همچنین محمد بحرانی که همه به عنوان صداپیشه ببعی و جناب خان میشناختند و در میان مردم با کارهای عروسکی اش شهره هست، یک دفعه در قد و قامت یک بازیگر در سریال نوروزی ظاهر شد. همه این موارد برای رسانه ایها جالب بود و همه به انتظار تماشای یک سریال دیدنی نشسته بودند.
تا اینکه سریال روانه آنتن شبکه سه شد. با اینکه قسمت اول این سریال به لحاظ سوژه برای مخاطبان جذاب و جدید بود، ولی بعد از گذشت چند قسمت داستان در برخی صحنهها به تکرار افتاد البته فضای فانتزی این سریال برای مخاطبان تلویزیون جدید بود، زیرا ما کمتر در تلویزیون سریال طنز فانتزی داشته ایم.
علاوه بر آن دوپینگ در نظرسنجیها رتبه دوم را کسب کرد و نقاط قوت و ضعفهای آن در فضای مجازی مورد نقد منتقدان، کارشناسان رسانه و کاربران قرار گرفت.
به همین دلیل ما در قالب پرونده ذیل سعی کرده ایم در گفت و گو با عوامل سریال از جمله رضا مقصودی، نویسنده و کارگردان، مینا جعفرزاده، بازیگر و دیگر هنرمندان به نقد و بررسی این سریال بپردازیم.
از فضای متفاوت دوپینگ شروع کنیم، به نظر میآید که این تفاوت فقط در بخش فانتزی داستان نیست و ساختار کار را هم درگیر کرده؟ درست است؟
همانطور که گفتید تفاوت آشکار دوپینگ با بقیه سریالها در فضای فانتزی است که دارد اما این تمایز در بخشهای دیگر از جمله نوع موقعیتهای کمدی، شخصیت سازی ها، بخش فنی، دکوپاژ و... هم به چشم میخورد به همین دلیل همه اینها کنار هم قرار میگیرند چرا که ساختار این مجموعه در واقع یک سینمایی تلویزیونی است و نوع پلان بندیها و تدوین آن هم با بقیه سریالهایی که پخش میشود متفاوت است.
انتخاب این محتوا و قالب در تلویزیون شاید یک ریسک محسوب میشد، فکر میکنید چقدر در آن موفق بودید؟
از اول هم مجموعه عوامل تلاششان این بود تا این تمایز را در جنبههای مختلف لحاظ کنند و این اتفاق از همان روز اول هم در سریال مشهود بود با این حال این نگرانی وجود داشت که ممکن است بیننده با آن ارتباط برقرار نکند اما من شخصا حس میکردم که بیننده تلویزیون دیگر بیننده 15 سال پیش نیست، سریالهای مختلف ایرانی و خارجی را میبیند و به تدوین و پلان بندیهای مختلف عادت دارد، به همین خاطر این کار هم میتواند بیننده خودش را جذب کند. همچنین طبق براوردی که تلویزیون کرده دوپینگ دومین مجموعه نوروزی شده و در این بین خیلیها هستند که به کار علاقه مند شدند و فضای فانتزی و شوخیهای آن را هم دوست دارند، البته کسانی هم هستند که نقدهای منفی نیز به آن وارد کردند.
علاوه بر هادی حجازی فر ونقش نسبتا تازه او، ما نیما شعبان نژادی را میبینیم که خیلی شبیه همان نیمای خندوانه است، چرا به سمت این تکرار رفتید؟
بعد از انتخاب هادی حجازی فر برای نقش پدر کیوان، ما دنبال بازیگر جوانی بودیم که در این قالب پدر و پسری جا بگیرد، انتخابی که خیلی سخت بود و در نهایت به نیما رسیدیم. او در فضای تصویر خیلی کار نکرده و هر جا هم که حضور داشته، اصولا خودش بوده یعنی نیما شعبان نژاد همین است که هست. در این بین او گاهی سعی میکرد که شکل دیگری شود اما باز به همان نقطه برمی گشت. با این حال همین شخصیت هم به نظر من بد نیست و کاراکتر بامزه ای شده که مردم با آن ارتباط بر قرار کرده اند و دوستش دارند.
پس این خود بودن او باعث شده تا ما باز همان نیما را ببینیم؟
بله، البته ما فرصت این که او بخواهد با وجود فشار کاری که وجود داشت تلاش کند و در شیوه بازیش تغییر ایجاد کند را نداشتیم، به همین دلیل ترجیح داد که خودش باشد تا ما هم بتوانیم کار را با سرعت پیش ببریم.
شما از ساختار سینمایی گفتید که در این سریال لحاظ کردید، اصلا با چه نگاهی به سراغ این شیوه رفتید؟
ابتدا که فیلمنامه نوشته شد، پایه و طرح اولیه آن سینمایی بود، به همین دلیل دوپینگ ریتم سینمایی دارد، چیدمان سکانسها هم به همین ترتیب اغلب دارای جامپ کات و با پرش همراه است و شما خیلی کم سکانسهای طولانی را در آن میبینید. در واقع سکانسهای موازی با فاصلههای کوتاه ریتم کار را تند کرده، این ریتم تند باعث شده که هیجان کار بالا برود و سرعت بالایی داشته باشد، قالبی که اغلب در سینما شاهد آن هستیم.
وجود این ریتم و سرعت در یک سریال تلویزیونی لازم است؟ چون گاهی میبینیم که همه چیز خیلی سریع پیش میرود و با ندیدن بخشی از ماجرا، قصه از دست میرود.
بله آن فضا به شکل صرف اقتضای سینماست و البته تلویزیون سرعت کمتری را میطلبد؛ من هم متوجه آن هستم اما به هرحال این هم شکلی از کار است و از انجام آن خوشحال هستم چرا که فکر میکند اگر بیننده با این وضعیت کنار آمده، به این دلیل است که دوستش داشته. با همه اینها سریال سازی در دنیا به این سمت در حال حرکت است که ساختار سینمایی را وارد کار کند و ما هم سعی کردیم که این اتفاق را رقم بزنیم. این آزمایش هم تا حدی جواب داده و در ساختههای بعدی احتمال میدهم که بتوانیم دقیق تر این کار را انجام دهیم تا اشتباهاتمان را هم اصلاح کنیم.
شوخیها و طنز ماجرا هم یکی از بخشهای اصلی این سریال است که البته گاهی میبینیم یک دستی اولش را ندارد و یا به گفته بعضی منتقدان لب مرز است و به سمت لوث شدن میرود، به هرحال نظرات مختلفی دراین باره وجود دارد، شما چطور فکر میکنید؟
این موضوع به سلیقه مخاطب هم برمی گردد، مثلا یکی ممکن است بگوید چه شوخی نو جذابی و دیگری آن را بی مزه بداند. علاوه بر این زمانی که کار را جلو بردیم حس کردیم ممکن است به عید نرسد به همین خاطر از آقای برزو نیک نژاد خواهش کردیم که بخشی از کار را به طور موازی کارگردانی کند و نزدیک به 30درصد را هم او پیش برد. در این بین طبیعی است که مجموعه از یکدستی خارج شود و دو جور سلیقه در بخشهایی از آن به چشم بخورد اما میزانش آن قدر نیست که ما را به لکنت وا دارد و بیننده را اذیت کند. با همه اینها طبق نظرسنجیهایی که دیده ام، مردم خیلیهای شوخیها را پسندیده و فهمیده بودند و درصدی هم نظر دیگری داشتند.
با توجه به این که تولید سریالهای نوروزی فشردگی و استرس بالایی دارد، این تجربه برای شما چطور بود؟
بزرگترین مشکل ما همین بود که باید سریال را خیلی زود آماده میکردیم و از سوی دیگر به کرونا برخوردیم و باعث شد تا ما یک ماه از کار را در چند جلسه خلاصه کنیم واگر پخش نداشتیم ممکن بود آن را نگه داریم و بعد ادامه دهیم. با همه اینها پخش تلویزیونی اتفاقاتی را به ما تحمیل میکند که انعکاس آن در کار هم مشخص است و بیننده هم متوجهش میشود. با همه اینها دوپینگ برای من تجربه خوبی بود.
قصه فانتزی، آری یا نه؟!
مهمترین نقطه قوت سریال را فضای فانتزی سریال میتوان دانست که علیرغم اینکه نقاط ضعفی هم در داستان و شخصیت پردازی وجود داشت، اما سالها بود که در تلویزیون سریال فانتزی ساخته نشده بود. گرچه برخی از منتقدان هم معتقدند که در برخی صحنهها فانتزی و کمدی بودن کار به تکرار میافتاد. با این حال میتوان گفت برای مخاطبانی که به این گونه از سریال سازی علاقه مند هستند، «دوپینگ» اتفاق خوبی محسوب میشد.
جبار آذین، منتقد و مدرس: «دوپینگ» مجموعه ای فانتزی و بر اساس یک داستانک تخیلی ساخته و پخش شد. بیش از هر چیز این مجموعه با هدف سرگرمسازی مخاطب و راضی نگه داشتن مردم در شرایط کرونا ساخته شده بود. متاسفانه به رغم تبحر مقصودی در نگارش فیلمنامه و تجربه چند کار سینمایی و تلویزیونی در مقام کارگردان اما این مجموعه نتوانست به هدف اصلی خود که ارائه یک سریال خوش ساخت و راضی کننده باشد، دست پیدا کند. مهمترین اشکال این مجموعه نداشتن فیلمنامه منسجم، دراماتیک و هدفمند بود که موضوعهای پراکنده و آشفته آن نتوانسته بودند در قالب داستانکهای مرتبط با هم فیلمنامه را شکل دهند. موضوع اصلی سریال که میتوانست از آن یک فانتزی جذاب و طناز تلویزیونی بسازد، معجونی بود که سبب شد دو شخصیت دختر و پسر صاحب قدرتهایی شوند که این قدرتها آنها را در موقعیتهای مختلف اجتماعی و خانوادگی به گونه ای دیگر نشان میداد. همین موضوع خوب هم نتوانسته بود به درستی تبدیل شود. چرا که این دو شخصیت میتوانستند از قدرتهای خود در مسیر کارهای خوب اجتماعی بهره بگیرند که این اتفاق نیفتاد.
سعید جلالی، فیلمنامه نویس طنز: واقعیت امر این است که فکر میکنم ضعف اصلی سریال دوپینگ در فیلمنامه و قصه است. به خاطر اینکه قصه جذاب نیست و ضمن اینکه کوتاه است. یعنی این قصه کوتاه و کمرنگ در حد و اندازه یک سریال 25 قسمتی نبود که تولید و پخش شود. یعنی داستان آنقدر کشش لازم را برای مخاطبان نداشت و نمیتواند بیننده را تا 25 قسمت بکشاند، زیرا اگر چند قسمت از سریال هم نبیند، بعد از آن متوجه میشود که چیزی از دست نداده است. بنابراین مخاطب هر زمان فرصت داشته باشد، میتواند سریال را ببیند و این موضوع نشان میدهد که خط قصه قدرتمند نیست. این در حالی است که تیم سازنده بسیار هم توانمند هستند. حضور بازیگران حرفه ای در سریال، تیم کارگردانی اعم از رضا مقصودی و برزو نیک نژاد و ... توقع مخاطبان را بالا میبرد و شما به عنوان بیننده انتظار دارید که قصه سر و شکل درستی ببینید. اینکه کامران قصه را با خوردن قرص زورش زیاد شود یا شیوا قدرت هیپنوتیزم دارد، بعد از چند قسمت به تکرار میرسد.
سعید نقدزاده، کارگردان: من فکر میکنم به نسبت سریالهای دیگر که در ایام نوروز پخش شد، «دوپینگ» کار خوبی بود. البته نقاط ضعفی هم در فیلمنامه داشت و آن هم فضای تخیلی کار بود.
چالش بازیگران 3 نسل
یکی از نکات مثبت سریال «دوپینگ» حضور بازیگران شاخص و سرشناسی بود که همگی بازیگران طنازی هستند و در این زمینه تجربیات خوبی دارند. ضمن اینکه حضور سه نسل از بازیگران را در این سریال شاهد بودیم. از نیما شعبان نژاد و الناز حبیبی که جزو نسل جوان بازیگران سریال بودند گرفته تا هادی حجازی فر و محمد بحرانی و مینا جعفرزاده.
سعید جلالی، فیلنامه نویس: با اینکه سریال دوپینگ از بازیگران توانمند استفاده کرده بود، اما بازیها در حد متوسط بودند. البته بیشتر از این هم نمیشود توقع داشت، زیرا بازیگران درجه یک در یک فیلمنامه درجه یک هم بازیهای عالی خواهند داشت و یک فیلمنامه متوسط نمیتواند دامنه بازیگری را برای بازیگر وسیع کند. برخی شخصیتهای قصه در برخی قسمتها با نمک بودند و بعضی دیگر نه. اما در مجموع دوپینگ کار ماندگاری در تلویزیون ما نیست و بعد از تمام شدنش خیلی به یاد مخاطب نمیماند.
سعید نقدزاده،کارگردان: ما در طول این سریال بازیهای خوبی را از بازیگران شاهد بودیم. از جمله هادی حجازی فر و یا شبنم مقدمی. در کل بازیگران خوبی در این سریال حضور داشتند.
جبار آذین، منتقد: به رغم حضور بازیگران شاخص و شناخته شده که برای ایفای نقشها گزینش شده بودند، اما به علت ضعف در شخصیت پردازی و هدایت ضعیف کارگردان هیچ کدام نتوانستند در حد قابلیتهای خود بازیهای مناسب و چشمگیر ارائه کنند. «دوپینگ» افزون بر اشکالهای ساختاری از گزینش خوب بازیگران بهره گرفته بود که توانسته بود برخی از ضعفهای خود را پوشش بدهد.
کارگردان، سکاندار سریال
به دلیل فاصله زمانی کوتاهی که بین تولید و پخش این سریال وجود داشت و در ایام نوروز هم شاهد پخش آن بودیم، رضا مقصودی برای کارگردانی بخشهایی از سریال دوپینگ از برزو نیک نژاد برای ادامه کار کمک گرفت و سریال با دو کارگردان پیش رفت. البته هر دو کارگردان در حوزه طنز آثار قابل قبول داشتند و در این سریال هم کارگردانی هر دو مورد قضاوت قرار گرفته است.
سعید نقدزاده، کارگردان: به لحاظ کارگردانی به عقیده من این سریال از «پایتخت» بهتر بود. اما تخیلی بودن پیش از حد داستان باعث شد که کارگردان نتواند آن را در اجرا خوب دربیاورد. به این معنی که مرز بین تخیل و واقعیت را باید کارگردان به خوبی اجرا میکرد که در این زمینه ضعف داشت. اما در کل به نظرم سریال خوبی بود و دیده شد.
سعید جلالی، فیلمنامه نویس: از آنجایی که سریال دوپینگ به لحاظ سوژه چیز عجیب و غریبی ندارد، به همین دلیل نیاز به کارگردانی خاص هم نیست و ضرورت نداشت که کارگردانان هم کارهای خارق العاده انجام بدهند. همانطور که بازی بازیگران ساده و متوسط هست، ما این بخش را در کارگردانی هم میبینیم که متوسط هست. این در حالی است که دو کارگردان کار به کارشان مسلط هستند و به قول معروف کار بلد. اما ما به لحاظ میزانسن چیز عجیب و غریبی نمیبینیم و میزانسنها هم پیچیده نیستند.
اما در مجموع به همه دوستان خسته نباشید میگویم که با وجود شرایط سخت کرونا کار کردند و به این لحاظ دست مریزاد دارند.
جبار آذین، منتقد: یکی از نکات مثبت کار موضوعی بود که در تلویزیون کمتر به آن پرداخته شده بود، اما با کارگردانی ضعیف و نگرفتن بازیهای مطلوب از بازیگران نتوانست به مجموعه موفق و به اثری ماندگار در کارنامه سازندگان تبدیل شود.
گروه رسانه روزنامه جام جم