اما زنان کنشگر و فعالی که در طبقات میانی جامعه قرار دارند و اصلیترین نقش را برای حفظ کشور و قوام جامعه ایفا میکنند، اغلب دیده نمیشوند. این قشربندی زنان موضوعی است که میتواند به جایگاه زن در جامعه آسیب بزند و اعتماد به نفس زنان عادی را که تحصیلات عالیه و تریبون ندارند اما فعال و کنشگر هستند، تحتالشعاع خود قرار میدهد. این در حالی است که تنوع در سبک زندگی و انتخاب افراد به آنها احساس قدرت و اعتماد به نفس میدهد و تلاش برای یکسانسازی افراد نه فقط نادرست، بلکه تلاش و رویکردی غلط است که نمیتواند به تعالی افراد در جامه منتهی شود و در عوض میتواند مخرب هم باشد.
بر این اساس باید به جای تمرکز بر ارائه الگوهای ایدهآلی که شاید فرصت و شرایط برابر اجتماعی برای تمام افراد جامعه در راستای دستیابی به این ایدهآلها فراهم نباشد، به سمت ارائه معیار برای اقشار و گروههای مختلف از زن تراز جمهوری اسلامی ایران حرکت کنیم و اکثریت زنانی که شاید مدرک و اعتبارسنجیهای این چنینی را در دست ندارند هم در تعاریفمان از زن تراز جمهوری اسلامی ایران ببینیم و بگنجانیم.
زنانی که مسئولیت اصلی تربیت نسل آینده و کنشگر را بر عهده دارند و در مراحل مختلف و بزنگاههای تاریخی همین اکثریت مغفول مانده، در بازنماییهای رسانهای با نقشآفرینی خود توانستهاند هدایت جریانهای اجتماعی را در دست بگیرند. زنانی که در انقلاب مشروطه و قیام توتون و تنباکو حضوری موثر داشتند و در دوران مبارزات انقلاب به خیابانها آمده و با کنشگریشان موجبات پیروزی انقلاب را فراهم کردند. با چنین متر و معیاری است که هم مرضیه دباغ و منیره گرجی در جایگاه زن تراز جمهوری اسلامی قرار میگیرند و هم مادران و همسران و دختران عفیف، پر تلاش و کنشگری که با حضور و نقشآفرینیشان در جایگاه و سبک زندگی خود، جامعه را در مسیری درست قرار داده و در مجموع موجب پیشرفت و تعالی ایران مان شدهاند.
منبع: ضمیمه چاردیواری روزنامه جامجم