«جام‌جم» از نقش بازیگران در قامت شخصیت امام خمینی(ره) گزارش می‌دهد

خاطره‌سازی با سیمای روح‌ا...

خاطره‌بازی با هما خاکپاش به بهانه حضور پرسابقه‌اش در سریال‌های تلویزیونی

بازیگری فقط عشق است

هما خاکپاش از‌جمله بازیگران قدیمی و پیشکسوت تلویزیون است که بازی‌های او را در سریال‌های خاطره‌انگیزی مانند آینه عبرت، آرایشگاه زیبا، تعطیلات نوروزی، این خانه دور است، خاله سارا، همسران، آخرین ستاره شب، مردان آنجلس، روزهای زندگی، پلیس جوان، او یک فرشته بود، نرگس و... به یاد می‌آوریم.
کد خبر: ۱۴۳۷۲۵۰
نویسنده زهرا صلواتی‌ - روزنامه نگار

خاکپاش از زمان آغاز فعالیتش در عرصه بازیگری با آینه عبرت تا به امروز در سریال‌های زیادی جلوی دوربین رفته و به ایفای نقش پرداخته است؛ نقش‌هایی که البته همه‌شان طولانی و پررنگ نبوده‌اند و شاید به‌علت کوتاه بودن، به یاد‌آوردن‌شان به آسانی میسر نباشد. این بازیگر قدیمی که این روزها به نسبت گذشته کم‌کار شده است، در این گفت‌وگو از روزهایی یاد می‌کند که سرش حسابی شلوغ بوده و به‌طور همزمان در دو سه پروژه بازی داشته است. خاکپاش همچنین گلایه می‌کند از فراموش شدن و بیکاری بازیگران قدیمی و مشکلاتی که برای تامین زندگی دارند. او معتقد است که بدون عشق نمی‌توان بازیگر شد و هنر باید در ذات و وجود انسان باشد. سریال تب سرد با بازی او این روزها از آی‌فیلم پخش می‌شود. 

در سال‌های اخیر خیلی کم‌کار شده‌اید. دلیل خاصی دارد؟
یک زمانی ما خیلی پرکار و پرانرژی بودیم. گاهی همزمان چند پیشنهاد برای بازیگری داشتیم و سر چند پروژه می‌رفتیم. خودم شغل‌های دیگری هم داشتم اما عشق به بازیگری باعث شد که همه را فدا کنم. متاسفانه یک رکود عجیبی در کار بازیگران قدیمی افتاده است و اکثر اوقات بیکار هستیم. آن زمان فکر می‌کردیم که سینما و تلویزیون همیشه ادامه دارد. اصلا استراحتی نداشتیم. از سر این پروژه به سر کار دیگری می‌رفتیم. من همزمان با بازی در سریال مردان‌آنجلس در دو کار دیگر هم حضور داشتم. گاهی خودم هم یادم نمی‌آید که فلان فیلم یا سریال را چه زمانی کار کرده بودم! یعنی این‌قدر سرمان شلوغ بود. آن زمان در بیشتر سریال‌ها بازی می‌کردم؛ سریال‌های فوق‌العاده جذابی هم بودند، به‌ویژه سریال‌های برنامه خانواده که ظهرها پخش می‌شد. چقدر این سریال‌ها بیننده داشت. یادم می‌آید اوایل کار بعضی از بازیگران ‌نمی‌آمدند سریال‌های خانواده اما بعد که دیدند ما کار را راه انداختیم و مردم هم استقبال می‌کنند، شروع کردند به بازی در این سریال‌ها. خیلی زحمت کشیدیم و کار کردیم. عمر و جوانی‌مان را برای این کار گذاشتیم اما متاسفانه الان کسی از ما یادی نمی‌کند. کسی نمی‌پرسد این هنرمندان قدیمی چطوری گذران زندگی می‌کنند؟ کجا زندگی می‌کنند؟ من علاوه بر بازیگری، شش شغل دیگر هم داشتم، از خیاطی و آرایشگری بگیر تا صنایع‌دستی و مربی ورزش. اگر همان شغل‌ها را ادامه داده بودم شاید الان سه تا مغازه برای خودم داشتم اما به عشق بازیگری همه را رها کردم. بازیگری آخر و عاقبت ندارد.
 
درحال حاضر و با وجود کم‌کاری از چه طریق امرار‌معاش می‌کنید؟
کار تبلیغاتی می‌کنم. گاهی هم پیشنهاد بازی دارم اما جالب توجه نیست. بالاخره بعد از ۳۰ سال کار کردن که نمی‌شود با حداقل دستمزد فعالیت داشت.
 
چه شد که وارد کار بازیگری شدید؟
من کارم را ابتدا از رادیو شروع کردم‌. در برنامه‌هایی مثل قصه شب فعالیت داشتم. بعد آمدم شبکه دو با برنامه «بیکار نمی‌توان نشست». چون در حوزه صنایع‌دستی فعال بودم در این برنامه آموزش می‌دادم. مثلا در سریال آرایشگاه زیبا از صنایع‌دستی ساخته دست من استفاده شد، مثلا آن پرده‌های دستباف و آویزهای اتاق عقد کار من بود. دیگر آرام آرام وارد کار بازیگری شدم. البته قبلش دوره آموزش گریم را پیش استاد جلال معیریان دیده بودم و در دو فیلم سینمایی هم کار گریم انجام دادم اما بعد آن‌قدر درگیر بازیگری شدم که کار گریم را کنار گذاشتم. برای بازیگری آموزش ندیدم. هنر ذاتی است و باید از کودکی در خون انسان باشد. ۶-۷ ساله که بودم، یک ‌روز رفته بودیم دماوند. پدرم دکتر دامپزشک بود و به علت شغلش زیاد به دماوند رفت‌و‌آمد داشت. یکی از فیلم‌های مرحوم ارحام صدر را آورده بودند در میدان اصلی شهر نمایش دهند. من از ساعت ۵ بعد‌از‌ظهر رفتم و در میدان نشستم تا فیلم شروع شود. حالا از آن طرف، پدر و مادرم که فکر می‌کردند گم شده‌ام، دنبالم می‌گشتند. فاصله خانه تا میدان هم خیلی زیاد بود. ساعت ۹ شب بود که دیدم یکی مرا از پشت سر گرفت. پدر و مادرم بودند. با نگرانی دنبالم گشته بودند. یک کتک مفصل هم خوردم(می‌خندد). یعنی می‌خواهم بگویم از کلاس اول ابتدایی عاشق سینما و بازیگری بودم.
  ‌
گویا در سال‌های اخیر در حوزه فعالیت‌های اجتماعی و کارهای خیریه هم خیلی فعال هستید.
پیش آمده که من سال تحویل را کنار خانواده نبوده‌ام و اوقاتم را با کودکان بهزیستی یا سالمندان گذرانده‌ام. چند ماه پیش هم که سیل آمده بود برای کمک به مناطق سیل‌زده رفتم. در تئاترهایی که برای کودکان محروم اجرا می‌شود هم مشارکت دارم.
  ‌
شما در سریال‌های خاطره‌انگیز زیادی بازی داشته‌اید. کدام‌یک از این سریال‌ها بیشتر مورد پسند خودتان است؟ 
سریال پلیس جوان را خیلی دوست دارم. به علت بازی در این سریال از سوی رئیس وقت سازمان صداوسیما تقدیر شدیم. بازیگران جوان خیلی خوبی مثل شهاب حسینی و مریلا زارعی هم در این سریال بازی می‌کردند. اشک‌های زیادی در سر این سریال ریختم. پلیس جوان سریال خیلی جذاب و دلنشینی بود.
  ‌
کدام نقش‌تان را در این سریال‌ها بیشتر دوست دارید؟
نقشم در سریال مردان آنجلس را خیلی دوست دارم. نقش همسر امپراتور را بازی می‌کردم. می‌دانید بازیگری کلا عشق می‌خواهد. گاهی که تدریس می‌کنم به هنرجویانم می‌گویم: «بازیگری فقط عشق است. آینده‌ای ندارد.»
  ‌
چرا معمولا نقش‌هایتان در فیلم‌ها و سریال‌ها کوتاه بوده، مثل همان سریال آرایشگاه زیبا که فقط در سکانس عقدکنان و در قالب نقش خواهر عروس حضور داشتید؟ 
نقشم در سریال آرایشگاه زیبا خیلی کم بود. البته نقش‌هایم در بعضی از سریال‌ها کوتاه بود و نه همه‌شان. الان خودم به نوشتن روی آورده‌ام و سه فیلمنامه هم نوشته‌ام که امیدوارم قسمت بشود و خودم آنها را بسازم. از بازیگری خسته شده‌ام.
 
وقتی مردم شما را در کوچه و خیابان می‌بینند معمولا کدام نقش‌تان را به یاد دارند؟
متولدان سال ۹۰ به بعد کمتر ما را می‌شناسند. زمان پرکاری ما نبودند اما دهه شصتی‌ها خوب ما را به یاد می‌آورند. معمولا مرا با پوشش چادر و مقنعه و تیپ معلم که در برنامه «سیمای مدرسه» بازی می‌کردم به خاطر دارند.
  ‌
خانم خاکپاش، آیا به آنچه که در بازیگری می‌خواستید و فکر می‌کردید حق‌تان بوده است، رسیده‌اید؟
نه، اصلا. نقشی را که همیشه دوست داشتم ایفا کنم هنوز بازی نکرده‌ام.
  ‌
شما در مسیر بازیگری‌تان با کارگردانان معروفی مثل پریسا بخت‌آور، سیروس مقدم، محمدمهدی عسگرپور و...همکاری داشته‌اید. کارگردانی بوده که دوست داشته باشید با او همکاری کنید اما هنوز فرصت و موقعیتش فراهم نشده باشد؟
علاوه بر آنهایی که گفتید با کارگردانان خوب دیگری مثل خسرو ملکان، مرحوم فرج‌ا... سلحشور و جمال شورجه هم همکاری داشته‌ام. با این حال دوست داشتم با کارگردانان دیگری هم کار کنم که موقعیتش جور نشد. الان هم که خیلی از مسائل در بازیگری به روابط برمی‌گردد و دیگر اصلا امیدی ندارم.
  ‌
چند سال پیش عکس‌هایی با چهره واستایل جدید ازشما درفضای‌مجازی منتشر شد که خیلی سروصدا به‌ پا کرد. ماجرا چه بود؟
همان عکس‌ها باعث شد که حسابی چشم بخورم(می‌خندد). این عکس‌ها را درکنارعکس‌های قدیمی‌ام گذاشته بودند ومی‌گفتند همای جدید و همای قدیم. آن زمان خبرنگاران خیلی با من تماس گرفتند. می‌گفتند از پایه کوبیدی و از نو ساخته‌ای؟ در حالی‌که من حتی از آمپول زدن هم می‌ترسم. هیچ جراحی و کار خاصی نکرده بودم. فقط چهره‌پردازم خیلی کاربلد و حرفه‌ای بود.
  ‌
آیا پس از انتشار آن عکس‌ها تغییری در پیشنهادهای بازیگری‌تان اتفاق افتاد؟ مثلا پیشنهاد بیشتری داشتید؟
 در بازیگری‌ام بی‌تأثیر نبود. به هر حال خیلی‌ها فکر می‌کردند پیر شده‌ام اما وقتی عکس‌ها را دیدند، نظرشان عوض شد.
 
خودتان مخاطب تلویزیون هستید؟
شبکه آی‌فیلم را خیلی تماشا می‌کنم و تشکر هم دارم از این شبکه که خاطرات ما را زنده می‌کند. سریال‌هایی مثل خط قرمز، مردان آنجلس، زیر آسمان شهر و پلیس جوان را از آی‌فیلم‌ دیده‌ام.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها