رسانههای بیگانه و پیمانكارانشان ایران را از دریچه نگاه متخصصین علومانسانی غرب اندیش داخلی نگاه میكنند و تحلیلی آنان از پدیدههای داخل به كمك تئوریهای غربی به مسیر این رسانهها جهت میدهد و قطعاً آنها را با اختلال محاسباتی مواجه میكند.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادیو گفتوگو، صد و چهلمین برنامه زنده «امواج شبهه» شبكه رادیویی گفتوگو با عنوان «مرگ آرام یك رؤیا، بررسی نقش رسانههای بیگانه در ایجاد اختلال محاسباتی در نزد غرب» با حضور كارشناسان، دكتر محمدحسین ضمیریان (كارشناس رسانه و آیندهپژوه)، دكتر جعفر علیان نژادی (كارشناس و پژوهشگر رسانه) به ساخت آشوبهای فرایندی در ایران، پشت پرده عملكرد رسانههای بیگانه و شگردها و تكنیكها رسانهای میپردازد.
محمدحسین ضمیریان، كارشناس رسانه و آیندهپژوه با عنوان این كه امروزه با وضعیتی در حوزه رسانهها در جهان روبهرو هستیم كه رسانهها وضعیتی مستقل ندارند، گفت: كتابهایی كه در حوزه اقتصاد سیاسی رسانه نوشته شدهاند موید این موضوع هستند، از دهه ۶۰ میلادی درباره اقتصاد سیاسی رسانه بحثهای جدی شده است و تاكنون نیز ادامه دارد؛ یعنی یكی از شاخههای اصلی در حوزه نظریههای رسانه، اقتصاد سیاسی رسانه است. این رسانهها حكومتی هستند و در حال دریافت سفارش از سران حكومتها هستند، در حوزه عمل، این رسانهها كاری كه با جامعه ایرانی انجام میدهند، موضوع بحث كنونی است، اتفاقی كه افتاده این است كه جامعه ایرانی در خواستها و كنشهایی دارد و جامعه برای آن مرز ۴۰ساله بلوغ به اعتبار آن چه كه از آن بهعنوان گام دوم انقلاب اسلامی یاد میكنند، نیاز دارد تا وضعیتی تجمیعی در حوزه قدرت اجتماعی به وجود بیاورد و اگر تجمیع انسانها در حوزه اجتماعی حاصل نشود قدرت اجتماعی نیز از آن حاصل نمیشود؛ بلكه قدرت اجتماعی تنها از طریق كنش جمعی حاصل میشود، تا یك ما شكل بگیرد.
این كارشناس رسانه و آیندهپژوه در ادامه گفتوگو با بیان این كه كاری كه رسانههای فارسیزبان خارجی انجام میدهند این است كه امكان ایجاد ما را از ایرانیها سلب كنند، افزود: این موضوع فراتر از آن است كه دنبال این باشیم كه این رسانهها چه چیزی را به جامعه القا و چه اهدافی را دنبال میكنند، باید دید این رسانهها به دنبال این هستند كه یك ما به وجود بیاورند و كنشی كه انجام میدهند یك ما در بین جمعیت مخاطبان خودشان به وجود بیاورند یا نه؟ پاسخ نه هست، در رسانه در كل جهان تغییراتی در حال رخدادن است و رسانه از وضعیت همكار راهبردی برای سامانههای سیاسی خارج میشود تا وضعیتی مستقل پیدا كند و برخی از سامانههای سیاسی را تحتتأثیر خودش قرار دهد، از طرف دیگر اقتصاد سیاسی رسانه این وابستگی را به رسانه دوباره القا میكند تا باید مجدداً در اختیار و خدمت باشی و هر جا كه خوانش رسانه از هر رسانهای شود در تلاشاند تا آن را در جهت قدرت یك اقتصاد سیاسی به كار بگیرند. مظهر تركیببندی اجتماعی شكلگیری آن ما هست كه توسط رسانه به وجود میآید. رسانهای كه كنشش بهگونهای است كه همه را منزوی میكند، این شیوه عملكردی رسانههای بیگانهها است و این خطرش برای آینده ایران بسیار زیاد است این كه مخاطب و مصرفكننده هویتپذیری و اجتماعپذیری خودش را از دست بدهد و دچار نقصان در این فرایند شود.
وی ضمن اشاره به این كه این رسانهها در حال اتمیزه كردن هستند چرا كه روی نوعی از خود استثماری بنا میشوند و دیگر به دنبال آگاهی نیستند؛ بلكه سرمایهگذاریشان روی این است كه پدیدهای را در میدان یا نگه دارد و یا از آن استفاده كنند، عنوان كرد: رسانههای فارسیزبان بیگانه هر آن چه كه اتفاق میافتد را به نفع این پدیده تفسیر میكنند و ازاینجهت پدیده ضداجتماعی بودن را تبلیغ میكنند و افرادی كه از این فضا نتوانند بیرون بیایند و نگرشی انتقادی نسبت به سیستم رسانه نداشته باشند در حقیقت در این گرداب انزوا بیشتر فرو میروند و احساس سیری كاذب میكنند و خودشان را در اختیار قرار میدهند و مصرف میكنند. در شبكههایی مانند من و تو كه در حال ترویج زندگی به خصوصی بودند، دیدیم كه در قالب برنامههای تولیدی معمولاً خانواده در آنها معنیدار نبود و بهمرور رویه را به سمت تبدیلشدن به عناصر ضد خانواده تغییر و زندگی انفرادی را ترویج میدهند. جامعه ایرانی زمانی كه ما باشد معنادار است و توان و قدرتش در ما بودنش است. از آن طرف ما با رسانهای سرمایهدار مواجه هستیم كه لیدرهای حرفهای و سلبریتیهای احساسی بیمحتوا و تجزیهطلبها در این شبكه وجود دارند؛ اما ناتوان در ایجاد یك ما است، تلاش میكنند تا اینها را تجمیع كنند؛ اما بیشتر منیت دارند.
دكتر جعفر علیان نژادی، كارشناس و پژوهشگر رسانه گفت: بهطوركلی به نظر میآید كه رسانههایی كه در غرب در حال فعالیت هستند درك حادثه و پدیدههای داخلی را ازدستدادهاند و به همین دلیل است كه همیشه در لایه رویی و سیاستزده موضوعات باقی میمانند، اگر بخواهیم این موضوع را بسط دهیم دو دلیل عمده برای این موضوع وجود دارد، یكی این كه سرمایهداری اساساً معنای رخداد را عوض كرده است درحالیكه سرمایهداری بهطوركلی خودش رخداد میسازد تا رخدادهایی نظیر انقلاب اسلامی را كنار بگذارد، همان بحث توطئه سكوت كه مقام معظم رهبری فرمودند. این رسانهها قدرت درك رخداد حقیقی را ازدستدادهاند و نمیتوانند معنای رخدادها در ایران را بهدرستی درك كنند. دلیل بعدی اشاره به این دارد كه فهم پدیده در رسانههای بیگانه مبتنی بر نوعی فاعلیت نفسانی است كه موجب میشود عقل درك پدیده از اینها زایل شود. شاید مهمترین دستاورد رنسانس یا احیای تفكری كه در غرب اتفاق افتاد بحث سابجكتیویتی است كه به معنای این بود كه گویی انسان موضوعیتی جدید پیدا كرده است كه نسبت به دوران قبل از خود یعنی قرونوسطی این موضوعیت خود آیین انسانی شده است درحالیكه قبلاً انسان بهعنوان موضوعیت مطلق در نظام هستی تلقی میشد، اكنون این موضوعیت خودمحور شده است.
این كارشناس و پژوهشگر رسانه با عنوان این كه تصوری كه غربیها ایجاد كردهاند این است كه این فاعل شناسا قادر و آزاد است و میتواند هر كاری كه دلش خواست را انجام بدهد اساساً نگاه و تصوری باطل است، تصریح كرد: این فاعل شناسا به بیان خود متفكرین غربی، اساساً از ضوابط و روابط نفسانی تبعیت میكند، یك آزادیای هم وجود دارد كه به دلیل تبعیت این فاعل تا حدودی باید روكش شود تا این فهم ایجاد شود كه ظاهراً بشر غربی آزاد است. آن عقل نفسانی به فاعلی نفسانی نیاز دارد و این رسانهها در این فضا میخواهند پدیدههای داخل ایران را رصد كنند. در داخل در ظهور انقلاب اسلامی با پدیده عصاره عقل و برانگیزانندگی عقل مواجه شدیم و به بیان خود رهبری بعثت انبیا در طول تاریخ به جهت عصاره عقل بوده است، ما در جمهوری اسلامی با فاعل عقلانی مواجه هستیم و برای این كه از لایه سطحی وقایع عبور كنی باید فاعل عقلانی نسبت به پدیدههای انقلاب اسلامی باشید، اگر بخواهید پدیدههای داخل انقلاب اسلامی را درك كنید ابتدا میبایست خارج از محیط سرمایهداری فكر كنید و فاعل عقلانی نسبت به پدیدههای انقلاب اسلامی باشید كه از سطح مقدورات رسانههای بیگانه خارج است، بنابراین آن چیزی كه از پدیدهها برای آنها حائز اهمیت است سطح رویین پدیدهها است و این موجب فریب این رسانهها و فریب پیمانكارانشان میشود.
ضمیریان با عنوان این كه شما زمانی میتوانید در مورد یك مكان صحبت كنید كه نسبتی با آن مكان برقرار كرده باشید، نمیشود در یك فضای تخیلی نسبت به یك مكان صحبت كرد، اما میشود برای آینده یك مكان تخیل كرد و اساساً ماهیت اتوپیاها نیز همین است، گفت: گونهای اتوپیا در حوزههای آیندهنگری وجود دارند یكی اتوپیایی كه برای همینجا در زمان آینده هستند، جایی كه اكنون در جایی دیگر وجود دارد و یكی هم در زمان و مكانی نامعلوم هستند. اینها تلاش میكنند تا جایی به نام ایران كه آن را نمیشناسد برایش وضعیتی دیگر بسازند یا با نمایش دادن مكانی دیگر بخواهند برای ایران وضعیتی دیگر ایجاد كنند. این رؤیا نیست؛ بلكه كابوس است، زمانی كه شما نسبتی با زمین نداشته باشید در حقیقت در حال رقم زدن یك كابوس هستید، همانطور كه تاریخ هیچ رحمی به كشورهایی كه هویت خود را برای رسیدن به دورانی بهتر فدا كردند قائل نبود. درعینحال فقدان وجود یك راهبرد ژئوپلیتیكی كه نسبت با فضا داشته باشد هیچ موفقیتی را برای ایدهآلترین ایدهها فراهم نمیكند؛ یعنی شما نمیتوانید برای جایی كه نمیشناسید ایدهای بدهید چرا كه اصلاً ایدهای وجود ندارد و اگر هم وجود داشته باشد منبعث از اقتصاد سیاسی رسانه یك ایران چند قسمت شده را به نمایش میگذارد، مگر این كه سربازی در عرصه داشته باشد كه خودش هویت و قلمرو زدوده باشد، فهمی از گذشته نداشته باشد و زمانی كه فهمی از گذشته نداشته باشد از آینده نیز فهمی نخواهد داشت.
وی در ادامه گفتوگو با اشاره به این كه افرادی در اغتشاشات حضور داشتند نسبتی با گذشته و آینده ندارند و در مرز میان افسردگی، درخودماندگی هستند، زدودگی نسبت به زمان و مكان محصول پیچوتاب خوردن در ادراك سازیای هست كه این شبكهها برای مخاطبانشان به تصویر میكشند، افزود: این شبكهها تولید خشم میكنند؛ اما تولید توده نمیكنند گردهمایی میكنند افراد را اما نمیتوانند تجمیع كنند، این كنشی كه با جغرافیا انجام میدهیم برای ما فضا تولید میكند و به معنای انقطاع با وضعیت جغرافیایی و هویتی ما است به بیان دیگر فضایی به وجود نمیآورد كه بتواند تداوم پیدا كند؛ بلكه فضایی را ایجاد میكند كه مبتنی بر وضعیت جغرافیایی باشد و بتواند تداوم پیدا كند درحالیكه در این شرایط مفهومی تولید نمیشود.
این كارشناس رسانه و آیندهپژوه افزود: برای این كه بتوانید یك جنبش اجتماعی واقعی را داشته باشید به سه در همكنش نیاز دارید، در ادبیات جنبشهای پستمدرن جایگزینی اتفاق میافتد؛ اما حذف رخ نمیدهد بهعنوانمثال میگویند نیاز به رهبری، سرمایه اجتماعی و ایدئولوژی جایگزین دارند. پرسشی كه مطرح میشود این است كه ایدئولوژی جایگزین كه تماماً توسط رسانه تولید باید بشود؛ اما به دلیلی این كه مفهومی نمیتواند تولید كند در نتیجه ایدئولوژیای هم نمیتوانند داشته باشند و همه چیز به تصویر از آینده بستگی دارد و تلاش برای تطبیق آن چه كه ما در حال حاضر فكر میكنیم درست است و آن چه كه ممكن است اندیشیده شود. در حوزه رهبری هم میتوان گفت عملاً رهبری و سرمایه اجتماعی وجود ندارد؛ لذا سرمایه اجتماعی را توسط سرمایه مالیای كه كشوری مانند عربستان هزینهاش را پرداخت میكند در رسانه میخواهند به وجود بیاورند. زمانی كه این سرمایه اجتماعی منقطع شود از هر فرصتی استفاده میكند تا آن شرایط را به سرمایه اجتماعی خود تبدیل كنند و رسانه بر روی این موج سوار شود و با فروكش كردن احساسات در واقع پدیده هم فروكش میكند.
علیان نژادی با اشاره به این كه بههرحال رسانههای اپوزیسیون به نحوی دچار چپ زدگی مبتذل شدهاند یعنی گویی كه این اندیشههای چپ كه مبتنی بر یك خرد پسینی هستند بعد از اتفاقات یك موضوع را صورتبندی میكنند و موجب میشود تا نسبت به پدیدههای داخل، نگاهی فانتزی، تخیلی و چپ زده داشته باشند، گفت: پیمانكاران رسانههای بیگانه در واقع فریبخورده وضعیت ایرانیانی هستند كه جلای وطن كردهاند، این وضعیت طردشدگی داخل كه احساس میكردند دیگر در داخل برای آنها امید و آیندهای وجود ندارد را اگر در كنار وضعیت طردشدگی در خارج كشور بگذاریم كه شان اجتماعیشان رعایت نشده است، تصویری از اینها ایجاد میشود انعكاس این تصویر موجب ایجاد یك نگاه اشتباه نسبت به ایرانیان میشود.
وی در ادامه دلیل دیگر را امتناع از دریافت اطلاعات پیمانكاران یا رسانههای بیرونی به مدار نفوذ اخبار غیررسمی در داخل ناشی از كاهش قدرت دشمن دانست و افزود: بهطوركلی بیگانگان در داخل، زمانی كه میخواهند سیاستی را ایجاد كنند از طریق خبرنگاران داخلی، تأثیر آن فشار و تحریم را بازخورد میگیرند. زمانی كه اطلاعات شما بر مبنای نفوذ باشد مجبورید كه بخشی از واقعیتها را ببینید دشمن تنها واقعیتهای منفیای كه آن خبرنگار نفوذی به او نشان میدهد را میبیند و بر مبنای آن تصویرسازی میكند، دلیل سوم این است كه پشت كردن به وطن نگاه سوءظن آمیزی را برایشان ایجاد میكند كه موجب میشود تا تحولات داخلی را بهدرستی نبینند.
این كارشناس و پژوهشگر رسانه تصریح كرد: دلیل دیگر این است كه رسانههای بیگانه و پیمانكارانشان ایران را از دریچه نگاه متخصصین علومانسانی غرب اندیش داخلی نگاه میكنند و این اتفاقی دیگر را رقم میزند. جامعهشناسی، مردمشناسی و انسانشناسی غربگرا عادت دارد پدیدههای داخلی را از دریچه تئوری و نظرات غربی ببیند حالا آن تحلیلی كه او با تئوری غربی از پدیده داخلی كرده است برای دشمن معتبر میشود؛ بنابراین مسلم است كه دچار اشتباه محاسباتی خواهد شد و دلیل آخر این است كه بهطوركلی ضعف دشمنی دشمن از ابتدای انقلاب تا به كنون ضعف قدرت تحلیلی را هم در آن ایجاد كرد، زمانی از راهبرد سخت استفاده میكردند درحالیكه در حال حاضر از راهبردهای نرم استفاده میكنند.
ضمیریان با بیان این كه پدیدههای مدرن تلاش میكنند از اشتباهات خود درس بگیرند گفت: یكی از ویژگیهایی است كه غرب تا الان توانسته است علیرغم اشتباهات گستردهای كه داشته است بتواند دوام بیاورد. این بحث جدیای است كه اشتباهات خود را ببینند؛ بنابراین ما غرب را به این معنا نباید تمام شده در نظر بگیریم نكته دوم این كه اقتصاد سیاسی رسانه ما را به این نكته میرساند كه ضرورتهایی وجود دارد كه در عالم امروز همه وضعیتهایی كه شاید قرار نبود الان به صحنه بیاورد را به صحنه آورند. نكته اساسی این است كه چه ضرورتی غرب را مواجه با چیزی كرده است كه تمام توانمندیهایی كه برای خودش چیده بود را به صحنه بیاورد دقیقاً به آن چیزی كه رهبری از آن بهعنوان تحول نظام بینالملل یاد میكنند بر میگردد، لذا در یك سطح كلان اگر به پدیده نگاه كنیم تحول نظام بینالملل در كنار تحول انسان امروزی در حقیقت تلاش میكند تا پدیده را از بیرون مهندسی كند.
وی در ادامه افزود: باید این را بدانیم كه آن چه از آن با عنوان جنگ تركیبی و امثالهم یاد میشود روشی در گرداندن صحنه است كلیت صحنه نبرد به ما چیزی را نشان میدهد كه گویا اتفاقی در شرف وقوع است كه تحول نظام بینالملل در آن معنادار است كه قبل را در وضعیتی استیصال گونه به آوردن همه توانمندیهای خودش را به عرصه برای دگرگونسازی یكی از پایههای آینده روابط بینالملل و سیاست بینالملل یعنی ایران و موقعیت ژئوپلیتیك خاصش تشویق میكند آن پدیده شاید بحرانهای آینده انرژی باشد و میتواند به ما نشان دهد كه نظام سلطه چرا علاقهمند بهعوض كردن ایران است. این اصرار میتواند به دلیل پایان انرژی در غرب باشد و یا بر اساس برخی از تصورات و تحولاتی كه در زمینه آیندههای تمدنی، بازگشت سرما به كره زمین، كمبود انرژی در آینده جهان و ایجاد نظمهای جدیدی در شرق كه آن را بتوانند به غرب تحمیل كنند میتواند باشد شاید اگر از این بعد هم به مسائل اخیر بپردازیم شاید زاویه درستی باشد و صرفاً وضعیتها و موضوعات اجتماعی ما را در بحث دررابطهبا وقایع اخیر محدود نكنند. غرب همیشه ویژگیای كه دارد این است كه علیرغم محدودیت در منابع ولی در عقلانیت ابزاری خود تلاش میكند تا خطاهای خود را اصلاح كند.
برنامه «امواج شبهه» گفتگویی تخصصی با هدف روشنگری و افشای تكنیكهای رسانهای در خصوص عملكرد رسانههای معاند ماهوارهای فارسیزبان علیه جمهوری اسلامی ایران است كه پیرامون ماهیتشناسی و رفتارشناسی رسانههای معاند ماهوارهای فارسیزبان، روزهای یكشنبه و سهشنبه ساعت ۱۶ به مدت ۶۰ دقیقه از آنتن این شبكه به نشانی موج افام ردیف ۱۰۳,۵ مگاهرتز پخش میشود.
علاقهمندان میتوانند نظرات خود در خصوص این بخش از برنامه را از طریق شماره تماس ۲۷۸۶۱۰۳۵ و سامانه پیامكی ۳۰۰۰۰۱۰۳۵ به اشتراك بگذارند. این برنامه به سردبیری دكتر علیرضا داودی، نویسندگی و تهیهكنندگی سیده فاطمه شعار بر روی آنتن میرود؛ همچنین مجتبی جلال زاده كارشناس مجری، شیما قلی هماهنگی برنامه، فاطمه عبدالوند و احمد یوسفی بهعنوان آیتم ساز در این برنامه حضور دارند.
خبرنگار : فائزه سلطانی
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد