آمبروز بیرس کتاب جالبی به نام «فرهنگ شیطان» دارد. او در این فرهنگ تعابیر معاصر را طنزگونه توصیف کرده و جنبه تلخ آنها را به تصویر کشیده است. یکی از مطرحترین سایتهای گیم (pcgamer) نیز با رویکردی مشابه بعضی از اصطلاحات معمول بازیهای ویدئویی را به صورت طنز توصیف کردهاست. ملموسترین آنها را برای مخاطبان کلیک استخراج کرده و به زبان فارسی برگرداندیم. امیدواریم مطالعه آنها لبخندی بر لبانتان بنشاند.
AAA: درجه یک. لفظ تخصصی صنعت بازی برای بازیهای «بزرگ و فوقالعاده» است. از آنجا که هیچ بقالی نمیگوید ماست من ترش است، لفظ «درجه 2» در این صنعت جا ندارد!
Achievement: دستاورد. نوعی تجلیل درونبازی از عرق ریختنهای بازیکن است. سعی دارد اعمال بیهودهای مانند 500 بار بازی مولتیپلیر یا جمع کردن صد کلاه در بازی را محکمهپسند جلوه بدهد. آن قدیمها باید برای رسیدن به آن جان میکندیم، اما جامعه امروزی خسته است. میفهمید؟ خسته!
Action: اکشن. یکی از زیرسبکهای «بشدت» خاص بازیهای ویدئویی. به عناوینی اطلاق میشود که اتفاقاتی در آن جریان دارد. برخی صاحبنظران معتقدند آنهایی که هر بازی دم دستشان را اکشن مینامند، همانهایی هستند که همه سبکهای موسیقی را پاپ دانسته و همه تصمیمهای شخصیشان را قسمت تلقی میکنند!
Assassin’s Creed: کیش قاتل. سال نو میلادی خود را به جای Call of Duty، با بازی ما پر کنید. یوبیسافت به سود سالانه میاندیشد!
Autosave: ذخیره خودکار. همه میدانند موقع نمایش آیکون چرخندهاش نباید دستگاه را خاموش کرد و همین تحریکمان میکند که برای یک بار هم شده دستگاه را خاموش کنیم!
Avatar: آواتار. نماینده مجازی بازیکن. انواع و اقسام دارد؛ از jpeg های ساده و کوچک گرفته تا آدمکهای دراز و نیمهمتمدنی که تب داغشان پس از شش ماه به عرق سرد تبدیل شد!
Boss: رئیس، دشمنی خاص. تجسم سرگروههای هرمی که هوش و درایت خود را با اقامت در اتاق یا دخمهای به رخ میکشاند که هر چه برای کشتنش لازم است در هم آنجا قرار دارد. با اینکه هر دفعه دچار ضربه مغزی ناقص میشود، باز هم سرش را پایین انداخته و با تمام سرعت به سمت شما حملهور میشود.
Cheese: پنیر. معادل معنای کنایی کشک در فارسی. استراتژیهایی است که بازیکن را قادر میکند از راهی جدا از آنچه سازنده اصلی مد نظر داشته، بازی را رد کند. این نوع کشک براحتی از طریق اینترنت و شبکههای اجتماعی قابل سرایت است و برای پوکی استخوان هم فواید بسیاری دارد (اثر بسزایی در کاهش مدت زمان بیحرکت نشستن روی صندلی دارد!)
Checkpoint: چک پوینت. برکتی است که تا به آن برسید هزار بار میمیرید و زنده میشوید. چیزی مثل کار ثابت یا خرید ماشین و خانه. به یکیاش که برسید، تازه باید برای بعدی خود را به آب و آتش بزنید!
Cooldown: سردسازی. داغترین سلاحهای بازی پس از اندکی استفاده داغ میکند. برای استفاده مجدد باید صبر پیشه کنید تا سلاحتان سرد شود. سردسازی به حس حاصل بازیکن از انتظار نیز قابل اطلاق است!
CRPG: بازی نقشآفرینی رایانهای. اصولا چیزی شبیه بازیهای فکری است که کانون خانوادهها را گرم میکند. با این فرق که این یکی داور نمیخواهد، با گرمی و سردی کاری ندارد و خانواده را هم از آدم میگیرد!
Cover System: سیستم جانپناه. راهیاست آزموده و اثبات شده که بازیکن را وامیدارد در طول مبارزهها مثل گربه کز کرده در پشت یک تخته سنگ یا کارتن مقوایی (بسته به سطح فیزیک و عقل سلیم سازندگان) پنهان شده و گاهی سر بالا کرده و چند تیر حواله دشمن کند.
Crouch Jump: پرش در حالت نشسته. حرکتی ارتفاعدهنده که فراتر از انتظار ظاهر شد. رابطه حسنهای بین آن و آنلاینبازها حاکم است!
Class: کلاس. دستههایی را گویند که کاراکترهای بازی از نظر شخصیت و تواناییها در آنها طبقهبندی میشوند. ارتباطی با عبارات نامانوس و شنیع «باکلاس» و «بیکلاس» ندارد. در دنیای فانتزی همه کلاس دارند.
Closed beta: بتای انحصاری. به بازهای از زمان گفته میشود که سازندگان، بازی را برای تست به بعضی از بازیکنان خوششانس میدهند و پس از آن وانمود میکنند تمام انتقادات و پیشنهادهای آن بازیکنان را در بازی نهایی لحاظ خواهند کرد.
Cutting Edge: آخرین سیستم. حدود یکی دو میلیون تومان بیشتر از حد جیب مبارک است.
Difficulty Level: درجه سختی. تصمیمی بظاهر ساده است که بر اساس درکی که از تصور سازندگان از درجه سختی دارید اتخاذ میکنید! اگر هم سازندگان دیوانه از آب دربیایند چارهای جز تحمل ندارید!
Double-Jump: پرش دوبل. توهینی آشکار به استاد نیوتن و قوانین فیزیک که برای یک گیمر از قانون جاذبه هم حیاتیتر است!
DLC: محتوای قابل دانلود. بقیه همان بازی است که پولش را تمام و کمال دادهاید. به بهانهاش پول عیدی و شیرینی بچهها را میگیرند. هر چه کرَمتان است!
Early Access: دسترسی پیش از موعد. بیشتر از قیمت اثر نهایی پول بدهید و لذت تجربه یک بازی ناقص را بچشید! پول چرک کف دست است، اما پز این کارها را دادن تا ابد برایتان میماند.
Episodic: بازیهای اپیزودی. بجز بازیهای Telltale Games و چند مورد دیگر، اپیزودیک بودن بازی به این معناست که هیچوقت آخر آن را نخواهید دید. پس با علاقه دنبال نکنید.
E-sports: ورزشهای الکترونیکی. با وجود حرکات موثری چون حرکت شست روی دکمههای نمایی، حرکت مچ دست هنگام استفاده از ماوس و احتمال گرفتن آرتروز پا و گردن بر اثر نشستن طولانی روی صندلی، این ورزش فوقالعاده در حال در نوردیدن دنیاست! هر چند وقت تعدادی از بهترین ورزشکاران این رشته گرد هم آمده، در رقابتی نفسگیر پوز یکدیگر را به خاک میمالند! ورزشهای الکترونیکی از خطرناکترین ورزشها محسوب میشوند و به همین دلیل بیشتر فعالان این سبک ورزشی با پا گذاشتن به سی سالگی دنبال یک شغل آبرومند میروند و به خداحافظی از میدانها مجبور میشوند.
Escort Mission: ماموریتهای حفاظتی. جان یک یار انتحاری و نحیف را به دست شما میسپارند تا از او دفاع کنید. هر جا که بازیکن زیادی از بازی لذت ببرد، یکی از این مراحل را سر راهش میگذارند که یک وقت خوشی زیر دلش نزند!
Exclusive: انحصاری. در زمانهای قدیم که کنسولسالاری بر صنعت گیم حکمفرما بود، به معنی اختصاصی بودن یک بازی برای یک کنسول بود. این روزها به سال نکشیده، روی کنسولهای دیگر هم عرضه میشوند. بچههای این دوره زمانه را نمیشود کنترل کرد!
Fall Damage: صدمه سقوط. تنبیه ناخوشایند سازندگان برای بازیکنان دست و پا چلفتی!
Free to Play: بازیهای رایگان. فقط اسمش است! بعضیهایشان فضایی در خدمت بازیکن میگذارند تا حسابی تفریح کند و اگر دلش خواست پولی هم بپردازد. بعضی دیگر هم رسما کاسه مرشدی دست میگیرند. بعید نیست همین روزها جلویمان زنجیر هم پاره کنند و با قسم و آیه ازمان پول بگیرند!
JRPG: نقشآفرینی ژاپنی. کتاب داستانی است طولانی و انیمهوار که اگر به دست ویراستار کارآزمودهای بدهند با ماشین چمنزنی رویش ویراژ خواهد داد! آنچه میماند تعدادی مبارزه، موسیقی جذاب و موهای عجیب و غریب است.
Lag: لگ. بهانهای است در توصیف عملکرد ضعیف، حالا هر چه از آن برداشت کنید! ربطی هم به مقیاس فریم بازی ندارد.
Microtransactions:ریزتراکنش. عبارتی ناکارآمد برای توصیف مقدار پولی که بازیکنان در بازیهای رایگان خرج میکنند؛ در حالی که مقدار هر کدام از موجودی بعضی حسابهای بانکی نگارنده بیشتر است!
Mana: بنیه. عنصری که نشان میدهد کتاب خواندن و جادو جنبل فایدهای ندارد. ما که هیکل بزرگ میکنیم و با تبر به جان دشمن میافتیم!
Mouselook: تجسس با ماوس. استفاده از ماوس برای تجسس محیط، در حال حرکت و تیراندازی را گویند. برای یک گیمر به اندازه نفس کشیدن ساده و برای والدینشان به اندازه یاد گرفتن کار با یک گجت تازه سخت است!
MMORPG: نقشآفرینی مولتیپلیر کلان. زمانی ساخته شد تا محیطی اجتماعی برای گیمرها فراهم آورده و آنها را به هم نزدیکتر کند. امروزه به سبکی از بازی تبدیل شده که بازیکن را در خود بلعیده، او را از اجتماع که هیچ، از خانواده هم جدا میکند!
Noob: نوب! ملعونترین گونه گیمر است. نیست که بقیه همه از بدو تولد Dota 2 حرفهای میزده و در
Call of Duty هدشات میکردهاند...
NVIDIA: انویدیا. «بازی درست را باید با انویدیا کرد.» مگر اینکه AMD به سازندگان پول داده باشد که لوگویش را ابتدای بازی نشان بدهند. در آن صورت با آن!
Open-World: جهان باز. اغلب بازیها شما را در جعبهای کوچک گیر میاندازند. این بازیها شما را در جعبهای بزرگتر گیر میاندازند!
Port: پورت. نسخهای از یک بازی اغلب دوستداشتنی که از فرط مشکلات فنیاش کامتان را تلخ میکند.
PvP: بازیکن علیه بازیکن. 1) عنصری در بازیهای اکشن 2) استعاره کنایی از وضعیت حاکم بر فرومهای گیم و مناظرههای فنبویها!
Replay Value: ارزش تکرار. چیزی که همه بازیها ادعا میکنند دارند.
Real-time Strategy: استراتژی موقعیت سیال. در این سبک از بازی هر چه سریعتر باشید، حلوای بیشتری میخورید.
Retrogaming: قدیمبازی. تجربه مجدد رویاهای شیرین کودکی در سنین بلوغ و فرو ریختن کاخ رویاها را گویند. گذشتهها گذشته است. با آن کنار بیایید!
RPG: نقشآفرینی. فیلم بازی کردن هم میگویند. فیلمی است طولانی که اغلب آب به آن بستهاند. حال یا باید مسافتی دردناک را چند بار پیاده طی کنید تا با دو سه نفر صحبت کنید، یا باید سوار بر آسانسور سوت بزنید تا علف زیر پایتان سبز شود. گاهی اژدها میکشید، گاهی موجودات فضایی، اما قرار است همهاش حماسی باشد. نظر شما هم محترم است.
Stealth Mission: ماموریت مخفیکاری. قسمتی عذابآور در بازیهای اکشن است. مشرفید که میتوانید یکایک دشمنان سر راه را علنا از بین ببرید، همانطور که تا آن مرحله از بین بردهاید، اما اجازه چنین کاری را ندارید. چرا؟ چون همینی که هست!
Strategy: استراتژی. برنامههای کلان شما برای مسابقات آنلاین. پیشنهادی که هیچکس به آن محل نمیگذارد.
سیاوش شهبازی / کلیک (ضمیمه یکشنبه روزنامه جام جم)
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
ابراهیم قاسمپور در گفتوگو با جامجم مطرح کرد؛
ضرورت اصلاح سهمیههای کنکور در گفتوگوی «جامجم»با دبیر کمیسیون آموزش دیدبان شفافیت و عدالت
سپاس بیكران خدمت همه دوستان مخصوصا آقای شهبازی عزیز.
بازم از این دست مقالات قرار بدین.