نمونهاش هم بزرگترین کتیبه پهلوی در کازرون استان فارس است که در لابه لای نوشتههای رهگذران در حال مدفون شدن است.
عوامل طبیعی و انسانی متعددی موجب افزایش تهدید و تخریب آثار تاریخی کشورمان در یکی دو دهه اخیر شده است، اما یکی از مهمترین این عوامل آسیبرسان که شاید چندان به چشم نیامده و مورد غفلت قرار گرفته، یادگارنویسی روی بناها و آثار تاریخی است که تاکنون آسیبهای غیرقابل جبران زیادی را به این آثار وارد کرده است.
کافی است نگاهی دقیقتر به بناهای تاریخی این سرزمین بیندازید؛ از پل خواجو و سی و سه پل در اصفهان و مسجد جامع یزد و بافت تاریخی آن گرفته، تا کتیبهها و بناهای تاریخی و باستانی استانهای فارس و کرمانشاه؛ همه و همه زخم و جراحتی بر روح و پیکر دارند که دلیل آن یادگاری نویسیهای بیامان با زغال و رنگ و ماژیک و حتی تیغ و چاقو توسط رهگذرانی است که دانسته و ندانسته میخواهند نام خود را با تاریخ پیوند داده و ماندگار کنند، اما بی خبرند که با این کار کل تاریخ و هویت این سرزمین را محو و نابود میکنند.
یکی از این آثار تاریخی ارزشمند کشور که از هجوم یادگارنویسها در امان نمانده و روز به روز زیبایی و صلابت خود را بیشتر از کف میدهد، کتیبه «کردیر» یا «پهلوی» در کازرون فارس است که در دوران ساسانیان و از زبان کردیر؛ یکی از برجستهترین موبدان این دوره تاریخی و در زمان پادشاهی بهرام دوم نوشته شده است.
این کتیبه باوجود اینکه از سال 1318 به ثبت ملی رسیده و بزرگترین کتیبه خط پهلوی دنیا به شمار میرود، در حفاظت حداقلی به سر میبرد و به گفته عضو شورای مرکزی انجمن هماندیشان جوان شهرستان کازرون پس از گذشت 80 سال از ثبت ملی آن، هنوز هیچگونه اقدام موثری که بتواند ضامن بقای این خطوط باستانی و حفظ این کتیبه ۱۱متر مربعی باشد، صورت نگرفته است.
محسن عباسپور با اشاره به اینکه کتیبه کردیر بهواسطه واقع شدن در موقعیت خاص کوهی که بر آن حجاری شده، در معرض مستقیم عوامل فرسایشی از جمله بارش باران و تابش شدید نور خورشید قرار گرفته است، در گفتوگو با مهر میافزاید: علاوه بر این، محصور نبودن این کتیبه باعث دسترسی راحت به آن شده، که برخی از این امر سوءاستفاده و به نوشتن و کشیدن یادگاریهایی روی کتیبه اقدام کردهاند که صدماتی جدی به این اثر واردآورده است.
البته محمدرضا معینی، سرپرست میراث فرهنگی و گردشگری شهرستان کازرون معتقد است برای نگهداری از این نقش برجسته، حفاظت فیزیکی انجام میشود و بهطور معمول روزانه گشت زنیهای لازم در اطراف آن صورت میگیرد، با این حال این حفاظت کافی نبوده و به همین دلیل قرار شده که اطراف این کتیبه فنس کشی شود تا از دسترس همگان درامان باشد.
سنگهای معبد آناهیتا در کرمانشاه نیز که بازمانده دوره اشکانی است، حال و روز مشابهی دارد و از آنجا که حفاظتی از آن نمیشود، به دود آتش معتادان و یادگاری نویسی رهگذران، سیاه و مجروح شده است.
این روند تلخ در استان یزد نیز لطمات زیادی به ابنیه و حتی بافت تاریخی شهر یزد وارد کرده است، بهطوری که نه تنها آثار تاریخی، بلکه دیوارهای بافت تاریخی و ثبت ملی شده این شهر نیز مملو از یادگارنویسی و شعارنویسیهایی است که چهره زشتی به در و دیوار این بافت قدیمی که محل گذر بسیاری از گردشگران خارجی بوده و قرار است خود را برای ثبت جهانی آماده کند، داده است.
معاون میراث فرهنگی استان یزد با بیان اینکه مسئولیت حفاظت از بافت شهری به عهده شهرداری است و این نهاد باید به این موضوع وارد شود، به جامجم میگوید: اغلب نوشتههای روی دیوارهای بافت تاریخی شهر یزد، تبلیغات است که از طریق شماره تلفن آن براحتی میتوان نگارنده را پیدا و با آن برخورد کرد، هرچند به دلیل ارزان بودن مصالح به کار رفته در این بافت، که عمدتا کاهگل است، میتوان آن را با هزینه کمی پوشاند و مرمت کرد، اما مرمت و پاکسازی دیگر آثار تاریخی که با یادگارنویسی مخدوش میشود، بسیار هزینهبر است، بهطوری که گاه هزینه پاک کردن شعارها و یادگارنویسیهای روی دیوارهای بناهای تاریخی از مرمت کل ساختمان بیشتر است و زحمت زیادی برای کارشناسان به همراه دارد.
محسن ذاکرینیا با بیان اینکه معمولا آثاری که داخل شهر و تحت حفاظت است، کمتر مورد یادگار نویسی واقع میشود، میافزاید: اما معمولا آثار خارج از شهر و یا آثاری که تحت حفاظت نیست، از این نظر در امان نیست، بهطوری که در بنای تاریخی شهدای فهرج که خارج از شهرستان فهرج قرار دارد، از سال 1314 یادگاریهای نگاشته شده و این روند همچنان ادامه دارد.
ذاکرینیا با اشاره به اینکه بسیاری از این یادگارینویسیها به دلیل ناآگاهی است، یادآور میشود: گرچه میراث فرهنگی تاکنون بهدلیل مشغلهها و گرفتاریهای فراوان، فرصت برخورد جدی با این پدیده را نداشته است، اما اقداماتی را در جهت کاهش آن از جمله نصب تابلوهای تبلیغاتی برای معرفی ارزش و هویت آثار و همچنین نصب تابلوهای هشداردهنده مبنی بر برخورد جدی با عاملین، از چند سال پیش آغاز کرده و امسال نیز آن در برنامه کاری خود قرار داده است.
آثار تاریخی نماد هویت جمعی ماست
آثار تاریخی شهر اصفهان نیز از تخریب بهواسطه یادگارنویسی درامان نمانده است و آنطور که یک کارشناس مسئول در میراث فرهنگی این استان به جام جم میگوید: پلهای تاریخی شهرستان اصفهان از جمله سی و سه پل و پل خواجو و کاخهای هشت بهشت، عالی قاپو و چهلستون مملو از این پدیده مخرب است.
شهرام امیری با اشاره به اینکه یادگارنویسی ریشه در وندالیسم؛ پدیده تخریبگرایی اماکن عمومی دارد که در همه جوامع، کم و بیش دیده میشود، میافزاید: نوشتن روی صندلیهای اتوبوس یا پاره کردن آنها نمونهای از وندالیسم است، اما بدترین نوع وندالیسم که در مواقعی آسیبهای ناشی از آن جبرانناپذیر خواهد بود، نوشتن و کندهکاری روی بدنه آثار تاریخی است که ناشی از ضعف فرهنگی یک جامعه است و متاسفانه در کشور ما زیاد مشاهده میشود.
به گفته وی یادگارنویسی روی آثار تاریخی شهرستان اصفهان به حدی بود که مسئولان میراث این استان را از چند سال پیش به انجام اقدامات محافظتی همچون نصب حفاظهای شیشهای و افزایش مراقبان در داخل بناهایی همچون چهلستون، هشت بهشت و عالی قاپو سوق داد که از سال گذشته این بناها به سیستم حفاظت الکترونیکی نیز مجهز شده و هرگونه تلاش برای نزدیک شدن و خدشه دار کردن این اماکن به طور شبانه روز رصد شده و درصورت مشاهده مورد خاص با آن برخورد میشود.
این کارشناس مسئول درعین حال یادآور میشود که این حفاظتها خاص اماکنی است که تحت نظارت و مسئولیت میراث فرهنگی است و دیگر بناها همچون پلهای تاریخی شهرستان از این حفاظتها بیبهره است، به همین دلیل همچنان شاهد دیوارنویسیهای زیادی روی پلهای سی و سه پل و پل خواجو هستیم که از معابر مهم درون شهر بوده و روزانه چندین هزارنفر از روی آنها عبور میکنند. خدشهدار کردن این پلها به حدی است که فقط سال 92 حدود 100میلیون تومان برای پاکسازی سی و سه پل هزینه شد.
امیری عواملی همچون پایین بودن سطح سواد فکری و فرهنگی، ابراز وجود و نشان دادن خود و آگاه نبودن نسبت به ارزش آثار تاریخی را از دلایل یادگارنویسی عنوان کرده و می گوید: گرچه طی یک دهه اخیر شاهد رشد و توسعه سفر و گردشگری بوده ایم، اما به موازات آن، آموزش مسئولیت پذیری به مردم داده نشده است و توریسم مسئول پرورش نداده ایم، به همین دلیل اکنون شاهدیم که با افزایش سفرها میزان تخریبها و یادگارنویسی ها هم افزایش یافته است که تنها راه برون رفت از این معضل فرهنگی نیز شناساندن ارزش و اهمیت آثار تاریخی به مردم به عنوان هویت جمعی همه ماست تا هر فرد همانطور که نسبت به هویت شخصی و شناسنامه خود مطلع بوده و در حفظ آن کوشاست، در حفظ هویت جمعی خود نیز احساس مسئولیت کند.
فاطمه مرادزاده - گروه ایران
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد