کارشناسان دراین نشست با ارائه نظرات مختلفی به اهمیت وجود یک سیستم حکمرانی مؤثر در عرصه فرهنگ و هنر، بهویژه سینما، اشاره کردند.
زهرایی: نشست سوم مدرسه نقد با حضور شراره قبادی، محمدامین احمدی و علی ستوده با موضوع «بررسی اکران فیلمهای خارجی در سینماهای کشور و سینمای دولتی یا خصوصی، کدام بهتر است؟» برگزار میشود. بهعنوان مقدمه، تاریخچهای مختصر از موضوع عرض کنم. در رژیم گذشته و اوایل انقلاب، پخش فیلمهای خارجی در سینماها ادامه داشت و پس از آن، شبکه نمایش خانگی آمد و در دورهای هم ویدئوکلوپها، فیلمهای خارجی راعرضه میکردند.گهگاه تلویزیون هم به پخش این فیلمها میپرداخت.در اواخر دهه شصت، پخش فیلمهای خارجی در سینماها ممنوع شد اما شبکههای رسانه خانگی و تلویزیون همچنان تا حدود دهپانزدهسال پیش این فیلمها را پخش میکردند. یکی از دلایل ممنوعیت پخش فیلمهای خارجی، شکایت کمپانیهای بینالمللی درمورد حق کپیرایت بود که موجب بروز مشکلاتی در سطح بینالمللی شد؛ بههمین دلیل، صداوسیما از پخش فیلمهای کمپانیهای آمریکایی پرهیز میکند و بیشتر به فیلمهای شرق آسیا، اروپا و سایر کشورها روی آورده که هم هزینه کمتری دارند و هم از نظر فرهنگی به ما نزدیکترند.
در نهایت، این سؤال مطرح است: پخش فیلمهای خارجی در سینما چه محاسن و معایبی دارد؟
قبادی: اکران فیلمهای خارجی در سینماها میتواند مزایای زیادی داشته باشد، مشروط بر اینکه شرایط و ضوابط خاصی رعایت شود. این فیلمها باید با سبک زندگی، فرهنگ و ارزشهای ما سازگار باشند و نیاز به ممیزی زیادی نداشته باشند. فاصله بین سانسور و پخش نباید طولانی باشد تا فیلم ارزش و جذابیت خود را حفظ کند. همچنین باید پلتفرمهای دیگری برای دسترسی مردم به این فیلمها فراهم شود.ما میتوانیم از کشورهایی فیلم انتخاب کنیم که از نظر فرهنگی به ما نزدیکتر هستند و فیلمهایشان را راحتتر میتوانیم خریداری و اکران کنیم. بهاینترتیب، میتوان مشکل حق کپیرایت را نیز حل کرد. یکی از مشکلات مهم این است که فیلمهای خارجی نباید بهدست کسانی بیفتند که به سود واردکردن فیلمها فکر میکنند. اگر اینکار بدون کنترل انجام شود، نهتنها سودی ندارد بلکه زیانبارهم میشود.برای حفظ تعادل،باید آثارسینمای ملی درکنار اکران فیلمهای خارجی مناسب حفظ شوند. از نظر فرهنگی نیزباید دقت کنیم که فیلمهایی انتخاب کنیم که با فرهنگ ماسازگار باشند تا باعث بروزمشکلات فرهنگی نشوند.
ستوده: مساله اکران فیلمهای خارجی نیازمند بررسی ابعاد مختلف آن است و بهسادگی نمیتوان پاسخ «آری» یا «خیر» داد. با ملاحظات مشخص، این اقدام میتواند به صنعت سینما کمک کند اما ممکن است بههویت فرهنگی و اجتماعی آسیب برساند. تجربههای قبل از انقلاب نشان میدهد که اکران فیلمهای خارجی تاثیرات مختلفی داشته است. برای مثال، سینماهای لالهزار با فیلمهای خارجی شروع شدند و در دهه شصت نیز سینماهایی بودند که هم فیلم خارجی و هم داخلی نمایش میدادند. اکنون سلیقهها تغییر کرده و باید به سؤالات مهمی پاسخ داده شود، از جمله اینکه چه فیلمهایی و در چهبازهای اکران شوند و سهم فیلمهای خارجی چقدر باشد.
احمدی: در دهه شصت، قانونی بهنام «حمایت از تولیدکننده ملی» وضع شد اما بهجای اینکه باعث رشد شود، موجب سوءاستفاده شد؛ دقیقا مثل صنعت خودروسازی. در خودروسازی، قوانینی تصویب شد تا تولیدکننده ملی مطمئن باشد که بازاری دارد و در آن بازار بتواند محصولات خود را عرضه کند و خودرو تولید کند اما همانطور که مشاهده کردید، نتیجه این قوانین در خودروسازی چه شد و وضعیت فعلی آن چگونه است. در سینما هم بههمینترتیب، قوانین محدودکنندهای برای واردات فیلم وضع شد که باعث شد تولیدات سینمایی داخلی به عقب بروند. از سوی دیگر، آندسته از افرادی که در دهههای شصت و هفتاد در فارابی یا سازمان سینمایی مسئول بودند، به نوع خاصی از سینما علاقه داشتند مثل سینمای تارکوفسکی؛ سینمایی که بدنه جامعه به آن علاقهای نداشت و هیچ مخاطب درستی برای آن وجود نداشت.
و حالا ماجرا به این صورت است که همانطور که در صنعت خودروسازی میتوانیم خودمان را با کره جنوبی مقایسه کنیم، بهنظر من در سینما نیز باید خودمان را با کره جنوبی مقایسه کنیم. کره جنوبی هم شرایطی مشابه ما در تاریخ سینمایش داشته اما از سال ۲۰۰۰ و از بدو تغییرات سیاسی سال ۱۹۸۰، فرم سینمایشان تغییر کرد.آنها بهمرور زمان واردات فیلمهای خارجی را محدود کردند اما کاملا ممنوع نکردند. از طرفی، فیلمسازان داخلی خود را بهشدت آموزش دادند. نتیجه این اقدامات، ظهور کارگردانهای بزرگی چون پارکچانووک و سایر کارگردانانی است که اکنون جزو وزنههای سینمای جهان محسوب میشوند.
زهرایی: شما به نکته خوبی اشاره کردید. برخی میگویند اگر فیلم خارجی وارد شود، مردم دیگر فیلمهای داخلی را نخواهند دید. بهنظرم این مقایسه با صنعت خودرو کاملا درست است. همانطور که قبلا میگفتند اگر فوتبال باشگاهی خارجی پخش شود، دیگر کسی به استادیوم نخواهد رفت اما در واقعیت دیدیم که وقتی مخاطبان ما با چیز بهتری آشنا میشوند، سعی میکنند خود را ارتقا دهند. این مساله در فوتبال اتفاق افتاده است و بهنظر من، همین اتفاق باید در سینما هم رخ دهد.بنابراین، وقتی فیلم خارجی وارد شود، سینما زنده میماند. فیلمهایی که مطابق با فرهنگ ما و با کیفیت فنی خوب باشند، باعث میشوند ذات سینما زنده بماند.قرار نیست که مورد تهاجم فرهنگی قرار بگیریم و از طرف دیگر، سینما زنده میماند و سالنهای سینما حفظ میشوند. برخی افراد از هنر سینما بهعنوان وسیلهای برای بازی، تجارت، یا آسیبزدن عمدی یا غیرعمدی به فرهنگ مردم استفاده میکنند. این فیلمهای نازل و ضعیف به عرصه میآیند اما ما فیلمسازان جوان بااستعدادی داریم که شایستگی باقیماندن در این عرصه را دارند.در حالحاضر، وضعیت مشابهی با مافیای خودرو داریم. برخی تهیهکنندگان سینما محصولات نازل و ضعیفی تولید میکنند و دغدغه فرهنگ و شان مردم ایران را ندارند. این افراد باید از هنر سینما کنار بروند و به مشاغل دیگری بپردازند.اگر فیلمهای خارجی اکران شوند، مردم تفاوت کیفیت را متوجه میشوند و این موجب رشد سلیقه عمومی خواهد شد. بستن واردات خودرو، فیلم یا هر چیز دیگری بههیچوجه بهصلاح نیست. این اتفاقات بهدلیل جهل و منافع مادی برخی افراد رخ میدهد.در صنایع لوازم خانگی، ما اکنون برندهای ایرانی خوبی داریم که لوازمخانگی باکیفیت تولید میکنند. درنتیجه، دیگر نیازی به واردات لوازمخانگی خارجی نیست. اگر اجازه داده شود، همین اتفاق در سینما نیز خواهد افتاد.مقایسه سینما با خودروسازی و لوازم خانگی به ایندلیل است که سینما هم مانند بقیه صنایع یک صنعت است و میزان گردش مالی در آن زیاد است با این تفاوت که مستقیم با فرهنگ و روح مردم کار دارد.
احمدی: یک نظریهای وجود دارد که میگوید محدودکردن واردات فیلمهای خارجی سینما را نجات داده است. من میخواهم به این دوستان عزیز بگویم که شما یا جاهل هستید یا جزو همان گروهی که از آن منفعت مالی بهرهمند میشوید.وقتی سینمای داخلی ما هیچ رقیبی نداشته باشد و دغدغه فروش و سود مالی هم نداشته باشد، تهیهکننده پولش را جدا میگیرد، کارگردان دستمزد خود را دریافت میکند و بازیگران هم دستمزد چندبرابر میگیرند. دراین صورت، بحث درآمد و مبلغی که از فروش بهدست میآید مطرح نیست. این قضیه باعث میشود اصلا مهم نباشدچهکسی چه فیلمی میسازد.این مساله باعث میشودکه فیلمهای تولیدی ما بهلحاظ کیفیت افتکنند.
موضوع بعدی این است که ممنوعشدن واردات فیلمهای خارجی سطح سلیقه مخاطبان را پایین آورده و بهمرور باعث تولید فیلمهایی میشود که کیفیت مناسبی ندارند.
ستوده: یکی از دلایل اکران فیلمهای خارجی،بازگشت مخاطبان به سینما وبهبود اقتصاد سینما است.با اکران فیلمهای خارجی، سالنهای سینما که خالی شد. یا با ظرفیت کم کار میکنند، میتوانند ظرفیت راپرتر کنند.عمدتا سینماداران موافق اکران فیلمهای خارجی هستند، زیرا مستقیم ذینفعاند اما تهیهکنندگان فیلم و اهالی سینما، بهخصوص بازیگران و کارگردانان،مخالف این ایدهاند، زیرا نگرانی دارند که سینمای ملی تحت تاثیر سینمای خارجی قرار بگیرد.
ملاحظات دیگری نیز وجود دارد، از جمله اینکه فیلمهای اکرانشده از کدام کشورها خواهند بود و تعریف فیلم خوب چیست. باید بررسی کنیم که آیا اکران فیلمهای خارجی اتفاق خوبی است یا نه. بهعنوان یک بیننده علاقهمند به سینما، حق داریم فیلمهای خوب دنیا را روی پرده سینما ببینیم.
درنهایت، پخش فیلمهای خارجی در سینما چه محاسن و معایبی دارد؟ کسانی که تسهیلگر ورود فیلمهای خارجی هستند، ممکن است طراح مسیر نباشند. باید بررسی کرد که آیا این اقدام بهجز پرکردن جیبهای برخی افراد، واقعا منفعتی برای صنعت سینما دارد یا نه. برخی تهیهکنندگان معتقدند که فیلمهای تجاری باید ساخته شود واهمیتی به فرهنگ ومسائل مرتبط با آن نمیدهند. از طرف دیگر دسترسی به فیلمها از طریق پلتفرمهای مختلف آسانتر شده است اما هزینه بلیت سینما و سایر هزینهها باعث میشود که تفریح سینما برای طبقات متوسط و پایینتر ارزان نباشد. در شرایط فعلی، آوردن فیلمهای خارجی چه مسالهای را حل میکند؟
قبادی: یکی دیگر ازمسائل این است که مردم میگویند وقتی میتوانند فیلمها را در خانه بدون سانسور ببینند، چرا باید به سینما بروند و آن را با سانسور ببینند. از نظر من، فیلمبینهای حرفهای اصلا دوست دارند فیلمهای باکیفیت را روی پرده بزرگ سینما با کیفیت بالای تصویر و صدا ببینند. برای این گروه، بحث سانسور اهمیت کمتری دارد بلکه برای آموزش به تماشای فیلم میروند، ترجیح میدهند فیلمهای باکیفیت را چندینبار ببینند و آن را از زوایای مختلف بررسی کنند.
دومین گروه شامل خانوادههایی است که در فصلهایی مانند پاییز و زمستان بهدلیل آلودگی هوا ترجیح میدهند تفریحاتشان در مکانهای سرپوشیده باشد و سینما یکی از این مکانهاست اما وقتی فیلمهایی که روی پرده سینما هستند سیاهوتلخ باشند، خانوادهها بین رفتن یا نرفتن به سینما مردد شده و در هر دو صورت دچار آسیب میشوند.زمانی که مردم به تماشای فیلمهای خارجی با ارزشها و چارچوبهای خاص جامعه خودمان بروند و آن فیلمها در ژانرهای مختلف علمی-تخیلی، جنایی، عاشقانه و غیره اکران شوند، بهتر از آن است که به برخی فیلمهای ضعیف داخلی راضی شوند.
زهرایی: تحقیقاتی انجامشده و آمارهایی داریم که البته ممکن است کمی با دادههای خانم قبادی مغایرت داشته باشد. در مورد نسل جوان، آمار دقیقی گرفتهاند که نشان میدهد سیوپنج درصد از جوانان ترجیح میدهند فیلمها را با زبان اصلی و بدون سانسور ببینند. این افراد نیازی به دوبله یا حتی زیرنویس فارسی ندارند.این نسل وقتی با فیلمهای سانسورشده مواجه میشوند، آن را قبول نمیکنند. این نکتهای است که باید در نظر داشته باشیم، زیرا رویکرد جامعه و جوانان بسیار مهم است البته قطعا منظورمان این نیست که در سینما صحنههای خلاف عفت عمومی پخش شود؛ این رویکرد نسل جوان است که ترجیح میدهد فیلم را همانگونه که ساختهشده ببیند، چون در برخی مواقع در زمان دوبله برخی زیرصداها و یا در ترجمه برخی کلمات و جملات جابهجا میشود که معنی و کارکرد آن صحنه از فیلم تغییر میکند.بهموازات اینکه اقداماتی برای ورود فیلم خارجی در سینما انجام میدهیم، باید توجه داشته باشیم که سلیقه مخاطب بهدلایل مختلفی درحال تغییر است و نباید از این تغییرات غافل شویم؛ وگرنه این اقدامات کافی نخواهند بود و مساله ما را حل نخواهند کرد.در این مقطع باید سینما را بهعنوان عاملی برای جذب جوانان ببینیم تا از آن طریق بتوانیم سخن خود را بیان کنیم، چون سینما یک جنبه آموزشی هم دارد. حال باید دوباره فکر کنیم که ما چگونه باید به سینما نگاه کنیم، آیا باید با نگاه قدیمی عمل کنیم؟ یا باید به نسل جوان فکر کنیم و نیازهای آنان را در نظر بگیریم؟
قبادی: پیرو صحبتهایی که استاد فرمودند، یک نکته حائز اهمیت این است که نوجوانی که از سینما فاصله گرفته و فیلمها را به زباناصلی و با سیستمهای شخصی تماشا میکند، یکی از دلایلش قهرکردن با سینماست. اگر در سینما فیلمهای خوب و با ژانرهای مختلف و کیفیت بالا اکران شوند، تماشای فیلم در سینما حالوهوای بهتری دارد. این تجربه قطعا جذابتر از تماشای فیلم بهتنهایی در خانه و با یک سیستم کوچک است، حتی اگر فیلمها به زباناصلی باشند.در هر صورت، صنعت سینما و خود سینماست که حس سرگرمی و حالوهوای خاصی را به مخاطب میدهد.
زهرایی: نکتهای که باید اضافه کنم و نباید از آن غافل شویم، این است که نسلهای مختلف دیدگاههای متفاوتی به هنر سینما دارند. ما بهعنوان نسلی که به انتهای جوانی نزدیک هستیم، شاید برای سینما یک حالت تقدس ومعبدگونگی قائل بودیم اما نسل جوان کنونی چنین دیدگاهی ندارد.تحقیقات نشان میدهد که نسل جوان دیگر به تماشای فیلمها بهصورت دستهجمعی و سنتی علاقهای ندارند. آنها فیلم رابهعنوان چیزی میبینندکه میتوانندده دقیقه ازآن رادراتوبوس یا تاکسی تماشاکنند یادرمهمانیها باهدفون وادامه آن را در رختخواب ببینند.برای آنها، داستانهای پیوسته و روایتهای سنتی، اهمیت کمتری داردواین تعریفها برایشان تغییر کرده است. رویکرد این نسل به سینما کاملا متفاوت شده و ما باید به این تغییرات توجه کنیم. به نسل جوان نگاه کنیم و نیازهای آنها را در نظر بگیریم.
قبادی:
اکران فیلمهای خارجی در سینماها میتواند مزایای زیادی داشته باشد، مشروط بر اینکه شرایط و ضوابط خاصی رعایت شود. این فیلمها باید با سبک زندگی، فرهنگ و ارزشهای ما سازگار باشند
احمدی:
در دهه شصت، قانونی بهنام «حمایتازتولیدکننده ملی» وضع شد اما بهجای اینکه باعث رشد شود، موجب سوءاستفاده شد؛ دقیقا مثل صنعت خودروسازی
ستوده:
یکی ازدلایل اکران فیلمهای خارجی، بازگشت مخاطبان به سینما و بهبود اقتصاد سینما است. با اکران فیلمهای خارجی، سالنهای سینما که خالی شده یا با ظرفیت کم کار میکنند، میتوانند ظرفیت را پرتر کنند