اینکه ما به شما خبر میدهیم که حوادث را قبل از اینکه حادث شود نوشتهایم، برای این خبر میدهیم که از این به بعد دیگر به خاطر نعمتی که از دستتان میرود، اندوه مخورید و به خاطر نعمتی که خدا به شما میدهد، خوشحالی مکنید، برای اینکه انسان اگر یقین کند که آنچه فوت شده باید میشد و ممکن نبود که فوت نشود و آنچه عایدش گشت باید میشد و ممکن نبود که نشود، ودیعهای است که خدا به او سپرده؛ چنین کسی نه هنگام فوت نعمت خیلی غصه میخورد و نه هنگام فرج و آمدن نعمت،(مثل کارمندی میماند که سر برج حقوقی دارد و بدهیهایی هم باید بپردازد نه از گرفتن حقوق شادمان میشود و نه از دادن بدهی غمناک میگردد). بعضی از مفسرین در پاسخ این سؤال که چرا فوت شدن را به خود فوتشدنیها نسبت داد و فرمود: «ما فاتَکمْ- آنچه از شما فوت میشود» ولی نعمتهای تازه رسیده را به خدا نسبت داده، و فرمود: «ما اتیکم- آنچه خدا به شما میدهد»؟ گفتهاند: علتش این است که آمدن نعمت احتیاج به علت دارد ولی فوت آن احتیاجی به مفوت(کسی که آن را فوت کند) ندارد، چون فوت و فنا، ذاتی هرچیز است، اگر به طبع خودش واگذار شود، فوت میشود و باقی نمیماند، بهخلاف حاصل شدن نعمت و بقای آن که علت میخواهد و آن خداست، پس باید بقای نعمت و خود نعمت را به خدا نسبت داد.
ترجمه تفسیر المیزان، جلد ۱۹، صفحه ۲۹۵
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد