اولین مادری که مشهور شد و عکسهایش جهانی شد، سعیدآ موث مادر اشرف حکیمی، ستاره تیم پاریسنژرمن بود. سعیدآ و همسرش حسن حکیمی سالها قبل در مراکش ازدواج کردند. این دو برای یک زندگی بهتر برای سه فرزندی که هنوز به دنیا نیامده بودند، به اسپانیا مهاجرت کردند. اوضاع در اسپانیا هم خیلی بهتر نبود، همسرش در خیابان یک فروشنده دورهگرد بود و خودش در خانههای مردم بهعنوان خدمتکار کار میکرد تا فرزندانش آینده بهتری داشته باشند، به همین دلیل است که اشرف در مصاحبهای گفته:«آنها از همه چیز گذشتند تا من موفق شوم، همه برای من فداکاری کردند حالا نوبت من است، در هر مسابقه برای آنها میجنگم.»
حالا پس از هر مسابقه دوربینها خوب میدانند که باید اشرف را دنبال کنند، آنها میدانند که او به سمت سکوها میرود و زیباترین جشن دو نفره جهان را انجام میدهد؛ با سعیدا، با مادرش!
سعیدآ تنها مادر مراکشی نیست. فاطمه مادر ولید رکراکی است، سرمربی تیم ملی مراکش. او هم در قطر است. خودش میگوید: «این اولینبار است که بعد از 50سال پاریس را ترک میکنم، آمدهام تا موفقیت ولید را ببینم، من او را مسلمان بار آوردم، خدا به او و دیگران آرامش و پیروزی هدیه دهد.»
فاطمه هم یک نظافتچی بود، یک نظافتچی در فرودگاه اورلی پاریس که برای دادن فرصت فوتبال به شوهرش و پسرش از همه چیزهای جهان گذشت و در 50سال یک سفر هم نرفته بود حتی برای دیدن بازیهای پسرش. حالا او مادر یکی از موفقترین مربیان جامجهانی است.
رکراکی برای موفقیت برابر اسپانیا، نیاز به مهار پنالتی بوسکتس داشت، تصاویر مورد توجه قرار گرفته شده، نشان میدهد دقایقی قبل از این پنالتی مادر یاسین بونو داشت برای موفقیت پسرش دعا میکرد. در پیروزی تاریخی مقابل پرتغال و در همان لحظاتی که کریستیانو رونالدو داشت با چشمان اشکبار ورزشگاه را ترک میکرد دوربینها روی یک مادر محجبه دیگر زوم بود، یکی از سادهترین و در عین حال ستودنیترین شادیهای فوتبال بین سفیان بوفال و مادرش در جریان بود. مادری که این بار در کنار چمن ایستاده بود و درکنار پسرش شادیمیکرد؛ مادری بود که خیلی زود همسرش را در غربت پاریس از دست داده بود و مجبور بود به تنهایی دو فرزندش را به موفقیت برساند. بوفال در مصاحبهای درباره مادرش گفته بود: «من مجبور بودم یک فوتبالیست حرفهای شوم، من خیلی روزها را دیده بودم که مادرم ساعت 6 صبح در سردترین روزهای زمستان وحشتناک فرانسه از خانه خارج میشد تا بهعنوان یک نظافتچی کار کند، چرا که فکر میکرد من استعداد لازم را برای فوتبالیست شدن دارم».
مادران مغربی که با یک تصمیم درست از سوی فدراسیون فوتبال مراکش به قطر آمده بودند، حالا تبدیل به اسلحه مخفی این تیم شده اند، پسرانی که زحمات مادرانشان را به یاد میآورند و میخواهند به این مادران نشان دهند که زحماتشان به بار نشسته است. آنها همه مادرانی با قصههایی پر از زحمت دارند و بیدلیل نیست پس از هر مسابقه، صفحات اجتماعی آنها با این جمله مزین میشود: «احبک امی»؛ دوستت دارم مادر.
منبع: ضمیمه جام22 روزنامه جامجم