وقتی نقش یک پدر به شما پیشنهاد میشود، باید چه ویژگیهایی داشته باشد تا برای بازی ترغیبتان کند؟
این طور نبوده که من همیشه نقش پدر را بازی کرده باشم؛ نقش غیرپدر هم به عهده داشتهام، اما در کارهای اخیر بیشتر نقش پدر را بازی کردهام. ایفای نقش پدر، سخت و سنگین است و هر کسی از پس آن برنمیآید. سن و سال من برای نقش پدر مناسب است. علاوه بر آن، کارهای نعمتالله را به دیگران ترجیح میدهم و دوست دارم. پدری که در مجموعه زیر پای مادر بازی میکنم، نماینده نسلهای قبل است. در حال حاضر نمونه چنین پدرهایی خیلی کم شده که عارف مسلک، صلح دوست، حامل فرهنگ تمدن و... باشند. این نمونه پدر، اسطورهای از فضیلت ایرانیان، اخلاق منش بودن و درک اجتماعی است.
این پدری که بازی کردهاید چقدر مابه ازای بیرونی دارد؟
نسبت به کجا؟
نسبت به جامعه خودمان؟
مشابه این پدر پیدا نمیشود و خیلی کم است. این نسلها کمکم از یادها رفته و از فرهنگ ملی جامعه ما کاسته شدهاند، اما امثال نعمتالله، توفیقی و من دوست نداریم که این نسل از بین بروند.
پس این ویژگیها شما را برای پذیرش نقش جذب کرد؟
این نقش ارزشهای دیگری هم دارد. پدری که مخاطب در مجموعه زیر پای مادر میبیند نمونه یک پدر فداکار، عاشق فرزندان، عدالتخواه و... است.
ولی چرا این پدر حاضر نمیشود دخترش آتنه را ببخشد؟ در حالی که شما تاکید کردید این پدر خیلی فداکار و بخشنده است. به نظرتان اینها با هم مغایرت ندارد؟
شما جوان هستید و عجله دارید و این تعجیل شما با کار ما تطبیق ندارد. به نظرم عجله نکن و آرام باش تا قصه جلو برود!
قبلا تجربه کار با بهرنگ توفیقی را در مجموعه پشتبام تهران داشتهاید. کار با این کارگردان چطور است؟
اگر تجربه خوبی با او نداشتم، دوباره کار نمیکردم. کارگردان خوبی است.
شما اشاره کردید که یکی از ویژگیهایی که باعث شد بازی در مجموعه زیر پای مادر را بپذیرید، فیلمنامه سعید نعمتالله است. سبک کاری او را چطور ارزیابی میکنید که البته خاص خودش هم هست؟
نثر نعمتالله خاص خودش نیست، بلکه نثر کشورمان است؛ نثری که نه از غل و غش در آن خبری است و نه از کلاهبرداری و ساده انگاری؛ بلکه شناختی درست از مردم زحمتکش است. من واقعا کارهای نعمتالله را خیلی دوست دارم و میپسندم.
به نظرتان جنس دیالوگها اغراقآمیز نیست؟
برای تو که جزو نسلهای قبل از انقلاب نیستی، ممکن است این طور باشد و حق داری! اما برای من این طور نیست.
ولی این سریال برای جامعه امروز ساخته شده است. به نظرتان نباید با جنس ادبیات امروز هماهنگی داشته باشد؟
به نظرم هماهنگ است، منتهی طبیعی است هیچ نویسندهای علاقهمند نیست و دوست ندارد به سمت نسلی برود که گرایش به لمپنیسم دارد.
به نظرتان دیالوگهای کل مردم ایران اینگونه است؟!
زبان و ادبیات کشور ما از 3000 سال پیش تا الان حرف اول را میزند. اتفاقا ما نباید به سمت ساخت سریالهایی برویم که دیالوگهایش هزل باشد و بوی هزل بدهد. نباید بی رحمانه به ادبیات مردم حمله کنیم. باید حافظ زبان کشورمان باشیم.
پس با این تعریف، جنس دیالوگهای این سریال با ادبیات مردم امروز هماهنگی دارد؟
بله. زبان رشد میکند، اما باید به رشد مثبت آن اهمیت بدهیم و نه رشد منفیاش. قرار نیست ادبیات را از لابهلای گفتمان افراد لمپنیزم یا معتاد دربیاوریم.
ولی من به عنوان یک جوان با خانوادهام شعاری حرف نمیزنم، بلکه معمولی صحبت میکنم.
به نظرم دیالوگهای مجموعه زیر پای مادر شعاری نیست، بلکه نشاندهنده فضیلت است. ببینم شما وقتی با استاد دانشگاه حرف میزنید، ادبیاتتان لمپنی است؟
خیر، ما معمولی حرف میزنیم و به دور از شعار.
شما جوانان معمولی حرف نمیزنید و بخشی از حرفهایتان هزل و بیتربیتی است.
یعنی به نظر شما زبان جوانان امروز بیتربیتی و بیادبی است؟
بخشی از زبان جوانان را قبول ندارم و لمپنیزم است. شما دوست دارید من با شما مثل قاچاقچیها حرف بزنم؟
نه، انتظار دارم معمولی صحبت کنید.
خب صحبت من هم این است که نباید با هزل با هم حرف بزنیم.
از زبان که بگذریم، قصه زیر پای مادر چه ویژگیها و جذابیتهایی برایتان داشت؟
این مجموعه کالبدشکافی روابط در درون خانوادههای اصیل است. در این مجموعه روابط پدر و فرزند بسیار شامخ و قشنگ به نمایش درآمده و هیچ آلوده نشده است. ما چیزهای با ارزش کم نداریم که حالا از دست دادهایم، اما میتوانیم برگردانیم. بازگشت ادبی در قاجاریه این معنا را داشت. ما میتوانیم ترکیبهای قشنگ به زبان اضافه کنیم، اما حق نداریم آن را خراب کنیم.
به نظرتان مجموعه زیر پای مادر میتواند ادبیات جامعه را اصلاح کند؟
حداقل اگر هم کمک نکند، رهنمون و سمبلی برای درامنویسان میتواند باشد. نباید در کارهای نمایشی که تولید میشود، حرف هزل بزنیم. باید مراقب ادبیات باشیم.
با توجه به سابقهای که در تئاتر و نمایشنامهنویسی دارید، آیا برای بهبود نقش این پدر پیشنهاداتی داشتید؟
قامت شخصیتهای نعمتالله به حدی قوی و روابط بین آنها کلان و سنگین است که اگر یک آرتیست نیرومند باشد، نقش را با همان سبک و سیاق آرایش میدهد و در بهتر در آوردن آن خلاقیت دارد. وقتی فیلمنامه را میخوانم و بعد نقش را میپذیرم و احساس میکنم مورد علاقهام است، بنابراین باید اجازه بدهم کارگردان و نویسنده مرا یاری کنند تا استعدادهایم در جهت شکوفایی نقش قرار بگیرد.
به نظرتان تمام شخصیتهای این مجموعه مثل خلیل کبابی، صدرا و.... مابهازای بیرونی دارند؟
بله، من خانوادههایی را دیدهام که پسر جلاد است و خواهر مبارز اجتماعی. ما به ازای این آدمها در جامعه هستند. آتنه فردی است که در خانواده خیلی اشتباه کرده، اما از آنجا که گوهرش خوب بوده دوباره به اصل خودش برگشته است.
با توجه به مشغله تئاتریتان اما گاهی در تلویزیون هم بازی میکنید. بازی در این رسانه را دوست دارید؟
اگر تلویزیون باشد، حتما دوست خواهم داشت؛ زیرا زبان من با زبان توده مردم یکی میشود. چه کسی گفته که با نان تئاتر میشود زندگی کرد؟ هیچ هنرمندی با نان تئاتر زندگی نمیکند.
فاطمه عودباشی
رادیو و تلویزیون
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد