به گزارش جام جم آنلاین به نقل از فارس، وقتی رهبری انقلاب فردی را «جامع علم و عمل» بنامند، باید گفت آن شخصیت قطعا شخصیتی بارز در علم و عمل است؛ البته معظم له تعابیری مانند تواضع و فروتنی، جهاد و زهد و سلوک صائب و بدون انحراف را نیز درباره او به کار بردهاند.
سخن از آیت الله مشکینی است که امروز، هشتم مرداد ماه، نهمین سالگرد ارتحال ایشان است.
درباره این عالم عامل، سخنان فراوانی گفته شده است؛ اما در این یادداشت تنها به چند مورد از زندگی سراسر برکت آن عالم ربانی اشاره می کنیم:
1. او شخصیتی الهی بود
حاج منصور ارضی، از مداحان پیشکسوت ایران فردی است که این توفیق را یافت تا در تغسیل پیکر مطهر آیت الله مشکینی (ره) در حسینیه فاطمیون تهران حضور داشته باشد. او در این باره میگوید:
«بدن نازنین، مثل بلور و شیشه بود. آرام هم بدن را شستیم و غسل کردیم. عجیب بود، دست ایشان را که برای شستشو بالا میآوردیم و کنار بدن قرار میدادیم، دست آرام آرام دوباره روی سینه برمیگشت. ما علم کمی داریم، اما دیگران که علمی بالاتر از ما دارند، میگویند بدن که خشک میشود، به همان حالت میماند ولی این بدن نرم بود. بعضی از بدنها را که میشوییم، سنگین هستند، اما ایشان کأنّه با ما همراهی میکرد. عده زیادی هم آنجا نبودند. چند نفر از فامیلها بودند. خیلی غریبانه. یادم هست مرحوم استاد خودم، مرحوم آشیخ محمود نجفی را که میشستیم، بالای سرش قیامتی بود و خیلی گریهکن داشت. در میان ائمه هم همینطور است، مثلا امام حسن (ع) زیاد گریهکن ندارد، ولی امام حسین (ع) و امام موسیبن جعفر (ع)، زیاد گریهکن دارند. انگار یک راه و یک رسم است. یک کسی همیشه باید غریب باشد.»
2. اوج تواضع و فروتنی
باید گفت ایشان با آن سابقه مجاهدت علمی و تقوای عملی و البته مقبولیت عامه، فردی در حد مرجعیت بود؛ اما تواضع مثال زدنی او در برابر رهبر انقلاب و حتی در برابر سایر علما و فضلا و حتی طلاب عادی، نکتهای است که از یاد و خاطره هیچکس پاک نمیشود.
3. او جامع علم و عمل بود
آیتالله مشکینی خود نقل میکند: «در سالهای آغاز طلبگی، روزی در جیبم فقط پنج ریال داشتم. در خیابان راه میرفتم. یکی از طلاب به من رسید و گفت «پنج» ریال داری به من قرض بدهی؟» با خودم گفتم اگر این پول را به او بدهم خودم بی پول میمانم ولی دیدم که با این پول، کار این بنده خدا را راه می اندازم، خداوند کریم است، ان شاء الله من هم بی پول نمیمانم. این بود که پول را به او دادم.
چند قدمی که رفتم یکی از همشهریهای من، از اهالی مشکین شهر به بنده رسید، با هم سلام و احوال پرسی کردیم، موقع خداحافظی مقداری پول در دست من گذاشت و رفت، وقتی نگاه کردم، دیدم 5 تومان است.
از قضا در ادامه مسیر یکی دیگر از طلاب به من رسید و از من 5 تومان قرض خواست، این دفعه نیز گفتم خدا کریم است، اکنون که این آقا معطل است باید کار او را راه بیندازم و پول را به او دادم. مدت زیادی نگذشت که یکی دیگر از دوستان خود را دیدم، پس از احوالپرسی و به هنگام خداحافظی، مقداری پول به من داد، نگاه کردم دیدم 50 تومان است. ناگهان یاد این آیه شریفه افتادم که می فرماید:
«من جاء بالحسنه فله عشر امثالها (سوره مبارکه انعام، آیه شریفه 160؛ یعنی هر کس عمل نیکی انجام دهد، ما 10 برابر به او پاداش میدهیم، بار اول 5 ریال داشتم، چون به یک نیازمندی قرض دادم، خدای کریم 50 ریال (5 تومان) رساند و وقتی 5 تومان را قرض دادم، خداوند کریم در عوض 50 تومان یعنی درست 10 برابر رسانید.
بعد از آن دعا کردم که یکی پیدا شود و این 50 تومان را از ما بگیرد که شاید 500 تومان گیرمان بیاید، ولی کسی پیدا نشد و دعای ما هم مستجاب نگردید!»
اینگونه است که علم ایشان به این آیه کریمه و البته عمل معظم له به آن، این حکایت درس آموز را پدید آورده است.
امروز یادآور هشتم مرداد ماه 1386 است؛ روزی که در آن روز، این عالم عامل، به ملکوت اعلی پیوست تا تمام کشور به مدت یک روز و البته دیار حضرت کریمه اهل بیت (س) به مدت سه روز در عزای عمومی فرو رود.
در مصلای قدس قم که از یادگارهای اوست امروز با برپایی مراسم بزرگداشتی یاد و خاطره آن امام جمعه فقید شهر و خطبههای معنوی، اخلاقی و فروتنانه او را زنده نگه داشته میشود؛ یاد و خاطرهای که تا ابد پا برجاست؛ چرا که او «مرد علم و عمل» بود. عاش سعیدا و مات حمیدا.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد