
دوستداران هنر نمایش در جهان و ایران، او را با نمایشنامههای ماندگار «باغوحش شیشهای» و «اتوبوسی به نام هوس» میشناسند، اما این روزها نمایشنامه «نمیدونم فردا چی میشه» - یکی از متنهای کمتر خوانده و شناختهشده این نویسنده - با کارگردانی سمیرا مهدوی در فرهنگسرای ارسباران تهران در حال اجراست؛ نمایشی ساده با یک کارگردانی معمولی و قابل قبول.
داستان نمایش به ماجرای ارتباط عاطفی میان زن و مردی میپردازد که مشکل کوچکی با هم دارند، اما زن آن را بزرگ و حلناشدنی جلوه میدهد. مَرد که معلم مدرسه است، نمیتواند خوب حرف بزند و از مشکل کمرویی رنج میبَرد. او نمیتواند جملههایش را تمام کند یا منظورش را خوب برساند.
زن که از علاقه او به خود باخبر است، این مساله را به شکلی سادیسمگونه دستمایه ریشخند مرد و تفریح خود قرار داده است.
در روایت این قصه، تنسی ویلیامز بیشترین بار اطلاعاتی را بر دوش زن گذاشته است. او یکریز حرف میزند و حرف میزند و در طول حرفهایش یا مرد را مسخره میکند یا پیشداوری و قضاوت، و مرد گویا به خاطر حس عاشقانهاش نسبت به زن نمیتواند گستاخی او را پاسخ دهد، اما جالب آن که در پیشرفت داستان، مخاطب به مرور درمییابد زن نیز با مشکل حادی گریبانگیر است.
او دارو میخورد، خندههای بیدلیل و وحشیانه سر میدهد یا ناگهان ابراز خستگی و کلافگی میکند. این همان حلقه مفقوده ماجراست که متاسفانه خیلی دیر برای تماشاگر فاش میشود؛ این که زن به افسردگی مبتلاست و در حقیقت او نیز مانند مرد تنهاست و نیاز به همدم و هم صحبت دارد.
مرد که به نظر میرسد این موضوع را از آغاز دریافته، خود را به دست سرنوشت و زن میسپارد تا در کنار او به آرامش برسد. از منظر زن، آنچه سبب ملاقاتهای تکراری شبانه آنها شده، وابستگی است، نه دلبستگی؛ اما مرد عاقبت با اعترافی دیرهنگام، زن را متوجه اشتباهش میکند. او میگوید «دوستت دارم و میترسم»، و چیزی که موجب ترس مرد شده، نه خود دوستداشتن، که ابراز دوستداشتن است. او زن را دوست دارد، ولی با صدای آهسته.
در کارگردانی نمایش، اتفاق ویژهای را شاهد نیستیم. سمیرا مهدوی متن ویلیامز را خیلی خطی و سرراست به اجرا درآورده است.
میزانسنها دور از هر گونه تصویرسازی پیچیده است و ریتم و روایت نمایش، درست مانند رابطه زن و مرد، کُند و کشدار و گاهی کسالتبار. در دکور ثابت و قابهای تکراری نمایش، بازیگران مجبورند مخاطب را تنها با نحوه بیان و بازیهای گفتاری ـ بیشتر در مورد زن ـ به دنبال خود بکشانند.
حتی مرد هم که این فرصت را دارد تا با بروز بازیهای رفتاری، فضای جذابی را به نمایش تزریق کند، به دلیل کارگردانی فاقد خلاقیت مهدوی، از این امتیاز محروم مانده است. یکی از لحظههای کُشنده و بیتاثیر نمایش، صحنه بازی دومینوست.
به راستی چرا تماشاگر باید دقایقی طولانی را شاهد یک بازی ناآشنا و خاص میان دو شخصیت نمایش باشد، بیآنکه بداند میان آنها و بازیشان چه میگذرد یا چه معنایی باید از آن بازی استنباط شود؟ با توجه به اینکه شخصیتها نام ندارند و میتوان مشکل آنها را به هر فرهنگ و قومیتی نسبت داد، آیا بهتر نبود با انتخاب یک بازی آشنا و جهانیتر ـ برای نمونه شطرنج ـ علاوه بر رمزگشایی از افکار و دغدغههای شخصیتها، زمینه جذابتری برای سرگرمی تماشاگر فراهم میشد؟
در میان دو بازیگر نمایش، محمدعلی حسینعلیپور بسیار خوب و موفق عمل کرده است. نحوه بیان و نگاه او، شخصیت سادهلوح و خجالتی مرد را بدرستی نشان میدهد و با آن که در بیشترین لحظههای نمایش، حرکت بخصوصی ندارد، ریزترین و سادهترین حرکتهای او، احوال و افکار مرد را بیرون میریزد.
نگاه کنید به جایی که مجبور است چسب زخمی را دور انگشت زن بپیچد و این کار ساده را به شکلی نصفه نیمه ـ از سر خجالت ـ انجام میدهد. اشاره انگشت مرد به انگشت زن یک بازی نمایشی کوچک، اما بشدت جذاب و شیرین خلق میکند.
بازی راحله طاهری گرچه چندان در ذوق نمیزند و تماشاگر میتواند آن را تحمل کند، ولی تکرار بیش از حد خندههای عصبی و اغراقآمیز، زن را از وجه افسردگی و بیمارگونگی دور کرده و او را بیشتر موجودی بدجنس و دیگرآزار نشان میدهد. در حالی که زن هم به اندازه مرد، نیازمند اوست.
اگر زن در بازی خود از سکوتهای طولانی و نگاههای مفهومی و سرزنشبار به مرد استفاده میکرد، بیشک میتوانست وجوه بیشتر و پنهانتری از شخصیت زن را به نمایش بگذارد، اما طاهری در این شکل از بازی، بیضرورت گرفتار خندههای ناخوشایند و پرگوییهای کلافهکننده و آزارنده شده است. در مجموع باید گفت نمایش «نمیدونم فردا چی میشه»، هرچند دستاورد ضعیفی برای گروه اجرایی نیست، اما پیش و بیش از هر چیز به آثار تجربی و دانشجویی شباهت دارد تا یک اثر حرفهای و کامل از کارگردانی که حدود ده سال است در حوزه تئاتر و بویژه کارگردانی فعالیت میکند.
احمدرضا حجارزاده / جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
حجتالاسلام سید کاظم باقری معتقد است گفتمان مقاومت یک آرمان فراگیر اسلامی و انسانی است که فراتر از مرزها و فرقهها حرکت میکند
استاد یدالله کابلی معتقد است: تحولات نقاشیخط، نمایش قدرت نوآوری و خلاقیت در عرصه خط است
مصطفی کارخانه در گفتوگو با «جامجم»: