فقط کافی است معترض شوی، با چهرهای عبوس و حق به جانب میگوید: به خاطر یک لقمه نان، به هر دری میزنم و شما مدام زبان به شکوه دارید، بشکند این دست که نمک ندارد.
با همکارم برنامه کاری فردا را تنظیم میکنم و...، اینجاست که مهر سکوت باید بر لب نشاند، هیچ نگفت و اجازه داد تلفن همراه مرد خسته از کار تا بر سر سفره شام نیز آورده شود!
خانم خانه هم همین طور است، در حال غذا درست کردن، رسیدگی به درس و مشق فرزندان و حتی به هنگام لالایی خواندن برای آنان، در تمام مدت، تلفن همراه به دستش و دائما با آن مشغول است.
بماند که جوان و نوجوان خانه نیز بیسروصدا و فارغ از همه چیز در اتاقشان مینشینند و با دوستان مجازیشان دل میدهند و قلوه میگیرند و چشم بر دنیای رنگارنگی میدوزند که شاید مجوز ورود به آن، هنوز صادر نشده یا برایشان خیلی زود است!
تکنولوژی آمده است، خوب یا بد؛ امروزه کمتر کسی را میتوان پیدا کرد که تلفن همراه به دست نباشد و سر و کله و تمام حواسش در آن غرق نباشد!
در مهمانیها، کوچه و خیابان، سر میز شام و ناهار و خلاصه همه جا، این مهمان ناخوانده حضور دارد! با وجود وایفای و انواع شبکههای اجتماعی، کانون خانواده، صفا و صمیمیت و گفتمان اعضای خانواده نیز تحت تاثیر قرار گرفته است.
برخی از خانوادهها از بزرگ و کوچک همگی سری در شبکههای اجتماعی دارند و لاجرم هیچ کس متوجه نبود دیگری در کنار خود نیست و همه چیز روبهراه است، اما در برخی از خانوادهها، اعضای خانواده، مثل مادر و پدر و همسر و شاید هم فرزندان، مدام از تکنولوژی شاکی هستند
و با شنیدن صدای زنگ یا آهنگِ آمدن پیامک تلفن همراه، احساس تنش و ناراحتی کرده و بلافاصله واکنش نشان میدهند، چون یا اهل این شبکهها نیستند یا شاید تلفن همراهشان مجهز به امکانات اندرویدی نیست.
تکنولوژی مثل چاقوست! همان طور که از چاقو میتوان هم برای پوست کندن میوه و بریدن کیک استفاده کرد و هم برای انجام اعمال ناشایست.
از تکنولوژی نیز میتوان چنین استفاده دوگانهای داشت. شما میتوانید با استفاده درست از شبکههای اجتماعی اطلاعات خود را به روز کنید.
اوقات شاد و دلپذیری با اعضای خانواده و دوستانتان داشته باشید و هم میتوانید با استفاده نادرست، موجب بروز نارضایتی و کدورت، مشکلات شخصی و خانوادگی و... شوید.
کنار هم نشستنهای مجازی آتش و پنبه
تصور کنید روی یک نیمکت در پارکی نشستهاید، فردی از جنس مخالف میآید، کنارتان مینشیند. بیگمان کمی خودتان را جمع و جور میکنید و با خود میگویید: این همه جا، چرا این فرد، اینجا را برای نشستن انتخاب کرد؟!
ممکن است آنقدر احساس معذب بودن کنید که ترجیح دهید سریعا به مکانی دیگر از پارک بروید. این اتفاق در عالم واقع، هرگز بعید و دور از ذهن به نظر نمیرسد.
اما همین اتفاق، هر روزه هزاران بار در فضای مجازی رخ میدهد، بیآن که باعث عکسالعمل، رنجش یا احساس خطر در برخی از ما شود.
کم ندیده و نشنیدهایم که دو نفر در این فضا، ندیده و نشناخته، صرفا بعد از رد وبدل سلامی و علیکی، یکباره دوست میشوند و... جالبتر آن که در همان نوبت اول، بعد از یکی دو ساعت، این ارتباط آنقدر عمیق میشود که هر یک از طرفین درباره علایق، سلایق، وضعیت زندگی، کار و... برای هم میگویند و چنان از اوضاع و احوال هم خبردار میشوند که انگار صد سال است یکدیگر را میشناسند.
این کنار هم نشستنهای تلگرامی، واتسآپی، لاینی و... به بروز اتفاقات ناگواری منجر میشود که شکسته شدن قبح ارتباط با نامحرم ازجمله مهمترین آنهاست.
در فضای عادی قبحشکنی و حیازدایی بهراحتی اتفاق نمیافتد، اما در فضای مجازی افراد به سرعت نهتنها وارد این فاز میشوند بلکه احساس بدی نیز از شکستن حریم شخصی خود ندارند و چهبسا همین عامل نیز به بروز بسیاری از مشکلات و انحرافات منجر شده است.
اما به راستی این اعتماد از کجا ناشی میشود؟ علت این تناقضات رفتاری چیست؟ مگر نه این که ما در سناریوی فرد نیمکتنشین، از بودن یک فرد در کنارمان احساس ناراحتی میکنیم و سریعا برای عدم حضور دیگری در کنارمان متوسل به هزاران ترفند و روش میشویم.
پس ما را چه میشود که در دنیای مجازی بدون هیچ شناخت و هدفی مشخص با آغوشی باز پذیرای دیگران میشویم، چارچوب میشکنیم و اجازه ورود به هر کسی را به حریم زندگی شخصی خود میدهیم؟
غریبه ناآشنای پارک با غریبه ناآشنای دنیای مجازی چه تفاوتی با هم دارند؟ چرا یکی مزاحم قلمداد میشود و دیگری مراحم؟!
بهتر است کمی به خودمان و رفتارمان توجه کنیم، نقاب از چهره برداریم، خود و اهداف مان را بشناسیم و بپذیریم، بودن با هر کسی به هر دلیل و به هر قیمتی، نهتنها شایسته نیست بلکه نشان از بیارادگی و دوری از خود واقعی و ارزشمند خودمان دارد.
خودمان را دوست بداریم، حرمت خود را نگه داریم و از روی استیصال و ندانم کاری دریچه دنیای دل و ذهنمان را به روی هر کس و ناکسی نگشاییم.
وقتی والدین در خواب خرگوشیاند
وقتی پای حرف دل کودکان و نوجوانان مینشینیم بسیاری از آنان با زبان بیزبانی میگویند ما میدانیم استفاده ما از این اسباب غیراصولی و غیرمنطقی است و ممکن است و متحمل آسیبهایی نیز شویم، اما اگر با این وسیله مشغول نشویم چه کنیم؟!
پدر و مادرمان هر دو شاغلند، دیر به خانه میآیند و اگر هم خانه باشند سرشان به کار خودشان مشغول است، آنقدر کار عقب مانده دارند که وقت آن ندارند سر بخارانند چه برسد که بخواهند برای ما وقتی بگذارند و به حرفهای ما گوش دهند.
خدا هم نکند، حرفی بزنیم سفره نصحیتشان را پهن میکنند و تا ما را متقاعد نکنند یا سرزنش، تحقیر و مورد انتقادمان قرار ندهند دستبردار نیستند، شما جای ما بودید، چه میکردید؟!
اما با این وسیله، هم خودمان مشغول میشویم و هم والدینمان راحت و آسوده هستند؛ گوشهای از خانه مینشینیم، با دوستان مجازی گپ و گفتوگو، درددل، میخندیم و شادی میکنیم و... بدون آن که قضاوت یا از هم ناراحت و دلخور شویم.
گرایش افراطی کودکان و نوجوانان به ابزارهای ارتباطی نتیجه عدم وجود رابطه صمیمی و محبت آمیز والدین با فرزندان است.
وقتی پدرها و مادرها با فرزند خود قطع رابطه میکنند و برای او وقت نمیگذارند و گاه حتی تمام وظیفه والدینی خود را در رفاه اقتصادی، نظافت خانه و تامین مایحتاج فرزند میدانند و هرگز به نیازهای عاطفی و معنوی او نیز پاسخ نمیدهند، از کودک هم نمیشود انتظاری جز این داشت.
برای نوجوان و جوانی که علاقهمند به برقراری ارتباط است، اما نیازش از طریق والدین و اطرافیان مرتفع نمیشود، تعاملی بودن این ابزارها، بهترین گزینه ارتباطی میشود.
ارتباطات مجازی این امکان را فراهم میسازد که خلأهای عاطفی پر شوند و به صورت تلویحی هم شده هر چند به طور موقت، اما رفع نیاز شود.
آموزش شیوه صحیح استفاده از ابزار ارتباطی و آگاهی از مخاطرات آن، ارتباط صحیح با فرزند، چشاندن لذت با هم بودن و پرکردن وقت با فعالیتهایی که متناسب با سن و سال فرزند است، از جمله راهکارهایی است که میتواند بسیار کمککننده و حلال این مشکل جدید خانوادهها باشد.
وقتخوری؛ اولین پیامد
پرهیز از «وقتخورها» یکی از اصول مدیریت زمان است، وقتخورها فعالیتهای کوچک و بزرگی هستند که زمان را مثل موریانه ریزریز و ثانیه ثانیه میجوند و هدر میدهند.
همه ما در برابر وقتخورهایی مثل ماندن سه، چهار ساعته در ترافیک یا مکالمه تلفنی دو ساعته و... مقاومت میکنیم و به فکر راه چارهای برای پیشگیری از هدر رفتن زمان میافتیم.
برای مثال ممکن است ساعت رفت و آمدمان را تغییر دهیم یا برای فرار از مکالمه طولانی به تماسهای تلفنی وقتگیر پاسخ ندهیم و... اما در مقابل وقتخوری به نام تکنولوژی بیتفاوت هستیم و در قبال آن واکنشی که شایسته و بایسته است را انجام نمیدهیم.
وقتخورهای کوچک که ثانیههای زندگی ما را میدزدند، از وقت خورهای بزرگی که ساعتهای ما را میبلعند، خطرناکترند.
نرمافزارهای ارتباطی یکی از این وقتخورهای کوچک هستند. ظاهر ماجرا این است شما گاهی رایانه، تبلت یا تلفن همراهتان را بررسی میکنید تا مطمئن شوید پیامی برایتان فرستاده شده است یا نه، لطیفهای میخوانید و فیلمی را تماشا میکنید یا پیامهایی را که دوستانتان فرستادهاند،
مطالعه میکنید، اما غافل از آن هستید که همین زمانهای کوچک، ساعتهای طولانی تری از روزتان را دور میریزد بدون آن که متوجه آن باشید.
باید بپذیریم تکنولوژی وقت ما را میخورد. ناتوانی در مدیریت زمان به واسطه وقتگذرانی با نرمافزارهای ارتباطی باعث میشود نهتنها از وظایف اصلی در قبال خودمان غافل شویم بلکه باعث تضعیف عملکردمان در محیط خانواده نیز شده و این وضعیت سطح نارضایتی اعضای خانواده و چالش میان آنها را افزایش داده و موجب کمرنگ شدن پیوندهای عاطفی افراد با یکدیگر میشود.
برای اجتناب از چنین وضعیتی، برنامه روزانه دقیقی برای زندگیتان داشته باشید و بر آن اساس نیز عمل کنید، بهتر است آنها را روی کاغذی بنویسید و در طول روز مقابل کارهایی که انجام میدهید تیک بزنید و بابت کارهایی که انجام ندادهاید برای خود جریمهای در نظر بگیرید.
از سوی دیگر، زمان استفاده از اینترنت را محدود کنید و فقط ساعات مشخصی را برای آنلاین بودنتان اختصاص دهید و پس از پایان این زمان، اینترنت را قطع کنید تا دیگر دسترسی به آن نداشته باشید.
از سوی دیگر در مقام بزرگ خانواده (پدر یا مادر) میتوانید در خانه، قانون ساعت خاموشی اجرا کنید و تذکر دهید که از این ساعت به بعد مایل نیستید کسی را مشغول چت کردن یا تماشای فیلم و عکس ببینید.
نسرین صفری/ روانشناس
ضمیمه چاردیواری
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
بازگشت ترامپ به کاخ سفید چه تاثیری بر سیاستهای آمریکا در قبال ایران دارد؟
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگو با علی کاظمی، از ورودش به بازیگری تا نقشهای مورد علاقهاش
رضا جباری: درگفتوگو با «جام جم»: