انسان برای طی مسیر کمال و وصال به قرب الهی، به شخصی که کاملا آگاه به مسائل و پیچوخمهای مسیر کمال باشد نیازمند است تا با تکیه بر راهنماییها و راهبردهای او راه را درست بپیماید. از این رو خداوند ازمنظر لطفش شخصی کریم و رئوف را برای انسانها در میان آنان گماشت.
برشی از کتاب
پیامبران و امامان(علیهالسلام) همان راهنمایان مسیر الهی هستند. در کنار آن نیز، برنامهای مدون، جامع و مانع را برای همه امورات زندگی بهنام دین که منبعث از قرآن و روایات است بهواسطه همین شخص کریم در اختیار مردم گذاشت؛ اما درطول تربیت انسانها به آنان بیان داشتند که ای انسان، این برنامه کامل، ظهور و تجلیاش در یک کلمه است و آن همان محبت است. محبت در مسیر تقرب الهی و زندگی بشر آنچنان اهمیت دارد که امام باقر(علیهالسلام) میفرمایند: در روابطی که انسانها با هم برقرار میکنند محبت وجود دارد. ولی متأسفانه بسیاری از افراد از نحوه ابراز محبت به طرف مقابل و راههای اثربخشی آن اطلاع کافی ندارند. این موضوع سبب آن میشود انسانها از هم دلسرد شده و بزهکاریها و بسیاری از رذایل اخلاقی فردی و اجتماعی افزایش یابد، درصورتی که همدیگر را دوست دارند!
برایناساس حسن ورمقانی برای حل این مسأله و بهوجودآمدن فضای اخلاقی و بستر مناسب برای تقرب به پروردگار در زندگی انسانها، این کتاب را در قالب سه فصل به رشته تحریر درآوردهاست.ضرورت محبت در روابط خانواده نمایانگر اهمیت و ضرورت محبت در زندگی بشر است. نویسنده با ارائه راهکارهای اثربخش، در قالب راهکارهای عام و خاص به شما کمک خواهد کرد تا خانوادهای سرشار از عشق و محبت داشته باشید. لازم به ذکر است راهکارهای عام برای همه افراد خانواده و راهکارهای خاص مختص به عضوی از اعضای خانواده با توجه به روحیات و خصوصیات آن عضو است که به پنج قسم تقسیم میشود از قبیل: محبت به زن، محبت به مرد، محبت به فرزند، محبت به والدین و محبت به برادر و خواهر.
در بخشی از کتاب راهکارهای اثربخش محبت در روابط درون خانواده از منظر آیات و روایات میخوانیم:
کمالطلبی با حب بقا آمیخته است، زیرا تکامل بدون بقا ممکن نیست؛ اما بقا میتواند همراه با تکامل یا بدون آن باشد. در کمالخواهی، انسان در پی چیزهایی است که بهره وجودیاش بیشتر شود و این امری است جدای از بقا و استمرار اصل حیات. محبت به خویشاوندان و دوستان ریشه در حب کمال دارد، زیرا آنها بهمنزله بالی هستند که انسان را در یافتن و رسیدن به کمال ذات یاری میرسانند. حب کمال ذات، بسته به نوع شناخت و عمق آگاهی انسان از آن بهصورت گوناگونی ظاهر میشود. اگر آدمی کمال را در مظاهر دنیوی ببیند، به امور مادی روی میآورد و در این راه از دوستان خاص استفاده میکند؛ اما اگر کمال را در امور فرامادی بداند، به مسائل معنوی میپردازد و در سلوک خود از همراهان مخصوصی بهره میگیرد. مقصود از حب ذات با خودپرستی که در علم اخلاق صفتی ناپسند و مانع بزرگ تعالی بهشمار میرود، کاملا متفاوت است. مقصود از حب ذات در اصطلاح فلسفی آن است که امری واحد و بسیط باشد و درعینحال دارای قوا و مراتب گوناگون. خودپرستی به این معنا عین نفس و جوهره وجود انسان است. از این رو، حب ذات مانند علم به خویشتن یک حقیقت خارجی و از حیطه اختیار بیرون است و در نتیجه بار ارزشی ندارد؛ اما خودپرستی در علم اخلاق امری اختیاری است وبازگشت آن به ترجیح خواستهای حیوانی بر گرایشهای والای انسانی است.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد