این بخشی از دفاعیات پسر جوان متهم به قتل دختر مورد علاقهاش است. جسد مقتول هیچگاه پیدا نشد و متهم در دادگاه اعترافات قبلی خود را انکار کرد. رسیدگی به این پرونده از 12 اسفند سال 92 آغاز شد.
به گزارش جامجم، خانواده دختر 20 سالهای به نام نرگس با مراجعه به کلانتری اعلام کردند فرزندشان گم شده است. نرگس روز حادثه برای رفتن به مطب پزشک از خانه خارج و به طرز مرموزی ناپدید شد.
کارآگاهان در نخستین گام، تحقیقات خود را روی تماسهای دختر جوان متمرکز کرده و متوجه شدند نرگس آن روز به مطب رفته و آخرین بار با پسر جوانی تماس گرفته است.
با کشف این سرنخ، پسر 18 ساله به نام آرمان دستگیر شد.
اعتراف به قتل
کارآگاهان در بازرسی محل سکونت آرمان، متوجه آثار خون در اتاقش شده و به همین دلیل او را بازداشت کردند. آرمان وقتی متوجه سرنخهای جدید در پرونده شد، گفت: من و نرگس همراه خانوادههایمان به آنتالیا سفر کرده بودیم که آنجا با هم آشنا شده و قرار گذاشتیم ازدواج کنیم. ارتباط ما در تهران هم ادامه داشت تا این که تصمیم گرفتم به این رابطه پایان دهم. روز حادثه وقتی نرگس به خانهمان آمد، موضوع را با او مطرح کردم. آن زمان مادرم در منزل حضور نداشت و برادر کوچکم در اتاقی دیگر موسیقی گوش میداد و صدای ما را نمیشنید. نرگس وقتی فهمید قصد ندارم با او ازدواج کنم، به شدت عصبانی شد و مرا هل داد، من هم عصبانی شدم و او را هل دادم که سرش به لبه تختخواب خورد و بیحال شد.
وی اضافه کرد: من که کنترلی بر رفتارم نداشتم، سر او را چند بار دیگر به میله تخت کوبیدم و بعد با میله بارفیکس هم چند ضربه به وی زدم. بعد از مرگ نرگس، جسد را در کیسه نایلونی قرار داده و سپس در چمدانی چرخدار گذاشتم. در تاریکی هوا، چمدان را از خانه بیرون بردم و جنازه را در سطل زباله انداختم و فرار کردم.
جسد کشف نشد
این ادعا در حالی مطرح شد که تحقیقات نشان داد، نرگس دختری مبادی اخلاق بود که فقط به قصد ازدواج با آرمان آشنا شده بود و در مدت آشنایی نیز رابطهشان فقط به گفتوگو درباره ازدواج محدود میشد. دختر جوان وقتی متوجه میشود پسر جوان فریبش داده، به او اعتراض میکند که درگیری آنها به قتل منجر میشود.
آرمان در ادامه صحنه جنایت را بازسازی کرد و پرونده با صدور قرار جلب به دادرسی دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
پای میز محاکمه
صبح دیروز پسر جوان در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه قرار گرفت. در ابتدای این جلسه، نماینده دادستان در جایگاه قرار گرفت و برای متهم تقاضای مجازات قانونی کرد. سپس اولیای دم برای قاتل دخترشان تقاضای مجازات قانونی کردند.
رئیس دادگاه با تفهیم اتهام به آرمان از او خواست در برابر اتهام قتل عمدی از خود دفاع کند که پسر جوان با رد این اتهام گفت: من مرتکب قتل نرگس نشدم. روز حادثه او برای اینکه درباره شرایط زندگی در سوئد صحبت کنیم، به خانه ما آمد. بعد از گپ زدن او راهی خانهشان شد که متوجه صدای افتادن فردی در راه پله شدم. وقتی از آپارتمان بیرون آمدم، نرگس بیهوش روی راهپله افتاده بود. او را به داخل آپارتمان آوردم و از ترس جسدش را داخل چمدان قرار داده و در خیابان رها کردم.
رئیس دادگاه: چرا با اورژانس تماس نگرفتی؟
متهم به قتل: مادرم اگر میفهمید دختری را به خانه راه دادهام، جنجال بهپا میکرد. از ترس او با اورژانس تماس نگرفتم.
رئیس دادگاه: خانه شما آسانسور داشت، چرا او باید از راه پله میرفت؟
متهم به قتل: این تصمیم را خودش گرفته و دلیلش را نمی دانم.
رئیس دادگاه: چرا به دوستت گفتی، او را با میله بارفیکس کشتهای؟
متهم به قتل: چون اگر میگفتم از پلهها سقوط کرده، حرفم را باور نمیکرد به همین خاطر به او گفتم که با میله بارفیکس نرگس را کشته ام.
رئیس دادگاه: در تحقیقات اولیه به قتل اعتراف کردهاید، درباره آن چه دفاعی دارید؟
متهم به قتل: اعترافاتم تحت فشار بازجوییها بود.من مرتکب قتل نشدم و اعترافات قبلی خودم را قبول ندارم.
پس از آخرین دفاعیات متهم و وکیل مدافعش، قضات دادگاه برای صدور حکم وارد شور شدند.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد