دهکردی معتقد است آنچه امروز به دست ما رسیده محصول عملکردمان در ادوار مختلف تاریخ است؛حال میخواهد به عنوان یک شهروند عادی باشیم یا به عنوان فرد سیاستگذار در حوزه فرهنگ. او این روزها نمایش «هیچکس نبود بیدارمان کند» را با همراهی بازیگرانی چون فریبا متخصص، الهام پاوهنژاد، رضا مولایی، خاطره حاتمی، محمدرضا علیاکبری، عارفه لک، نیکی نصیریان، نیلوفر دربندی و آماندا موسوی در تئاتر باران روی صحنه دارد؛ نمایشی که بیشک انعکاسدهنده نگاه و تفکرات او نسبت به تاریخ، جامعه و فرهنگ است. بر این اساس گفتوگویی با این هنرمند داشتهایم که میخوانید:
علاقه شما به تاریخ از کجا نشات میگیرد؟
تاریخ، دغدغه همیشگیام بوده دغدغهای که در سالهای اخیر به واسطه مصادیقی که در حوزه فرهنگ با آن روبهرو بودم، بیشتر شده است و مطمئن شدم اینها اشتباهاتی است که مکرر رخ میدهد. درواقع، اشتباهاتی که طی صد سال گذشته در حوزه فرهنگ رخ داده، 50 سال بعد هم تکرار شده و به همین ترتیب تا زمان حاضر پیش آمده است. ما هیچگاه تلاش نکردهایم حافظه تاریخیمان را فعال نگه داریم، به همین سبب اشتباهاتمان تکرار شده است. در همه حوزهها این گونه بوده است، هر کاری انجام میدهیم، سال بعد آن را نیز به همان شکل برنامهریزی میکنیم و طی مسیر همان روند گذشته را ادامه میدهیم. علت این مساله به سبب آن است که حافظه قوی و فعالی نداریم گاهی حافظهمان به خواب میرود، گاهی ضعیف میشود و گاهی هم آن را به خواب میزنیم! بنابراین طبیعی است این پدیدهها به صورت مستمر رخ دهد. بروزشان نیز پر از خسارت و آسیب است، آسیبهایی که درست کردن آنها به هیچ عنوان کار سادهای نیست و زمانبر خواهد بود. باور دارم که باید تاریخ را تکرار و واکاوی کرد وگرنه گشودن آن فقط یک فصل مرده است. باید ارزش آن را درک و مدام به آن مراجعه کنیم، عبرت بگیریم تا بتوانیم امروزمان را درست و آیندهمان را بخوبی ترسیم کنیم.
چرا دهه 30 را برای بیان داستانتان انتخاب کردید؟ آیا اتفاقات این دوره تاریخی دستمایه خوبی برای بیان داستان بود؟
سال 32 فضا ملتهب و جامعه پر از بیقراری بود، بنابراین بستر مناسبی برای آن است که درام خودش را بروز دهد. قصد وقایعنگاری، بازسازی آن سالها یا انجام کار مستند را نداشتم، هدف این بود که درام بخوبی روایت شود و این مقطع زمان مناسبی بود. در کار قبلیام به دهه 60 پرداختم، فکر کردم باز هم باید به عقب بروم و برخی مسائل را در گذشته دورتری جستجو کنم.
شخصیتهای داستان با توجه به تعلق داشتن آنها به دوران دیگر، بسیار امروزی و قابل لمساند.
همیشه کوشش کردم فرزند زمانه خودم باشم، این داستان متعلق به سال 32 است. اگر بخواهم درامی مربوط به یونان باستان را نیز به تصویر بکشم، کوشش میکنم حیات اثر در امروز باشد.
زبان فارسی مورد تهدید و هجمه قرار گرفته است؛ واژگان فارسی در حال از بین رفتن است و کسی هم به داد آن نمیرسد. چرا باید اجازه دهیم این اتفاق شکل بگیرد؟ |
با قرار دادن این شخصیتها پشت یک میز قصد داشتید قضاوتی میان تفکرات افراد مختلف داشته باشید؟
میتوان چنین برداشتی هم داشت. تلاش کردم تمام جوانب را در نظر بگیرم، این که مخاطب بتواند قضاوتهایی داشته باشد که گاهی با آنچه در ذهن من بوده منطبق باشد. گویی آدمها یکدیگر را به قضاوت مینشینند.
چمدانهای چوبی در این نمایش نشانه بسیار پررنگی است. چرا چنین طراحی را ایجاد کردید؟
تمام اجرا در یک جهان نظم یافته حرکت میکند و از دل اثر بیرون میآید. طراحی صحنه در ذیل همین معنا حرکت میکند. چمدان نمادی از دائم در سفر بودن نداشتن استقرار کامل و بیقراری است، گویی آدمها همیشه در این جامعه چمدان به دست هستند. ما از اشتباهاتمان عبرت نگرفته و نخواستهایم بنای جدید درستی بر پایههای محکم ایجاد کنیم، به همین دلیل این سردرگمی از گذشته تاکنون ادامه پیدا کرده و مدام تکرار میشود.
زبان نمایش با آنچه مخاطبان میشناسند و به کار میبرند فاصله دارد. با توجه به این مساله آیا ارتباط درستی میان تماشاگران با چنین واژگانی ایجاد میشود؟
زبان فارسی مورد تهدید و هجمه قرار گرفته است، به عنوان مثال زمانی که از فردی میخواهید کاری را انجام دهد، در پاسخ به شما میگوید من try میکنم! آیا در زبان فارسی کلمه تلاش یا سعی نداریم؟ واژگان فارسی در حال از بین رفتن است و کسی هم به داد آن نمیرسد. چرا باید اجازه دهیم این اتفاق شکل بگیرد؟ این نگرانی زبانی جزئی از پرسشهای فراوان من است. یکی از تماشاگران در مورد کلمه «بیبی افتنگو» در نمایش دچار سوال شده بود، بعد از جستجو متوجه شد این واژه را به دخترهای کوچکی میگویند که میخواهند ادای بزرگترها را درآورند. زمانی که تماشاگر با چنین واژههایی روبهرو میشود، واژگانی را که از یاد برده است دوباره میشنود و به یاد میآورد یا برای درک آن به دنبالش خواهد رفت. این نمایش با زبان سنگین آغاز میشود و هر چقدر جلوتر میرود، زبان آن صریحتر و نزدیک به گویش امروزی ما میشود.
در صحبتهایتان به پرسشهای بسیارتان اشاره کردید، با اجرای این اثر تا چه اندازه به این سوالات پاسخ داده شد؟
به بسیاری از پرسشهایم پاسخ داده است، پرسشهایی که بیشک هر سال به آنها اضافه خواهد شد؛ زیرا پرسشگری رکنی ثابت در روند زندگی من است. این نمایش با توجه به زمان و امکاناتی که در اختیار داشتم، پاسخگویی درخوری برای پرسشهایم بود.
نمایش هیچکس نبود بیدارمان کند در تئاتر باران، یکی از سالنهای خصوصی اجرا میشود. آیا سالنهای خصوصی میتواند پاسخگوی خوبی برای تئاتر ما باشد؟
گسترش تئاتر، حتی در یک مجتمع آپارتمانی در نفس خود، خوب است؛ به شرط آن که ساز و کار منسجمی داشته باشد. تئاتر در همه جای دنیا، به اشکال مختلف نیازمند حمایت است. تئاتر ما جوان و از قدمت صد ساله برخوردار است، این در حالی است که تئاتر خصوصی اروپا از پیشینهای 500 ساله مکتوب برخوردار است. فاصله میان ما قابل مقایسه نیست. این اتفاق همانگونه که گفتم، با توجه به اهتمام دولت در گسترش آن اتفاق مبارکی است، اما تنها به زبان شدنی نیست. هر سالنی نیازمند حمایت، هزینه، تجهیزات، وام و برنامهریزی است. اگر تنها تعداد آنها گسترش یابد به لحاظ آماری موفق بودهایم، اما از لحاظ عملگرایانه با چالش بزرگی روبهرو میشویم. هر اثری نیازمند ابزار و تجهیزاتی است، صرف داشتن یک مکعبمستطیل کافی نیست و برای گونههای مختلف تئاتر شمولیت پیدا نمیکند. معتقدم کسانی که تصمیم به تاسیس چنین سالنهایی با توجه به شرایط کنونی میگیرند، ایثار میکنند. دولت باید بیشتر از قبل آنها را حمایت کند تا با آسیب مواجه نشوند و برای امرار معاش تن به هر رفتاری ندهند.
از ابتدا سالن باران را انتخاب کرده بودید؟
نه، درخواست اجرا برای مجموعههای تئاتر شهر و ایرانشهر را داده بودم که امکانپذیر نشد. بعد از دیدن سالن باران و تصمیم به اجرا در این مکان، درخواست ایرانشهر پذیرفته شد، اما به قولی که به سالن باران دادم عمل کردم و در این تماشاخانه روی صحنه رفتم. امید است با توجه به استقبال گسترده مخاطبان از این نمایش آن را در سالنهای دیگر پایتخت و سایر استانهای کشور نیز اجرا کنیم.
جـــامجــــم
مهرانگیز قهرمانی
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
بازگشت ترامپ به کاخ سفید چه تاثیری بر سیاستهای آمریکا در قبال ایران دارد؟
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگو با علی کاظمی، از ورودش به بازیگری تا نقشهای مورد علاقهاش
رضا جباری: درگفتوگو با «جام جم»: