ساسانیخواه در ابتدای نشست گفت: نوشتن خاطرات سیاوش قدیر توسط اعظم حسینی مسئول بانوان دفتر ادبیات پایداری حوزه هنری انقلاب اسلامی به من پیشنهاد شد. سیاوش قدیر متولد سال ۱۳۳۹ و اصالتا خرمآبادی است. وی زندگی پر فراز و نشیبی در دوران کودکی و جوانی داشت. آقای قدیر خاطراتش از دوران رژیم پهلوی، روزهای اول انقلاب و سالهای اول جنگ را به کمک همسرش مکتوب کرد و من نوشته اول ایشان را خواندم. با این که خاطرات را موجز نوشته بودند خوشم آمد و در جلسه اول آشنایی با آقای قدیر متوجه شدم راوی حافظه و بیان خوبی دارد.
وی افزود: از برجستهترین خاطرات ایشان حضور در سنندج در روزهای اول پیروزی انقلاب اسلامی و حمله ضد انقلاب به پادگان ارتش در اسفند ۱۳۵۷ است. همچنین بخش زیادی از خاطرات قدیر مربوط به دوران سربازی و حضور داوطلبانهاش در جبههها است. او در روزهای مقاومت خرمشهر در برابر دشمن بعثی، داوطلبانه به خرمشهر رفت و خاطراتی شنیدنی از آن روزها دارد. وی در حال حاضر در خرمآباد زندگی میکند و دارای سه فرزند است.
نویسنده کتاب «سیاوش» در ادامه گفت: خاطراتی که از جنگ میخوانیم معمولا از زاویه دید مدافعان و نیروهای نظامی است، اما این کتاب زاویه دید متفاوتی دارد. کتاب از زاویه دید یک سرباز وظیفه است. این کتاب در واقع یک دفاعیه از سربازانی است که در خرمشهر حاضر هستند.
در بخش بعدی ایننشست معصومه رامهرمزی نویسنده و منتقد در ادامه این نشست، کتاب سیاوش را از دو منظر خدمت سربازی و اهمیت نقش و جایگاه سربازان در جنگ و محتوا و ساختار مورد نقد و بررسی قرار داد.
وی گفت: طبق اطلاعات موجود بیش از ۴۶ هزار سرباز شهید از دوران دفاع مقدس داریم. نقش سربازها نهتنها در دوران جنگ که در دوران صلح هم بارز است.
این نویسنده در ادامه گفت: طبق مطالعاتی که در کتابخانه جنگ داشتم فقط ۴۰ کتاب در مورد خاطرات سربازها وجود دارد که روی آنها عنوان سرباز خورده است. البته در بسیاری از کتابهای خاطرات آزادگان، بخشی از محتوا مربوط به سربازان است اما محور اصلی کتاب بحث اسارت است. از این ۴۰ کتاب فقط ۱۵ کتاب در مورد سربازان نظام وظیفه است.
نویسنده کتاب «راز درخت کاج» گفت: کتاب سیاوش نمونه تلاش یک سرباز ژاندارمری است که خودش به تنهایی و بدون آن که از او بخواهند یادداشتهایش را دستش میگیرد و به حوزه هنری میآید و از خانم حسینی برای چاپ خاطراتش کمک میگیرد. دقیقا ۱۵ کتاب موجود در کتابخانه جنگ قصه افرادی همچون آقای قدیر است که دستنوشتهها و خاطراتشان را در اختیار ناشران بعضا خصوصی قرار دادهاند که چاپ شود و کتابها با کمترین نظارت کارشناسی منتشر شده است. رامهرمزی در ادامه گفت: باید در جنگ بضاعت هر کس را ببینیم. اگر بخواهیم واقعیتهای جنگ را از زوایای مختلف ببینیم همه را باید ببینیم. در خاطرات سربازهای زیرمجموعه ارتش و ژاندارمری به دلیل ساختار جنگ کلاسیک و چارچوبهای خاص در سازماندهی و اعزام و مأموریت ریتم حوادث و خاطرات کند و سنگین است و سرباز بیش از آن که فرصت خلاقیت و بروز استعدادها را پیدا کند مطیع و تابع دستورات است.
نویسنده کتاب «یکشنبه آخر» گفت: بعد از تحقیق کتابخانهای که داشتم و نکاتی که به دست آوردم به اقدام نشر مرز و بوم در انتشار کتاب سیاوش ایمان بیشتری آوردم و پیشنهادم به این نشر این است که به این رده موضوعی یعنی خاطرات سربازها ضریب دهد.
نویسنده من میترا نیستم افزود: خاطرات برای راوی حکم فرزندش را دارد و با تجربهای که طی این سالها داشتم راویهای جنگ نقد همهجانبه را برنمیتابند و شاید هم حق دارند چون کار آنها بیان و روایت این تجربیات و کار نویسنده، محقق و ناشر از آب و گل درآوردن سرمایه زندگی آنهاست. ورود و خروجهای نویسنده در کتاب سیاوش خوب است و خواننده نخ تسبیح را گم نمیکند.
محسن شاهرضایی دیگر سخنران این نشست بود که گفت: سیاوش قدیر سرباز ارتش نیست. سرباز ژاندارمری است؛ جایی که امروز دیگر نیست اما خاطراتش از زبان این سرباز است. در سلسله آموزشهای خاطرهنویسی و مستندنگاری مطالبی را میگوییم که تمام این مراحل را در این کتاب دیدم. این کتاب یک مثال موفقی است از آن سلسله آموزشهایی که به نو قلمها میدادیم.
سیاوش قدیر، راوی کتاب با بیان خاطرهای درباره شهید جهانبخش قدیر و ۲۳ شهید پادگان سنندج که برای حفظ این پادگان جان دادند، پرداخت و گفت: مقاومت و شهادت آنها موجب شد انبوه مهمات پادگان سنندج به دست گروهکهای ضد انقلاب نیفتد که اگر این اتفاق میافتاد شاید سرنوشت کردستان در آن برهه حساس تاریخی تغییر میکرد.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد