شاخه اصلی هنریشان نقاشی است که در تمام سبکهای آن به بلوغ رسیده، به نحوی که امپرسیون یا اکسپرسیونشان خاص خودشان است و هیچ رگهای از تقلید در کارشان نیست.
وی آموزگار خود را کتابهای بسیاری که خوانده میداند و بیشترین تاثیر را از کتاب ژان کریستوف رومن رولان پذیرفته است و در هنر پس از بتهوون بیشترین تاثیر را از ونسان ونگوگ و زندگی او پذیرفته است.
اولین نقاشیاش را در هشت سالگی بدون اینکه بداند استعدادی دارد، کشیده و اولین اثر رنگ روغن و چهره را در ۱۳سالگی آن هم بدون ابزار کامل ترسیم کرده است.
خانم برومند در نوجوانی دختری اهل مد، پرشور و ساختارشکن و به دلیل مردسالاری گسترده در اطرافش با ازدواج مخالف بوده و این امر را با روح آزاد خود مغایر میدانسته است.
تا اینکه همسرشان آقای بدایت با یک خواستگاری متفاوت که سویههای زیباشناختی داشته، نظر ایشان را جلب میکند.
این زوج صاحب سه فرزند میشوند. فرزند اولشان دومان، براثر خطای پزشکی دچار معلولیت ذهنی شده، فرزند دومشان پویان دانشجوی دکترای مهندسی کامپیوتر و ریاضی است و فرزند سومشان زویا همانند مادر سرشار از استعداد نقاشیبود. زمانی که دومان متولد میشود، پزشکان به او میگویند این کودک توانایی حرکت، تکلم و آموزشپذیری نخواهد داشت و پیشنهاد میکنند که فرزندش را به بهزیستی بسپارد. اما ایشان با اعتقادش به سرنوشت و کائنات و حکیمانه بودن هر اتفاق، نهتنها امیدش را از دست نمیدهد، بلکه از کار استعفا و قهرمانانه تمام تمرکزش را وقف تربیت فرزندانش میکند.
او رسالت اصلی خود را مادربودن و تلاش برای بهترین بودن در این نقش میداند و هنر و نقاشی را برای اینکه مادر خوبی باشد و بتواند تعادل روحی و فکری خود را حفظ کند، دنبال میکند.
درباره رشد وتربیت فرزندانش بسیار اهل علم و عمل است، مثلا برای تربیت دومان هر کتابی که مفید بوده را خوانده و هر پزشکی که معرفی شده مراجعه کرده، اما بعد از نتیجه نگرفتن، به آموزش از طریق هنر و بازی روی میآورد. دستاورد این فداکاری و تلاش نقض حرف پزشکان درباره دومان است.
داستان فرزندداری خانم برومند، برای تربیت فرزندانی شاد و خلاق پر از خلاقیت است. یکی از کارهای جالبشان طراحی دفتر امتیاز و کارت پول ماهانه بوده است. در دفتر امتیاز در راستای نظم، مسؤولیتپذیری و آگاهی بچهها، همه کارها و مسؤولیتها یک امتیاز، اما گوش دادن به کتاب خواندن مادر و بیان برداشتشان از کتاب، ۱۰امتیاز داشته است. بچهها در پایان ماه بر اساس امتیازی که در طول ماه کسب میکردند، کارت پول برای خرید وسایل مورد علاقه خود دریافت میکردند.
ایشان سالها بعد وقتی با شوک خودکشی دخترش مواجه میشود، شور زندگی در او از بین میرود و این موضوع او را بهشدت درمانده میکند. همین استیصال، زمینهساز حرکت او به سمت هنر درمانگر میشود. وی بدون شناخت نسبت به این سبک و کارکردش، تنها راه نجات خود را در خلق آثاری مییابد که پس از خلقشان و نگاهکردن به آنها احساس میکند حالش روبه بهبود است، غلیان حس و استعدادشان در این شاخه از هنر به حدی است که بیش از ۴۰۰۰ تا از آثارشان در این سبک خلق شده و نه تنها در ایران بلکه میشود گفت در جهان یک گنجینه منسجم کمنظیر از هنر درمانگر است.
پس از خلق آثار درمانگر، کنجکاو میشود که چرا خلق و نگاه کردن این آثار تاثیر خوبی روی احوالاتش دارد، موضوع را به پسرش پویان میگوید، پویان آثار مادر را برای تحلیلگران خارج از کشور، بهویژه آمریکا میفرستد.
تحلیلگران بهخصوص فیلسوفان هنر و روانشناسانی که آثار را میبینند، همه شگفتزده میشوند. پس از آن پیشنهادهای حمایت و همکاری زیادی بهویژه از آمریکا دریافت میکند، اما علاقهاش به کرمان و کویر و و انرژی مثبتی که از مردمان دیار کریمان دریافت میکنند، باعث ردکردن این پیشنهادها میشود.
خانم برومند توصیهشان برای همه انسانها، داشتن حداقل یک هنر در چنته است. هنر را نجاتبخش میداند ولی هنر مدرنی که به پوچی رسیده را رد میکند و نظرشان این است که خلق هنر باید از درون انسان سرچشمه بگیرد.
او دورنمای فوقالعادهای را برای آینده هنری خود پیشبینی میکند. دلیلش این است کار خودش را که همان حرکت کردن بوده، انجام داده و الان زمان آن رسیده که کائنات کار خودش را انجام بدهد. وی دنیای اکنون را به دلیل مصرف گرایی، مد و تجملات سیاه میبیند.
معتقد است انسان در نهایت به سمت معنویت خواهد رفت و دنیا آبی مایل به بنفش (همان بنفش روحانی) میشود و برای رسیدن به این معنویت انسان باید مصرفگرایی را کنار بگذارد و به طبیعت بازگردد.
رقیه مقبلی - روزنامه نگار / ضمیمه چاردیواری روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد