همیشه البته اوضاع به همین منوال نبوده است. پیش از اینکه شی در سال2012 رئیسجمهور شود، اینترنت سطح بیسابقهای از شفافیت و قدرت برقراری ارتباط را برای مردم چین فراهم کرده بود. وبلاگنویسان محبوب، که برخی از آنها از اعتراضات اجتماعی و سیاسی حمایت میکردند، دههامیلیون دنبالکننده داشتند. شهروندان چینی از فیلترشکن برای دسترسی به وبسایتهای مسدودشده استفاده کردند. شهروندان بهصورت آنلاین با هم متحد شدند تا از طریق طومارهای مجازی و سازماندهی اعتراضات فیزیکی به خیابان بیایند و به مقامات فشار بیاورند. در سال2010، یک نظرسنجی از 300 مقام چینی نشان داد که 70درصد نگران این بودند که آیا اشتباهات یا جزئیات مربوط به زندگی خصوصی آنها ممکن است بهصورت آنلاین درز کند یا نه.
بااینحال، برای شی جینپینگ، هیچ تمایزی بین دنیای مجازی و دنیای واقعی وجود ندارد: هر دو باید ارزشها، آرمانها و استانداردهای سیاسی یکسانی را منعکس کنند. برای این منظور، دولت در ارتقای فناوری جهت نظارت محتوا سرمایه گذاری کرده است. قوانین جدیدی در مورد محتوای قابلقبول تصویب کرد و افرادی را که از محدودیتهای جدید سرپیچی میکنند، مجازات کرده است. تحت حکومت شی، ارائهدهندگان محتوای خارجی دسترسی کمتری برای تحت تاثیر قرار دادن مردم چین پیدا کردند. آنها هم بهدلیل حفظ فرهنگ چینی و هم تمایل رئیسجمهور برای تسلط شرکتهای چینی بر اقتصاد آنلاین کشور و رشد شرکتهای داخلی رانده شدند و البته این رویکرد جواب هم داد و این شرکتهای داخلی بهسرعت رشد کردند.
شی نسخه غربی اینترنت را بهعنوان راهی برای تضعیف ارزشهای دولت چین میداند. او بر حق حاکمیت چین برای تعیین محتوای مضر تاکید دارد. چالش پیشروی رهبری چین این است که مزایای اینترنت یعنی پیشرفت تجارت و نوآوری را حفظ کند، بدون اینکه اجازه دهد فناوری تغییرات سیاسی و فرهنگی در این کشور را مطابق با آنچه که غرب میخواهد تسریع کند.
اولین ایمیل در چین در سپتامبر1987 ارسال شد؛ 16سال پس از ارسال اولین ایمیل توسط ری تاملینسون در ایالات متحده. این یک پیام پیروزمندانه را پخش کرد: «در آن سوی دیوار بزرگ میتوانیم به هر گوشه جهان برسیم.» در چند سال اول، دولت اینترنت را برای دانشگاهیان و مقامات اختصاص داد. سپس در سال1995 در معرض دید عموم قرار گرفت. در سال1996، اگرچه تنها حدود 150هزار چینی به اینترنت متصل بودند، دولت آن را «سال اینترنت» نامید و کلوپها و کافههای اینترنتی در سراسر شهرهای بزرگ چین ظاهر شدند.
بااینحال، همانطور که دولت با اشتیاق حمایت خود را از اینترنت اعلام کرد، اقداماتی را نیز برای کنترل آن انجام داد. از آنجا که اینترنت به یک بستر اطلاعاتی و ارتباطی در دسترس عموم تبدیل شد، هیچ بحثی در مورد اینکه آیا باید تحت نظارت دولت باشد یا خیر وجود نداشت. فقط در مورد نحوه اجرای چنین کنترلی بحث بود. تا سال1997، پکن اولین قوانین خود را وضع کرده بود که برخی مطالب آنلاین را جرمانگاری میکرد. این مطالب شامل مواردی میشد که برای آسیبرساندن به امنیت ملی یا منافع دولت طراحی شده بودند.
رهبران چین حق داشتند که نگران باشند. شهروندان آنها بهسرعت به پتانسیل موجود در اینترنت پی بردند. در سال1998، یک مهندس نرمافزار 30 ساله به نام لینهای 30هزار آدرس ایمیل چینی را به یک مجله طرفدار دموکراسی مستقر در ایالات متحده ارسال کرد. لین دستگیر و در اولین محاکمه بهدلیل یک تخلف سیاسی که کاملا آنلاین انجام شده بود، به زندان فرستاده شد. سال بعد، سازمان فالون گونگ از ایمیل و تلفنهای همراه برای سازماندهی تظاهرات بیش از 10هزار نفر در اطراف محوطه مرکزی حزب کمونیست استفاده کرد. این گردهمایی که بدون اطلاع دولت ترتیب داده شده بود، باعث عزم جدیدی برای اعمال کنترل بر اینترنت شد.
مردی که برای رهبری تلاشهای تکنولوژیک دولت ظاهر شد، فانگ بینکسینگ نام داشت. در اواخر دهه 1990، فانگ روی توسعه «سپر طلایی» کار کرد. نرم افزاری که دولت را قادر میساخت تا هرگونه داده دریافتی یا ارسالی را بررسی کند و آدرسهای IP مقصد و نامهای دامنه را مسدود کند.
در اوایل دهه 2000، رهبری چین، فناوری فانگ را با مجموعهای از مقررات جدید تکمیل کرد تا اطمینان حاصل شود که هر کسی که به اینترنت چین دسترسی دارد، باید طبق قوانین چینی عمل میکند. در سپتامبر2000، شورای ایالتی دستور شماره292 را صادر کرد که بر اساس آن، ارائهدهندگان خدمات اینترنتی موظف شدند اطمینان حاصل کنند که اطلاعات ارسال شده در مورد خدمات آنها مطابق قانون است. دو سال بعد، پکن برای اولین بار گوگل را مسدود کرد. چند سال بعد، گوگل Google.cn را معرفی کرد که نسخه سانسور شده سایت طبق قوانین چینی بود. در سال2002، دولت برای صنعت اینترنت چین چهار اصل تعیین کرد: رعایت میهنپرستانه قانون، انصاف، امانت و صداقت. بیش از 100شرکت، از جمله یاهو، این تعهد را امضا کردند.
با این حال، شاید مهمترین پیشرفت، دستورالعملی در سال 2004 در مورد اینترنت بود که از دانشگاههای چین میخواست با استفاده از ابزارهای مختلف بحثهای آنلاین را در جهتهای قابل قبول هدایت کنند و نظراتی را که از قوانین چین پیروی نمیکردند گزارش کنند.
با این حال، حتی زمانی که دولت تلاش میکرد دسترسی افراد به اطلاعات را محدود کند، بسیاری از شهروندان در حال هجوم قابل توجهی به فضای سیاسی کشور بودند. در این دوره، در سالهای پایانی ریاستجمهوری هو جین تائو، اینترنت به عنوان مکانیزمی که توسط آن شهروندان چینی مقامات خود را مورد بازخواست قرار میدهند، روز به روز قدرتمندتر میشد.
در حالی که مردم چین راههای جدیدی را برای استفاده از اینترنت جستوجو میکردند، دولت نیز شروع به ایجاد راهکارهای جدید کرد که نگرانیهای شهروندان را بهتر درک کند و راههای جدید برای شکلدهی افکار عمومی را آغاز کرد. با این حال، همانطور که اینترنت به طور فزایندهای به وسیلهای برای مخالفت تبدیل شد، نگرانی در کشور افزایش یافت که ممکن است از آن برای بسیج یک شورش سیاسی در مقیاس بزرگ استفاده شود که بتواند دولت مرکزی را تهدید کند. دولت با جریانی از اصلاحات فناورانه و سیاسی پاسخ داد.
ظهور شی جین پینگ در سال 2012 عزم جدیدی را برای حرکت فراتر از حذف چند پست و تصویب مقررات ایجاد کرد. پکن میخواست اطمینان حاصل کند محتوای اینترنتی به طور فعال در خدمت منافع کشور است. در دنیای مجازی، حزب به سمت بسیج اعضای حزب در حمایت از ارزشهای کشور و جلوگیری از نفوذ افکار غربی به زندگی سیاسی و اجتماعی چین حرکت کرد. شی در یک سخنرانی در آگوست 2013، دیدگاهی را بیان کرد: «اینترنت به میدان اصلی جنگ برای مبارزه افکار عمومی تبدیل شده است.»
در دوران شی، دولت فناوری جدیدی را نیز توسعه داده است که به آن امکان میدهد حکمرانی بیشتری در اینترنت و فضای مجازی داشته باشد. در ژانویه 2015، دولت بسیاری از فیلترشکنهایی را که شهروندان برای دور زدن اینترنت استفاده کرده بودند، مسدود کرد.
بهار 2015، پکن برگ اصلی را برای حکمرانی مجازی رو کرد. برخلاف طرح دیوار آتش بزرگ که توانایی مسدود کردن ترافیک را در هنگام ورود یا خروج از چین دارد، Great Cannon قادر است محتوا را در حین پخش در اینترنت تنظیم و جایگزین کند. یکی از اولین اهداف آن سایت برنامه نویسی و توسعه نرم افزار ایالات متحده یعنی گیتهاب بود. دولت چین از طرح جدید خود برای اعمال یک حمله علیه این سایت آمریکایی استفاده کرد. این حمله بر تلاش برای وادار کردن گینهاب به حذف صفحات مرتبط با نسخه چینی نیویورکتایمز و یک فیلترشکن محبوب که به مردم کمک میکند تا محدودیت اینترنت چینی را دور بزنند.
آگوست 2013، دولت مجموعه جدیدی از مقررات به نام «هفت خط اصلی» را صادر کرد. واکنش شرکتهای اینترنتی چینی در تبعیت از این قوانین فوری و سریع بود. به عنوان مثال، 100000 حساب کاربری Weibo را که با قوانین جدید مطابقت نداشتند، بسته یا کنترل شدند.
دولت همچنین محدودیتهای سختی را در مورد شایعات مبتنی بر اینترنت اتخاذ کرد. در سپتامبر 2013، دادگاه عالی مردم حکم داد که نویسندگان پستهای آنلاینی که عمداً شایعات یا دروغهایی را منتشر میکنند و بیش از 5000 نفر آنها را دیدهاند یا بیش از 500 بار به اشتراک گذاشته شدهاند، با اتهام افترا و تا سه سال زندان مواجه خواهند شد. به عنوان مثال، پس از سیل عظیم در استان هبی در ژوئیه 2016، دولت سه نفر را متهم به انتشار «اخبار نادرست» از طریق رسانههای اجتماعی در مورد تلفات و علت سیل کرد. برخی از پستهای رسانههای اجتماعی و عکسهای سیل، بهویژه قربانیان غرق شده نیز حذف شدند.
علاوه بر این، دولت شی شروع به زیرنظر گرفتن افرادی کرد که دنبالکنندگان زیادی در رسانههای اجتماعی داشتند و ممکن بود اقتدار کشور را به چالش بکشند. محدودیتهای برجستهترین اینفلوئنسرهای چینی، که از سال 2013 آغاز شد، نقطه عطف مهمی در زندگی اینترنتی چین بود. تاثیر بر ویبو چشمگیر بود. بر اساس مطالعهای که روی 1.6میلیون کاربر ویبو انجام شد، تعداد پستهای آن بین سالهای 2011 تا 2013 به میزان 70 درصد کاهش یافت.
قدرت کنترل حزب کمونیست بر اینترنت بیش از هر چیز به تعهد آن برای جلوگیری از انتشار اطلاعاتی است که آنها را برای کشور مضر میداند. همچنین از فناوریهای پیچیدهای مانند دیوار آتش بزرگ و سپر طلایی استفاده کرده است.
تعداد کل افرادی که برای نظارت بر افکار و پالایش محتوا در اینترنت استخدام شدهاند سال 2013 حدود دو میلیون نفر تخمین زده شد. آنها در ادارات تبلیغات دولتی، شرکتهای خصوصی و رسانههای خبری استخدام شدهاند. یک مطالعه در سال 2016 در هاروارد تخمین زده است که دولت چین سالانه تقریبا 448میلیون نظر در رسانههای اجتماعی پست میکند. مقدار قابل توجهی از پالایش اینترنت از طریق حذف دستی پستها انجام میشود و تخمین زده شده که ۱۰۰هزار نفر توسط دولت و شرکتهای خصوصی برای انجام این کار استخدام شدهاند.
شرکتهای خصوصی نیز نقش مهمی در تسهیل پالایش اینترنت در چین ایفا میکنند. این فرآیند با این واقعیت سادهتر میشود که چندین کارآفرین بزرگ فناوری نیز دارای مناصب سیاسی هستند. به عنوان مثال، رابین لی از بایدو یکی از اعضای کنفرانس مشورتی سیاسی خلق چین است، در حالی که لی جون، موسس و مدیرعامل غول تلفنهمراه شیائومی، نماینده کنگره ملی خلق است.
با اینکه همه این اقدامات از جهات مختلف ممکن است دردسرهایی برای دولت و مردم داشته باشد به نظر میرسد دولت مایل است هزینههای اقتصادی و آسیبهای احتمالی به اعتبار خود را متحمل شود، چرا که درنهایت به معنای حکمرانی بر اینترنت و مقابله با موج شورشزای غرب خواهد بود. برای جامعه بینالمللی هم، سیاست سایبری پکن نشانه چالشی است که چین قدرتمندتر برای نظم جهانی غرب ارائه میکند.
همچنین در هفتههای گذشته رگولاتور اینترنت چین مجموعه جدیدی از پیش نویس قوانین را منتشر کرده است که در صورت اجرا، نظارت شدیدتری بر نظرات ارسال شده در پلتفرم های رسانه های اجتماعی اعمال می کند.
نظرات و ویدیوهای ارسال شده در پلتفرمهای رسانههای اجتماعی به یکی از تنها راههایی تبدیل شدهاند که چینیها با یکدیگر و دنیای خارج در ارتباط هستند.
دولت چین قبلاً یکی از سختترین رژیمهای نظارت اینترنتی را در جهان ایجاد کرده است که تاحد زیادی توسط بازبینیکنندگان محتوا که توسط شرکتهای رسانههای اجتماعی برای پستها استخدام شدهاند، اعمال میشود.
شرط ثبت حسابهای رسانههای اجتماعی با شمارههای شناسایی واقعی به این معنی است که مقامات امنیتی چین به راحتی میتوانند کاربران اینترنتی را که محتوای نوشتاری غیرقانونی تلقی میشود بازداشت کنند.
اداره فضای سایبری چین روز جمعه پیشنویس دستورالعملهایی را منتشر کرد که مستلزم بررسی دقیقتر نظراتی است که عمدتاً توسط ناظران نادیده گرفته میشوند، مانند پاسخها به نظرات و پیامهایی که در طول پخش زنده روی صفحه نمایش داده میشوند.
قوانین همچنین بیان میکنند که نظرات باید قبل از پست بررسی شوند، فرآیندی که پلتفرمهای رسانههای اجتماعی در حال حاضر برای برخی از نظرات اعمال میکنند اما نه همه نظرات.
اگر قانون پیشنویس «اجباری شدن بررسیهای پیش از انتشار» اجرا شود - که مستلزم خواندن میلیاردها پیام عمومی پستشده توسط کاربران چینی در روز است - پلتفرمها را مجبور میکند تا تعداد افرادی را که به کار میگیرند افزایش دهند.
منبع: ضمیمه کلیک روزنامه جامجم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
بازگشت ترامپ به کاخ سفید چه تاثیری بر سیاستهای آمریکا در قبال ایران دارد؟
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
رضا جباری: درگفتوگو با «جام جم»:
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم: