Steep، مثل خیلی از عناوین مثلا درجه یک این نسل است: حد و اندازهاش بزرگ است، سرمایه زیادی صرف رنگ و لعاب دادن به آن شده، اما مهمترین بخش آن بهعنوان یک اثر براساس ورزشی اکستریم، یعنی گیمپلی لنگ میزند.
مثلث برمودای ورزش
زمانی گیمهای ورزشی اکستریم بسیاری از گیمرها از جمله من را مشغول میکرد. سری بازیهای اسکیتبازی حرفهای تونی هائْک، SSX و دیگر عناوین اینچنینی برای ساعتهای مدید مرا سرگرم کرده و از محبوبیت نداشتن این ورزشها در کشور افسوس میخوردم. هرکدام از این عناوین، سرشار از ریزهکاریهای فراوان بوده و با انواع و اقسام چالشها، راههای مخفی و آیتمهای قابل جمع کردن، بازیکن را سرگرم میکرد. آن روزگار گذشت و سری تونی هائْک سال به سال بدتر شد و گیم Skate از EA Games هم نتوانست حیثیت گیمهای اسکیت را احیا کند و تنها عنوان SSX در نسل هفتم نیز آنچنان که باید قدرتمند ظاهر نشد.
این در حالی است که قسمت سوم سری تونی هائْک از خوشامتیازترین عناوین تاریخ گیم است و سری SSX هم با قدرت تمام همتای برفی آن را به نمایش میگذاشت. امید بود Steep بتواند آن عظمت گذشته را به گیمهای ورزشی اکستریم بازگرداند. هرچه باشد، با یوبیسافت طرف بودیم. بازیهای سالانه و بازاریبازیهایش به کنار، ناسلامتی این شرکت، عنوان راکسمیت را ساخته که قطعا از روز اول هم میدانست یک دهم موفقیت گیتار هیرو را تکرار نخواهد کرد، اما رسالتی بزرگتر و قابل تحسینتر را در پی داشت و آن هم ارائه یک تجربه واقعی و به درد بخور بود. متاسفانه Steep، با تمام جلوههای زیبا و چشمنوازش و بعضی لحظات دیدنی و پر افت و خیز نتوانسته در حد و اندازه آن غولهای نسل پنجم و ششم ظاهر شده و آبروی خود را بخرد. گویا عناوین ورزشی اکستریم، در یک مثلث برمودای بیرحم گرفتار آمده باشند که از هر جهت، مانع پیشرفت و بزرگ شدنشان میشود.
این آلپ شگفتانگیز
محیط وقوع این گیم، سرزمین آلپ است. جهانی باز برای بازیکنان ساخته شده تا هر طور صلاح بدانند در آن گشت و گذار کنند. بازیکن قادر است از دو زاویه اول شخص و سوم شخص به بازی بپردازد. برخلاف عناوین اکستریم گذشته، مانند SSX که تنها یک ورزش خاص – در این مورد، اسنوبوردینگ – را کانون توجه قرار میدادند، در این گیم، بازیکن قادر است بین چهار ورزش اسکی، پرواز با وینگسوت، اسنوبورد و پاراگلایدر، به هرکدام که مایل است بپردازد. سوئیچ بین اینها از طریق چرخ منوی گیم انجام میشود.
گفته میشد استیپ تمرکز خاصی روی بخش آنلاین خواهد داشت و قرار است مکررا بازیکنهای متعددی به فعالیتهای مختلف آن بپردازند. آنچه در گیم نهایی میبینیم، آنچنان پررنگ نیست. بازیکنان دیگر را معمولا در آغاز مسابقات خواهید دید که قطعا به جذابیت آنها کمک خواهد کرد، اما مشکل اینجاست که تعداد بازیکنان غریبه با شما کلا چهار نفر است که در نهایت قادر نیست احساس حضور هزاران بازیکن را در دنیای استیپ القا کند.
در صورتی که گزینه برخورد را در تنظیمات فعال کرده باشید، بازیکنان در حالت آنلاین، بر اثر برخورد با هم واکنش نشان خواهند داد. حالت mountain که در اصل همان حالت «سفر سریع» این گیم است، به بازیکنان اجازه میدهد خیلی راحت به اقصی نقاط نقشه سفر کنند. نقاط مختلف و رقابتهای مخفی نیز در آن وجود دارد که با اهتمام بازیکن قابل کشف و اشتغال هستند. یک دوربین هم در دسترس بازیکن است که به وسیله آن میتواند اطراف را رصد کرده و نقاط جدید را کشف کند.
در این گیم نیز به رسم بازیهای مشابه، بازیکن قادر است حرکات نمایشی انجام داده و امتیاز اضافه کسب کند. یک سری امکانات امروزی و مشتریگولزن نیز مانند توانایی نمایش مجدد روند طی کردن مسیر، عقب و جلو کردن فیلم و عکسبرداری از صحنههای مورد علاقه برای اشتراک با جامعه گیمرهای این بازی وجود دارد.
اینها همه بیشتر بوی بدیهیات داشته و قطعا چیز خاصی به فضای گیم نمیبخشد، اما سازندگان در هر چه کم گذاشته باشند، برای گرافیک بازی کم نگذاشته و با یکی از زیباترین عناوین حال حاضر طرف هستیم. از یوبیسافت هم انتظاری جز این نمیرفت و خوشبختانه هوادارانش را روسفید کرده است.
در این برف وانفسا
مسابقات و چالشهای درون گیم، بر اساس درجه سختی مشخص شدهاند. هرچه سختتر شده، بیشتر به بازیکن سخت گرفته و صخره و موانع بیشتری پیش رویش قرار میدهد. بهترین لحظات این گیم، در آزادترین حالاتش تجربه میشود. وقتی که یک مسیر طولانی پیش رویتان قرار داده و از شما میخواهند آن را یکسره طی کنید، قادرید هیبت و عظمت مناظر را جوری دیگر حس کنید.
ایکاش سازندگان فقط روی اسنوبورد مانور داده و سه حالت ورزشی دیگر را کنار میگذاشتند. هرقدر این حالت لذتبخش است، سه تای دیگر دوام مفرح کوتاهی داشته و خیلی زود از چشم میافتند. پاراگلایدر برای سفر به نقاط مختلف خوب است و واقعا مناظری دیدنی را رقم میزند، اما سرعت آن وحشتناک پایین بوده و تنها تعامل موجود در آن سفرها به یافتن فضاهای گرمایشی، برای ارتفاع گرفتن محدود میشود.
پرواز با وینگسوت بهتر کار شده، اما آن هم یک مقدار مصنوعی و ناپایدار به نظر میآید. اسکی هم اصلا جذابیت اسنوبورد را ندارد. به نظر بهتر بود چند ماهی دست نگه میداشتند و این مدها را بیشتر بهبود میدادند. در عین حال، تعداد دفعات پاسخگو نبودن کاراکتر درون بازی به فرمانهای بازیکن، بیش از حد تحمل است. مسائلی دیگر، مانند قرار داشتن علامات وظایف پشت درختها یا توضیح ناقص بسیاری از مسابقات، روی هم رفته تجربه بازیکن را دچار نقص میکند.
در کل، نمیتوان تلاش یوبیسافت را برای خلق یک تجربه خاص و ناب نادیده گرفت، اما آنچه به دست مخاطبان رسیده، چیزی نیست که بتواند یاد و خاطره کلاسیکهای این ژانر را زنده کند و از این رو، نمیتوان آن را با یقین به مخاطب توصیه کرد.
سیاوش شهبازی
ضمیمه کلیک جامجم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد