آخرین نمونه از این دست اتفاقات، برکناری محسن آشوری، دبیر فدراسیون بوده که به قول خودش چند روز پیشتر قصد استعفا داشت، اما توسط سمندر رئیس فدراسیون کاراته اغفال شد. آشوری 22 سال سابقه کار اجرایی در فدراسیون کاراته دارد. از 11سالگی کاراته کا بوده و سبک کیوکوشین را به ایران آورده است. گفتوگوی جامجم با آشوری در فاصله چند روز به آغاز رقابتهای کاراته قهرمانی آسیا، زوایای دیگری از مدیریت این ورزش را آشکار میکند.
شما از کسانی هستید که همیشه از وجود ظرفیتهای کاراته ایران دفاع کردهاید. آیا با وجود این ظرفیتها توانستهایم به موقعیتهای بزرگ دست پیدا کنیم؟
کاراته ایران از دو جنبه قهرمانی و اخلاقی جایگاه ویژهای دارد. در فلسفه وجودی این ورزش، مباحث اخلاقی نهفته است که با زیرساختهای اصولی میتوان فرهنگ اخلاقی و قهرمانی کاراته را در جامعه بارور کرد. کاراته ایران با وجود ظرفیتهایش و موفقیتهایی که طی چند سال اخیر به دست آورده، همچنان تحقیر شده است و قهرمانان این ورزش در اندازه افتخاراتی که به دست آوردند، مورد توجه قرار نگرفتند.
بحث تحقیر که میگویید برای من جالب است. چطور این اتفاق افتاده و از سوی چه کسانی کاراته تحقیر میشود؟
کاراته درگیر جنگ بین خودیها علیه همدیگر است. در این ورزش افرادی هستند که داعیه عاشق بودن دارند در صورتی که عاشق اهل ایثار است؛ اما کسانی که شعار میدهند حاضر نیستند ایثار کنند تا این ورزش روی آرامش به خود ببیند. کاراته تنشهای عمیقی دارد که هم ورزشکارانش نمیتوانند به طور شایسته خودنمایی کنند و هم این که تاکنون نتوانسته در جامعه به جایگاه واقعیاش برسد؛ بنابراین من واژه تحقیر را به کار میگیرم، هر چند گفتن آن برایم سخت است.
آیا شما به عنوان دبیر فدراسیون کاراته در این سالها فرصتی برای از میان بردن تفکرات منفی علیه این ورزش پیدا نکردید؟
من دوست داشتم کاراته را در اندازههای خودش نشان بدهم. کاراته ایران میتواند در جهان بهترین باشد، اما به یک پروسه نیاز دارد. یک نفر میان مدیرانی که هر سال عوض شدهاند، نمیتواند کاری انجام بدهد. آن هم در فضایی که حرمتها حفظ نمیشود و باید هر روز انرژی زیادی برای خنثی کردن حاشیهها بگذاریم.
یعنی مدیران بالادستی شما خواهان خارج کردن کاراته از تحقیرهای ایجاد شده نبودند؟
از سال 84 تاکنون هفت مرتبه روسای فدراسیون کاراته تغییر کردند. به نظر شما در این فضای کاملا بیثبات میتوان برنامهای طولانیمدت برای کاراته اجرایی کرد یا باید فقط به موفقیتهای مقطعی توجه داشت؟ برنامهریزی در فضای پرتنش کاراته کار سختی است و نمیتوان با مدیرانی که در ده سال گذشته هفت مرتبه تغییر کردهاند به فکر پروسه طولانی مدت بود. این نکته از داخل به خارج از مرزها هم رسیده و اکنون در مجامع جهانی کاراته به فدراسیون ایران توجه نمیکنند.
یعنی گزارش جنگ داخلی اهالی کاراته به فدراسیون جهانی داده میشود؟
وقتی اوضاع داخلی کاراته ایران بیثبات و پرتنش است و نمایندهای از ایران در فدراسیون جهانی صاحب کرسی نیست، نتیجه این میشود که مسئولان جهانی هم به ما توجه نکنند و بگویند اینها با هم درگیرند پس چگونه میتوانند در مجامع بینالمللی صاحب کرسی باشند. در شرایط کنونی تعادلی میان موفقیتهای کاراته کاهای ایرانی در عرصههای جهانی با گرفتن کرسیهای بینالمللی برقرار نیست و این یک ضعف است.
چرا این همه رئیس عوض شده است؟
زیرا هیچ گاه رئیس فدراسیون از طرف همه گروههای جامعه کاراته مورد حمایت قرار نگرفت. هر کسی آمد جو را به قدری مسموم کردند که فضای صمیمیت و وفاداری در کاراته از میان برود و در آخر به کنارهگیری و استعفا منجر شود. موفقیتهای کاراته به خاطر تلاش دلاورمردان و شیرزنان است زیرا ما پارادوکس، تضاد و خلأ مدیریتی داریم. اگر چنین نبود اکنون باید میان عناصر موفقیت، تعادل مناسبی برقرار میکردیم.
آیا پیش از خروج از فدراسیون به این موارد فکر کرده بودید و برای عبور از این بحرانها برنامهای داشتید؟
من دوست داشتم تغییر ساختاری در سیاستهای کلان و برنامههای بلندمدت فدراسیون به وجود بیاورم با این نیت که آقایی کاراته را در همه ابعاد در جهان ثابت کنم. وقتی ورزش ایران در بازیهای آسیایی به مدالهای تیم کاراته نیاز دارد، باید به همان مقدار هم به ورزشکاران کاراته توجه شود. یکی از برنامههایم این بود این موضوع را میان مسئولان جا بیندازم که کاراته کاها را فقط در گرفتن مدال نبینند و توجه همه جانبهای به کاراته داشته باشند. البته وقتی زدوخوردهای داخلی کاراته آنقدر زیاد است چه انتظاری باید از مسئولان بالادستی داشت که این ورزش را بزرگ ببینند.
آیا سبکهای متعدد کاراته از عوامل به وجود آمدن این تنشهاست؟
نه صحبت من بر سر مدیریت است. تعدد سبکها یک فرصت به شمار میرود که چنانچه مدیریت درستی صورت نگیرد به تهدید تبدیل میشود. اگر اندیشه نداشته باشیم تمام فرصتها را به تهدید تبدیل میکنیم که در راس همه ضعفها، مدیریت ضعیف و ناکارآمد است.
کاراته کاهای زیادی هستند که میگویند فدراسیون در انتخابیها اعمال نظر میکند. به عنوان دبیر سابق فدراسیون چقدر با این گفتهها موافق هستید؟
اگر بگویم چنین چیزی وجود نداشته، دروغ گفتهام. جامعه کاراته آگاه است. متاسفانه این طور بوده...
حتی زمانی که شما مدیر تیمهای ملی بودید؟
در یکی از سایتها گفتوگویی از آقای سمندر، رئیس فدراسیون کاراته خواندم که مدیریت مرا وقتی مدیر تیمهای ملی بودم زیر سوال بردند. ایشان گفتند من نتوانستم تنشهای به وجود آمده در تیم ملی را از میان ببرم. بله درست گفتند. به عنوان مدیر باید خوب مدیریت میکردم، اما خود آقای سمندر چقدر دست مرا برای برطرف کردن مشکلات باز گذاشتند؟ آیا من مستقل بودم و اختیار تام داشتم یا باید گفتههای ایشان را پیاده میکردم. من هرگز آزادی عمل نداشتم. من چقدر در ترکیب تیم ملی نقش داشتم؟ در فدراسیون کاراته باید رضایت سمندر جلب میشد، اما بیشتر مواقع این رضایتها بحق نبود. باز هم میگویم تیمی که صد درصد انتخابی بحق باشد تاکنون به مسابقهها رهسپار نشد.
چرا شما با آگاهی از این مسائل همان جا کنار نکشیدید؟
من باید همان جا خودم را کنار میکشیدم، زیرا همسویی میان من و سیاستهای اعمال شده وجود نداشت. من این ایراد را به خودم میپذیرم و اکنون آن را یک گناه بزرگ میدانم. در آن مقطع هدفم این بود آرامش نسبی را به تیم ملی بازگردانم. شاید این نکته مانع کنارهگیری من شده بود؛ اما باید زودتر میرفتم، خیلی زودتر از این اتفاقات نامبارک.
درباره یک عزل
محسن آشوری، دبیر سابق فدراسیون کاراته درباره عزل خود از فدراسیون کاراته میگوید: چند ماه پیش استعفایم را نوشتم؛ اما علیرضا سمندر، رئیس فدراسیون کاراته نپذیرفت. در همان نامه اشاره کردم جریان سازیهایی علیه من صورت گرفته است. تا یک ماه پیش از برکناری این فشارها ادامه داشت که دوباره از سمندر خواهش کردم با کنارهگیری من موافقت کند، باز نپذیرفت و در پاسخ گفت با هم آمدیم، با هم میرویم. دیدم به لحاظ اخلاقی درست نیست. ماندم، اما صبح همان روز که سمندر از من خواست بمانم نامه عزل مرا امضا کرد! خودم از این رفتار جا خورده بودم. چطور ممکن است.
محمد رضاپور
ورزش
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد