بیمار و نصفه و نیمه تامین شده است.
اما وقتی زن و مرد از نگاه مسموم یکدیگر محفوظ بمانند و خویشتنداری کنند، برای یکدیگر اسرارآمیز و رازآلود باقی میمانند و در نتیجه دو جنس برای رسیدن به جذابیتها و رازآلودگیهای دیگری انگیزش لازم برای تشکیل زندگی را خواهد داشت و در نهایت هم برای رسیدن به همدیگر و استحکام این ماندگاری از راه صحیح آن اقدام خواهند کرد.
دکتر عابدینی درباره حساسیتزدایی برنامههای پورنو به نکته جالب توجهی اشاره میکند و میگوید: این برنامهها در کشورهای غربی همچون سابق برای تولیدکنندگان آن سودآور نیست؛ زیرا تماشای مستمر این برنامهها اسرار و رموز جنسی را برای بیننده فاش کرده و دیگر آن تحریکزایی گذشته را ندارد. در نتیجه تولیدکنندگان این محتواهای شوم، به بازار بسیار پررونق بازیهای رایانهای پا گذاشتهاند؛ بازیهایی که همچون فیلمهای پورنو سرشار از مضامین جنسی و خشونت و پرخاشگری است.
و اما راهحل چیست؟
دکتر عابدینی با اشاره به اینکه محرکهای آسیبزای محیطی زیاد است و اکنون راهحل قطعی برای مهار آن وجود ندارد، خویشتنداری و ازدواج بهنگام را بهترین راهحل میداند و میگوید: اصل اساسی، آموزش والدین و آگاهی دادن به آنان در زمینه چگونگی ترغیب و آمادهسازی ذهنی ـ مهارتی جوانان برای ازدواج است که باید از طریق رسانهها و مطبوعات اطلاعرسانی شود؛ زیرا پدر و مادر به احتمال زیاد به دلیل نبود آگاهی لازم، نمیتوانند بستری برای ازدواج بهنگام فرزندانشان فراهم آورند و احیانا براساس ناکامیها و تلخیهای زندگی مشترک خود به تاخیر ازدواج فرزندانشان رضایت میدهند یا راهنماییهای آنان ناقص خواهد بود.
به گفته این روانشناس، متاسفانه در جامعه ما بیشتر والدین سرمایهگذاری چندانی روی آمادهسازی شناختی، عاطفی و مهارتی فرزندانشان برای ازدواج نکرده و تنها ارتقای تحصیلات و موفقیتهای اجتماعی فرزند را مدنظر قرار دادهاند، در حالی که رمز ادامه موفقیت در اجتماع در گرو تشکیل یک خانواده موفق و به آرامش رسیدن است.
حجتالاسلام دکتر عابدینی میافزاید: بهترین والدین کسانی هستند که خود یک تعریف روشن از ملاکهای زندگی داشته و راهنما، کمکدهنده، مشورتپذیر قابل و مشوق اصولی ازدواج فرزندان باشند. جوانان را درک کنند و نظرات منطقی و بحق آنان را بپذیرند و به گونهای رفتار کنند تا فرزند احساس کند که نظراتش قابل پذیرش و احترام است. همچنین والدین هنگام انتخاب همسر برای فرزند باید کفو بودن دختر و پسر را در نظر بگیرند و از کمالگرایی منفی بپرهیزند؛ یعنی به دنبال زیباترین، پولدارترین، تحصیلکردهترین و دیگر ترینهایی که از ظرفیت فرزندشان بالاتر است، نباشند.
وی با اشاره به اینکه در دوران جوانی، تمایلات جنسی و احساسی در اوج خود قرار دارد، خاطرنشان میکند: اگر جوان براساس عواطف یا نیازهای جنسی خود همسرگزینی کند، بدون شک زندگی موفقی نخواهد داشت. رها گذاشتن جوان در جامعه به منظور همسریابی نشاندهنده شانه خالی کردن و نبود مسئولیتپذیری والدین در قبال فرزندان است و هیچ نتیجهای جز ازدواجهای ناموفق، ناهمگون یا دیرهنگام ندارد و والدین باید بدانند که تاخیر بیدلیل در ازدواج فرزندان، موجب به مخاطره افتادن سلامت روان جوان میشود. (ضمیمه چاردیواری)
فاخره بهبهانی
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد