به گزارش جام جم آنلاین به نقل از ساعد نیوز ، همسر آزاری تنها محدود به کشورهای فقیر و غیرصنعتی نیست، بلکه پدیده ای جهانی تلقی می شود. کتک زدن همسر ممکن است توسط هر کسی و در هر لباسی انجام شود.
همسر آزاری اشکال مختلفی دارد، اما رایج ترین آنها کتک زدن همسر است که معمولا از سوی مردان دیده می شود.
یکی از آنها اعتقاد به مردسالاری است که در آن هر عمل یا حرفی خلاف نظر مرد با کتک خوردن مجازات می شود.
شخصیت نابالغ و اعتماد به نفس پایین از دیگر علل اعمال خشونت علیه خانواده است.
تجربه آزار جسمی و عاطفی از کودکی توسط والدین و اطرافیان نیز باعث می شود که فرد در بزرگسالی این خشم را نسبت به خانواده خود اعمال کند.
قدرت نمایی بیمارگون ریشه در فرهنگ و اجتماعی دارد که به اشتباه این تصور غلط و بی اساس را بر روی ذهن فرد جا میاندازد که برای اثبات خود و یا همچنین بیان برتری خود و یا از بین بردن هر تنشی لازم است به صورت بیمارگون این رفتار را انجام بدهد و قدرت جسمانی خود را ثابت کند.
سادیسم نوعی اختلال روانی است که به واسطه این اختلال و بیماری روانی فرد احساس میکند اگر به فرد دیگری که در این مورد همسر میتواند باشد، آزار و آسیب برساند احساس آرامش می کند و میل به انجام رفتارهای مخرب و آسیب رسان دارد که میتواند در مواردی حتی به زد و خوردهای طولانی و یا مرگ نیز منجر شود.
مهارت های ارتباطی به معنای ایجاد برقراری ارتباط بین دو نفر به ساده ترین و ممکن ترین شکل آن که آسیب کلامی و یا دلخوری آن در کمترین حد باشد و همچنین افراد بتوانند منظور و مفهوم حرف خود را نیز به بهترین شکل بیان کنند.
از این رو ارتباط های کلامی و رفتاری نیازمند نوعی آموزش و مهارت است که به واسطه آن افراد شبیه انسان های اولیه با یکدیگر رابطه برقرار نکنند و در صورت بروز خشم خود به یکدیگر حمله نکنند و به یکدیگر آسیب نرسانند.
در واقع یکی از دستاوردهای رشد و پیشرفت، رساندن بهترین مفهوم در ارتباط های کلامی است که بتواند بار احساساسی بالایی را نیز در بر بگیرد. در واقع وقتی ناراحت، خشمگین، عصبانی، شاد و هیجان زده هستیم، بتوانیم در غالب کلمات تمام احساس خود را به نحوی بیان کنیم که دیگران بتوانند از احوالات ما درک پیدا کنند.
اگر به گذشته افرادی که مدام در حال پرخاشگری، توهین و تحقیر دیگران هستند نگاهی بیندازیم، بی شک آنها را در رنج عمیقی خواهیم دید که دستاورد، کتک خوردن ها، تحقیر شدن ها و نادیده گرفته شدن ها است.
این موضوع را با ذکر مثالی آغاز و بررسی می نماییم:
خانمی ۳۱ ساله هستم. ۴ سال است ازدواج کرده ام و یک فرزند دارم. شوهرم در مورد خانواده اش خیلی تعصب دارد. او دست بزن هم دارد. در مشاجره ها نمی تواند خودش را کنترل کند. لطفا راهنمایی ام کنید.
با توجه به اینکه گفته اید همسرتان دست بزن دارد، ممکن است اختلالات روانی و عصبی داشته باشد. بیشتر افرادی که به چنین اختلالاتی دچار هستند، درباره این مشکل خود آگاهی ندارند
و افرادی هم که آگاه هستند قبول نمی کنند و آن را کتمان می کنند. بنابراین در بیشتر موارد باید زوجین با تدبیر و حوصله به منظور کمک به همسرشان و تغییر رفتارهای او تلاش کنند.
با توجه به اینکه ۴ سال از شروع زندگی مشترکتان گذشته است و گفته اید همسرتان خیلی تعصب دارد، ممکن است خودتان با رفتارهای اشتباه، حساسیت های همسرتان را بیشتر کرده اید.
شما می توانید با شناسایی رفتارهایی که حساسیت همسرتان را بیشتر می کند و باعث عصبانیت او می شود، تا حد امکان از انجام آن ها خودداری کنید. با این حال، اگر احساس می کنید همسرتان دچار بدبینی بیش از حد معمول است، کارهایی انجام ندهید که موجب تشدید بدبینی او شود.
توصیه می شود در همه حال با شوهرتان صادق باشید و از پنهان کاری های مصلحت آمیز خودداری کنید. هرچند ممکن است راستگوییتان در کوتاه مدت موجب افزایش ناآرامی بین شما شود اما سرانجام مناسبتری خواهید داشت. این نکته به شدت به همسران افراد متعصب توصیه می شود.
در خور ذکر است پنهان کاری و برملا شدن واقعیت پس از مدتی باعث افزایش بدبینی یا همان تعصب های بی جای مرد خواهد شد و مشکلات بیش تری در پی خواهد داشت.
به بعضی خواسته های غیر منطقی شوهرتان عمل نکنید. توجه داشته باشید اگر شما به خاطر حفظ زندگی مشترک، حاضر باشید هر خواسته غیر منطقی شوهرتان را انجام دهید، این روال به تدریج طبیعی می شود و ممکن است روزی از این وضعیت خسته شوید که امکان تغییر تا حد زیادی کاهش یافته باشد.
البته لازم به ذکر است نباید با لجبازی و رفتارهایی به دور از ادب از انجام خواسته شوهرتان سرباز بزنید بلکه با گفت و گو در یک موقعیت مناسب، می توانید او را قانع کنید که خواسته اش منطقی نیست.
اگر هیچیک از راه ها موفقیت آمیز نبود، بهتر است به جای پیدا کردن دلیل و توجیه، به بررسی خود و نوع زندگی و ماندن در آسیب خود بپردازیم تا بتوانیم راه و روش صحیح تری را برای زندگی خود و کسانی که به ما وابسته هستند، پیدا کنیم.
در واقع باید بدانیم کودکانی که در خانواده هایی از این دست رشد پیدا می کنند آسیب هایی چندین برابر کودکانی می بینند که والدینی قربانی و درخود مانده نداشته اند و مسئولیت رفتار خود را پذیرفته اند و به دنبال بهبود شرایط قدم برداشته اند.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد