ژانرهای سینمایی تنوع بسیار دارند اما طی سالهای گذشته ژانر مورد علاقه سینماگران ایرانی ژانر اجتماعی یا خانوادگی تلخ و سیاه بوده است. هیچ عقل سلیمی مشکلات امروز جامعه و خانواده را نمیتواند انکار کند اما میتوان با هنر هفتم از این تلخی و مشکلات کاست و به راهحل رسید. سینمای ایران همیشه بر پایه احساس و خانواده موفق بوده و توانسته در جشنوارههای بینالمللی حضور موفق داشته باشد. البته که طی سالهای اخیر جشنوارههای معتبر هم با نگاه سیاسی به فیلمهای ایرانی جایزه داده و آنها را پذیرا شدهاند. به مناسبت روز ملی سینما به سراغ یک کارگردان زن سینمای ایران رفتهایم که دو فیلم قبلی او کاملا براساس خانه و خانواده ساخته شده و عشق، احساس و مشکل را با هم به تصویر کشیده است. مریم بحرالعلومی که با اولین فیلم خود موفق به دریافت سیمرغ زرین از جشنواره جهانی فیلم فجر شده بود، توانست با فیلم «شهربانو» هم در جشنوارههای خارجی و داخلی خوش بدرخشد و کسب جایره کند. مهمترین حسن فیلمهای این سینماگر این است که توانسته تصویری واقعی را به تصویر بکشد، نه تلخ و سیاه. با او درباره سینما در ژانر خانواده گفتوگو کردیم که شما را دعوت به خواندن این مصاحبه میکنم.
آیا ژانر خانواده و فیلمهای خانوادگی در سینمای ایران و جهان وجود دارد؟
بله، ژانر خانواده و فیلمهای خانوادگی در سینمای جهان وجود دارد اما اینکه این ژانر چقدر در کشور ما جدی گرفته شده و چه زمینهای برای شکلگیری مناسب آن ایجاد میشود، جای تامل و صحبت دارد.
فیلمهای ژانر خانواده باید به چه موضوعاتی اشاره کنند؟ باتوجه به آثار متعددی که شاهد بودهایم، آیا فقط باید تلخیها به تصویر کشیده شوند؟ آیا فقط در خانوادههای ایرانی مشکلات حلنشدنی وجود دارد که بیشتر سینماگران به سمت ساخت این دست از فیلمها میروند؟
وقتی درباره ژانر خانوادگی صحبت میکنیم، موضوعات نیز باید در محور خانه و خانواده بچرخند. تلخیها و خوشیها در کنار هم در زندگی خانوادگی وجود دارند؛ پدر، مادر، پدربزرگ، مادربزرگ و دیگر اعضا، یک خانواده را شکل میدهند و از اساس زندگی خانوادگی بهشمار میروند. طبیعی است که تلخیها و شیرینیهایی که در فیلمها میبینیم، در کنار یکدیگر آورده شوند تا به معنای مطلق برای مخاطب به اتفاق درست منجر شود. پس بهطور کلی قرار نیست که در فیلمهای خانوادگی صرفا شاهد تلخیها باشیم.از طرف دیگر تلخیها در زیرمجموعه معضلات زندگی قرار میگیرند و طبیعی است که برای فیلمساز و اثری که قرار است تماشاچی را درگیر کند، چالش بیشتری داشته باشد. فیلم در ژانر خانوادگی باید هم موفقیتها و هم تلخیها را به تصویر بکشد تا برای مخاطب نیز باورپذیرباشد.
به عنوان یک سینماگر فعال در عرصه خانواده آیا میتوان از طریق سینما در خانواده فرهنگسازی درست انجام داد؟
قطعا میتوانیم از طریق سینما، فرهنگسازی درست در خانواده و حتی جامعه داشته باشیم و این مساله یکی از مهمترین رسالتهای سینما است. چراکه خانوادهها، زندگی آنها، مسائلی که دنبال میکنند و تلخیها و شیرینیهایی که به همراه دارند، جامعه را تشکیل میدهد و فرهنگسازی در خانه و خانواده نتیجه بهتری خواهد داشت و ریشهمندتر خواهد بود تا اتفاقات خوبی را در سطح جامعه و در نهایت یک سرزمین شاهد باشیم. باید از هنر سینما برای انتقال مفهوم زندگی درست استفاده کرد و فیلمها فقط به مشکلات خانوادگی اشاره نکنند، بلکه بتوانند فرهنگ سنتی، آیینی و ملی ما را به تصویر بکشند. قطعا همهچیز در خانواده و جامعه گل و بلبل نیست اما میتوان در کنار این تلخی و گرفتاری به چگونه بهتر زندگی کردن در فیلمها نیز اشاره کرد.
با توجه به اهمیت خانواده و فرهنگسازی در آن، چقدر باید مراقب حریم خانواده بود تا با فیلمها و سریالهای نامناسب اساس و پایه آن متزلزل نشود؟ آیا صرف اینکه میخواهیم فیلمی بهروز و نشاندهنده مشکلات خانواده بسازیم، باید تصویری زشت از خانواده را به تصویر بکشیم؟
اینکه تا چه حد باید مراقب حریم خانه و خانواده باشیم، یکی از مهمترین و اساسیترین ارکان کاری ما بهعنوان فیلمساز، هنرمند و حتی هنرجو است تا به حریم، پایهها و بنیاد خانواده با اشراف کامل وارد شویم و حریم خانواده را در یک چارچوب اصولی که در قواعد و قوانین سرزمین نیز میگنجد، زیر پا نگذاریم. ما باید از تمام روزنههایی که ممکن است این پایهها را متزلزل و سست کند، مراقبت کنیم چراکه وظیفهمان بهعنوان فیلمساز و سینماگر همین است. اگر قرار است که دست روی ژانری به نام ژانر خانوادگی بگذاریم و فیلمی بسازیم که قصه آن در حوزه خانه و خانواده مطرح میشود، یکی از مهمترین و اساسیترین وظایفمان حفظ، نگهداری و حتی تقویت قدرت و اساس پایههای زیستی خانوادگی است، حتی اگر به تلخیها ورود میکنیم و معضلات را به چالش میکشیم، باید در راستای همین وظایف فعالیت کنیم. بهطور کلی باید بسیار از حریم، شان و تقدس خانواده محافظت کنیم و صرف اینکه میخواهیم درباره خانواده صحبت کنیم، اصول خانوادگی کشورمان را زیر پا نگذاریم.
سینمای ایران تاکنون چقدر در بحث خانه و خانواده تلاشگر بوده است؟ فکر میکنید چرا طی این سالها کمتر فیلمهایی با محتوای خانه و خانواده ساخته میشود یا اگر ساخته میشود به نوعی با زندگی عامه مردم قرابت ندارد؟
-سینمای ما در حوزه خانواده واقعا تلاشگر بوده اما اینکه این تلاشگری چقدر به حاصل نشسته، بحثی کارشناسی و مفصل است. متاسفانه باید گفت که محتوا در سالهای اخیر کمی کمرنگتر شده و شاید خط قرمزها، سودای برخی اتفاقات و نبود سرمایه برای حمایت کافی از فیلمهایی که از اساس محتوای خانه و خانواده را در زمینهای جدی و چالشی هدف قرار میدهند، بتوانند از دلایل کمرنگ شدن محتوا و قوام آثار خانگی و خانوادگی باشند البته ما در حوزه کمدی نیز زمینه خیلی مناسبی برای طرح مسائل خانه و خانواده داریم که شاید از آن فیلمها نیز حمایت درستی صورت نگیرد، بخش خصوصی نیز با سلایق شخصی ورود و کار میکند، پس طبیعی است که کمی از چارچوبی که هدفگذاری وسیعتری در این حوزه دارد، فاصله بگیرد. برای ساخت فیلمهای خوب و با محتوای خانوادگی باید دولت و بخش دولتی پیشقدم باشد تا بتواند در آینده جامعه تاثیرگذار باشد.
شما به چه دلیل تمامی فیلمهایتان در ژانر خانوادگی است؟ تا چه اندازه سعی کردهاید که فیلمهایتان تلخ و به دور از واقعیت نباشد و یک روایت درست از خانواده را به تصویر بکشید؟
خانواده از اهمیت زیادی برخودردار است؛ هرکدام از ما وقتی خودمان را شناختیم با خانوادههایمان، خانوادههایی که در همسایگیمان زندگی میکنند، دوستانمان و خانوادههایشان آشنا شدیم و همه در یک زیست جمعی به بلوغ رسیدیم، در نهایت هم شغلی را برگزیدیم. اینکه چرا من درباره خانواده فیلم میسازم به همان رسالت و دغدغهای بازمیگردد که از ابتدا برای خودم تعریف کردم. به نظر من یکی از وظایف مهم هر هنرمند و خالق اثر هنری، حتی در هنرهای دیگر این است که درباره جامعه در عصر خودش صحبت کند که طبیعتا خانواده در زیر متن آن قرار میگیرد. من رسالت و وظیفه خود را بسیار جدی میدانم و بهصورت جدی به طرح این دغدغه پرداختهام به همین دلیل در سه فیلم سینمایی که ساختهام مستقیما به بحث خانه، خانواده و بنیادی که ریشه اصل و اساس تمام معضلات هر سرزمین و مملکتی است، پرداختم. همچنین بسیار تلاش کردم که در فیلمهایم از واقعیت دور نباشم. اینکه چقدر موفق بودهام و چقدر این واقعیتها نزدیک به اتفاقاتی است که در جامعه و خانوادههایمان رخ میدهد به نظرات کارشناسی بازخواهد گشت. چیزی که خودم از نظرات، نگاهها و نکات برداشت کردهام، این است که اگر حتی تلخیای هم در فیلمها شاهد بودهایم تا حد زیادی به واقعیت جامعه و خانوادهها نزدیک بوده و مخاطبان میتوانند آنها را در واقعیت زندگی خود و جامعه اطراف خود حس کنند.
شما جایزههای متعددی از جشنوارههای خارجی برای فیلمهای خود دریافت کردهاید؛ به نظر شما جشنوارهها فقط به فیلمهای تلخ و فیلمهایی که ایران را کشوری خشن و عقبافتاده نشان دهد، جایزه میدهند یا اینکه از نظر هنری هم به فیلمها توجه دارند؟
اینگونه نیست که جشنوارههای خارجی صرفا بخواهند به فیلمهای تلخ و فیلمهایی که خشونت را در ایران به نمایش میگذارند یا عقبافتادگی را مطرح میکنند، جایزه دهند. به نظر من زبانی که فیلمساز برای اثر و طرح مسألهاش انتخاب میکند، مهم است. البته مواردی هم بوده که تلخیها عقبافتادگیها، خشونتها و حتی غلوشدگیها به دل جشنوارههای بینالمللی نشستهاند. چراکه تماشاچی جشنواره بینالملل در این زیست حضور ندارد و آن را تجربه نکرده است، پس فاصله بین واقعی و غیرواقعی بودن اثر را تشخیص نمیدهد.خدا را شاکرم درباره آثار خودم این را تجربه داشتهام که پیش از حضور بینالملل، در داخل کشور نیز به نمایش درآمدهاند و مورد توجه قرار گرفتهاند. امیدوارم که همین اتفاق نیز برای فیلم سومم یعنی «قطع فوری» نیز رخ دهد.
فیلم سینمایی «قطع فوری» فیلم سوم شما و آخرین فیلم با حضور زندهیاد علی انصاریان در سینمای ایران بوده است؟ انصاریان یکی از فوتبالیستها و بازیگرانی بود که تا روز آخر زندگی عاشق خانواده و مادر خود بود. آیا این فیلم هم به خانواده پرداخته و درباره خانواده و اتفاقات خانوادگی است؟
بله فیلم «قطع فوری» هم مانند دو فیلم «پاسیو» و «شهربانو» به خانواده و اتفاقات آن اشاره دارد. البته در این فیلم با دیدگاهی نو به اتفاقات چند خانواده پرداخته شده است. امیدوارم فیلم قطع فوری در داخل کشور با حضوری جذاب و دیدنی از مخاطبان رونمایی و اکران شود تا بتواند در حضورهای بینالمللی نیز با استقبال خوبی مواجه شود. این فیلم قابی رنگی، شیرین و در عین حال اثرگذار، مثبت و واقعی از خانوادههای سرزمینمان است که زیستی پر از عشق و محبت جاری در کنار یکدیگر دارند، امیدی که همچنان با تمام سختیهای اقتصادی، تمام شرایط سخت سیاسی، تحریمها، معضلات و مشکلات در بین مردم ما وجود دارد، قابل ارزشگذاری نیست. خانوادههایمان نیز با مهر و عشقی که در آنها جاری است، زندگی را در کنار هم سر میکنند. امیدوارم که خانوادههای فیلم قطع فوری بهخوبی دیده شوند. همانطور که اشاره کردید، این فیلم آخرین حضور زندهیاد علی انصاریان بوده است. او بهواقع یک فرد عاشق خانواده بود. عشق او به مادرش قابل وصف نیست و این عشق و علاقه به خانواده و مادر، صفت بارز این بازیکن فوتبال و بازیگر سینما بود. خداوند علی انصاریان عزیز را بیامرزد که او نماد امید و علاقه به زندگی بود و تا روز آخر زندگی سعی در شاد کردن دل مردم کشورش داشت.
منبع: ضمیمه چاردیواری روزنامه جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی عیدانه با نخستین مدالآور نقره زنان ایران در رقابتهای المپیک
رئیس سازمان اورژانس کشور از برنامههای امدادگران در تعطیلات عید میگوید
در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با دکتر محمدجواد ایروانی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بررسی شد