اذن دخول حرم رضوی اشک است
آداب زیارت امام هشتم‌‌(ع) در کلام عارف ربانی آیت‌ا... بهجت

اذن دخول حرم رضوی اشک است

روایت شیرین مهدیار خراسانی، شاعر خردسال مشهدی و آغاز علاقه‌اش به امام هشتم(ع)

مادرم را خدا نگه دارد، قصه‌هایش تو را نشانم داد

شعرخوانی کودکی سه ساله چندسالی است دست به دست می‌شود. قربان صدقه امام رضا(ع) می‌رود و با همان لهجه مشهدی‌اش قند را در دل هر شنونده‌ای آب می‌کند. مهدیار خراسانی هر چند کوچک است و کودکانه رفتار می‌کند، ولی با همه اینها در پاسخ به سؤالات بزرگ‌تر می‌نماید.
شعرخوانی کودکی سه ساله چندسالی است دست به دست می‌شود. قربان صدقه امام رضا(ع) می‌رود و با همان لهجه مشهدی‌اش قند را در دل هر شنونده‌ای آب می‌کند. مهدیار خراسانی هر چند کوچک است و کودکانه رفتار می‌کند، ولی با همه اینها در پاسخ به سؤالات بزرگ‌تر می‌نماید.
کد خبر: ۱۴۰۹۹۵۹
نویسنده حسین محمدی - خبرنگار چاردیواری

مهدیار خراسانی به‌رغم کودک بودنش تقریبا سر‌شناس است و مخصوصا در شهر مشهد؛ نیست کسی که به شعر و مدیحه‌سرایی او علاقه‌مند باشد و در فضای مجازی بچرخد و او را نشناسد. وقتی با پدرش تماس گرفتم تا سراغی از شاعر کوچک امام رضا(ع) بگیرم با همان لهجه شیرین خراسانی گفت: «الان شیفت خدمت حرم آقاجان‌مان‌ام و برگردوم خانه به آقا مهدریارمان موگوم باهاتان تماس بگیره.» خلاصه همان شب سر صحبت ما با آقای شاعر باز شد و مهدیار خراسانی به دعوت چاردیواری دقایقی را مهمان ما شد و با همان کلام کودکانه‌اش صحبتش را با بسم‌ا... شروع کرد.

خوب آقا مهدیار سلام، حال و احوالت چطوره؟
عشق سوزان است بسم‌ا... الرحمن الرحیم، هر که خواهان است بسم‌ا... الرحمن الرحیم، به نام خدایی که روشنی راه است و امید دل‌های عاشق. سلام عرض می‌کنم خدمت شما و خدمت خوانندگان عزیز ضمیمه چاردیواری روزنامه جام‌جم. اول کلام دهه مبارک کرامت میلاد حضرت معصومه(س) و میلاد شمس الشموس امام علی بن موسی الرضا(ع) رو تبریک می‌گم خدمت تمامی عاشقان.

شما از چند سالگی خادم و شعرخوان محافل امام رضا(ع) هستی؟
من دو‌سال‌و‌نیمم بود که اولین‌بار شعرخوانی کردم. آموزش شعر‌خوانی من زیر نظر اول مادرم و کمک‌های باباجونم بوده که خیلی زحمت کشیدن برام تا خادم و زائر خوبی برای امام رضا(ع) و اهل بیت عصمت و طهارت باشم.

مهدیار جان شما قصه و کتاب داستان مطالعه می‌کنید؟
کتاب، یار مهربان و یکی از دوستان خوب من است. من هنوز خوب نمی‌تونستم صحبت کنم و دو سالم بود که توسط مادرم عضو کتابخانه شدم. به‌عنوان کوچک‌ترین عضو نهاد کتابخانه‌های کشور با کتاب آشنا شدم. اون موقع پدر و مادرم برام‌ کتاب میخوندن و من عکس‌هاشو می‌دیدم و الان خودم عاشق کتاب هستم و یکی از بهترین تفریح‌های من مطالعه کتاب هست.

وقتی سن‌وسالت کمتر بود بیشتر چه قصه‌هایی را دوست داشتی؟ و الان چه داستان‌هایی را دوست دارید؟
قصه‌های کودکانه را بیشتر دوست دارم. داستان‌های اهل بیت و کتاب‌های شهدا هم برام بسیار آموزنده است. داستان‌های حیوانات و هیجانی‌ام که به وقتش می‌چسبه. اصلا علاقه من به امام رضا(ع) با قصه‌های مادرم شروع شد.

دلت می‌خواد به مادرت و امام رضا حرف خاصی بزنی؟
می‌خوام به امام هشتم بگم: مادرم را خدا نگه دارد، قصه‌هایش تو را نشانم داد. اگر محبت مادرم نبود و من رو با امام مهربانی‌ها آشنا نمی‌کرد، دلم‌می‌گرفت.

وضعیت درس و تحصیل چطوره؟ مدرسه خوش می‌گذره؟ نمره‌ها چطوره؟
اینو باید از معلمم بپرسید(و با لبخند ادامه می‌دهد). من عاشق درس خوندم و خدا رو شکر در درس‌هام موفق هستم. به خاطر شعرخوانی که دارم خوندن متن کتاب‌های درسیم برام خیلی راحت هست. کلمات رو خوب و درست میتونم بنویسم. حتی یه بار مادرم از کتاب کلاس دهم از من املا گرفتن و ۲۰شدم. بله حوصله درس خوندن دارم و از پیشرفت در درس‌هام لذت می‌برم.

نقش کتاب و داستان و قصه‌ها و روایت‌ها در آشنایی و محبت شما به امام رضا(ع) چقدر بوده در این دورانی که شاعری می‌کنی؟
من چون قبل از سن مدرسه رفتنم شعرخوانی رو شروع کردم پدر و مادرم زحمت خواندن کتاب‌ها رو برای من می‌کشیدند‌. آرام‌آرام و با حوصله کتاب‌ها و قصه‌ها رو در ارتباط با اشعاری که حفظ می‌کردم برام میخوندند و گوش کردن به اونها برام خیلی شیرین بوده و الان هم سعی می‌کنم با مطالعه بیشتر با زندگی اهل بیت(ع) آشنا بشم.

دوست داری کتابی در مورد شهید سلیمانی نوشته شود؟
هر چی کتاب در مورد ایشون نوشته بشه باز هم کمه.

جای ایشون در کتاب‌های درسی‌مون واقعا خالیه.
دوست دارم خودم نویسنده کتاب‌های قشنگ در مورد سردار سلیمانی و دیگر شهدا باشم.

شاعری برای امام رضا(ع) و اهل‌بیت(ع) چه حسی به تو می‌دهد؟
وقتی برای اهل بیت و خصوصا همسایه عزیزمون امام رضا(ع) شعر میخونم لبخندشون رو حس می‌کنم و همه امیدم این هست که همین‌طور که من از ته دل و با تمام وجود برای ائمه عزیزم شعر میخونم همین‌طور هم به دلشون بشینه و امام رضا(ع) این نوکری من رو قبول کنند.

اگر بخواهی در آخرین بخش صحبت‌مون به دوستانت در مورد کتاب قصه و داستان توصیه کنی چه توصیه‌ای می‌کنی؟ کتاب خاصی مد نظرت هست؟
من‌ که خیلی کوچک‌تر از اونی هستم که بخوام توصیه‌ای بکنم، ولی یه پیشنهاد دارم این که حتما با کتاب دوست باشیم و مطالعه رو فراموش نکنیم.

و به عنوان معرفی کتاب دو تا از کتاب‌هایی که تازه خوندم رو پیشنهاد می‌کنم.
کتاب بازی بازها (داستان کودکانه با نقش حیوانات)

کتاب شهید ادواردو (پسر ثروتمند ایتالیایی، مدیر باشگاه یوونتوس که مسلمان شد و‌...)
خوشحال شدم که با شما همصحبت شدم.


چند کلامی با مادر و پدر مهدیار
عشق به امام رضا (ع) در مهدیار عزیز کاملا واضح است، دلیلش به نظر شما چه‌چیزی می‌تواند باشد؟
خانم دوست محمد، مادر مهدیار که نقش به‌سزایی در تربیت این خادم کوچک امام رضا دارد یکی از دلایل پررنگ بودن علاقه‌اش به امام هشتم را در خدمت مهدیار پیش از تولد به آستان مقدس حضرت رضا عنوان می‌کند. مادر مهدیار خراسانی می‌گوید: من افتخار خادمی امام رضا ع را از سال‌ها قبل داشتم و آقا مهدیار ۹‌ماه من را در این توفیق بزرگ همراهی کرده و از نگاه من به‌عنوان یک مادر، می‌شود گفت در بدو تولدش، خادم ۹ماهه آقا بوده است. مادر که باشی قبل از آمدن کودکت برایش دغدغه‌ها داری و برای موفقیتش برنامه‌ها در ذهن و برای پیشرفتش هر کاری که لازم باشد انجام می‌دهی اما در نهایت می‌رسی به جایی که می‌فهمی تمام تلاشت در مقابل خواست خدا و عنایت اهل‌بیت، ذره‌ای بیش نیست. وی تصریح می‌کند: مهدیار برای من فقط فرزندم نیست. او معجزه خدا و هدیه اهل بیت است و با هر نگاه به او توکلم به پروردگار بیشتر از بیش می‌شود. مهدیارعزیز با تمام کودکی‌اش اعجوبه‌ای است که نشان داد در دنیای پر فریب این روزها که جوامع جهانی تمام تلاش‌شان را برای دین زدایی کودکان انجام می‌دهند می‌تواند تمام معادلات‌شان را به هم بزند و عشق به اهل بیت را در میان کودکان هم سن و سالش بر سر زبان‌ها جاری کند. وقتی مهدیار برایم روضه می‌خواند دلم آباد می‌شود و حس می‌کنم پیش امام رضا علیه السلام رو سفید شدیم و ایشان ما را شفاعت می‌کند. امام رضا(ع) امام رئوف است و حتی ذره‌ای از محبتی را که به او داشته‌ام تاکنون بی‌پاسخ نگذاشته است. در عالم همسایگی هر وقت خواسته‌ای داشته‌ام، در خانه‌اش رفته‌ام و دست پر برگشته‌ام.

پیش امام رضا(ع) رو سفید شدیم
پدر مهدیار خراسانی در پاسخ به این سوال که چگونه استعداد فرزندش را پرورش داده، می‌گوید: مهدیار جان هنوز دوسال و چند ماه بیشتر نداشت که یک روز کلیپ مداحی از کامپیوتر منزل در حال پخش بود. او را در حالی دیدیم که اشعار کلیپ را با زبان کودکانه خود زمزمه می‌کرد. خب این مسأله برای ما خیلی شیرین و جالب بود و بعد هم چند بار این مسأله تکرار شد و در واقع باید گفت مهدیار اولین شعرش را که در مورد ۱۴معصوم علیهم السلام بود، حفظ کرد و خواندن این شعر تقریبا ۲۰بیتی شروعی شد برای مسیری که الان در آن قرار دارد.
پدر این شاعر خردسال درتشریح این‌که فرزندش بیشر چه اشعاری را حفظ کرده، می‌گوید: تمام اشعاری که مهدیار حفظ کرده از راه گوش کردن و به صورت غیرمستقیم بوده. یعنی فیلم اشعار حماسه سرایان در منزل در حال پخش بوده که مهدیار در حین بازی‌های کودکانه یا نقاشی کشیدن ،آنها را می‌شنیده و از راه شنیدن حفظ می‌کرده بدون هیچ فشار یا مزاحمتی برای کارهای کودکانه‌اش.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها