سازمان ملی جوانان در سال ۱۳۷۹ با تبدیل «مرکز ملی جوانان» و با استناد به قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران تشکیل و در سال۱۳۸۹ با وزارت ورزش ادغام شد. این سازمان اما پس از نزدیک به ۱۵سال فعالیت، در سال ۱۳۹۶ به یکباره تعطیل شد. تعطیلی که شاید از جنبههای مختلف قابل تحلیل باشد اما علت آن در وهله اول بهعنوان نشانهای از ناکارآمدی وعدم توانمندی در رسیدن به اهداف خودمطرح شد.چراکه درهمان زمان،اعتبارات تخصیصیافته به این سازمان و نتایج ضعیف آن باعث شد که بسیاری از کارشناسان و حتی خود جوانان نسبت به عملکرد آن انتقاد کنند. در دولت چهاردهم بحث احیای دوباره «سازمان ملی جوانان» به عنوان یکی از برنامههای اصلی وزارت ورزش مطرح شد. روز گذشته نیز علیرضا رحیمی، معاون امور جوانان وزارت ورزش و جوانان خبر از چندین نشست کارشناسی برای نهاییسازی ساختار جدید این سازمان داد و اعلام کرد: با استفاده از ظرفیت ماده ۱۰۵ قانون برنامه هفتم توسعه و پیشرفت کشور برای تلفیق و همافزایی فعالیتهای موازی دستگاههای دولتی در حوزه جوانان، در مسیر نهاییسازی احیای سازمان هستیم و ظرف یک تا دو هفته آینده خبر خوش این اتفاق بزرگ را به جوانان ایران اعلام خواهیم کرد. آنطور که او گفته قرار است سازمان ملی جوانان پس از احیا، ذیل وزارت ورزش و جوانان فعالیت و مأموریتهای قانونی دولت در حوزه جوانان را بهصورت متمرکز، هدفمند و کارآمد دنبال کند.
تقلیل جوانان به ورزش
بحث احیای سازمان ملی جوانان اولینبار نیست که مطرح میشود، این مسأله سالهاست از موضوعات چالشبرانگیز حوزه جوانان در کشور است. برخی موافقان معتقدند سالهاست که جای نهاد مستقلی برای اداره امور جوانان خالی است و به همین دلیل احیای چنین سازمانی میتواند برای قشر جوان جامعه انگیزه ایجاد کند. درکنار این دیدگاه، مخالفانی ایستادهاند که جوانان را قربانی این سازمان میدانند و معتقدند این طرح که در دهه گذشته شکست خورده، حالا هم نتیجهای را عاید آنها نخواهد کرد. البته مازیار ناظمی، مشاور رسانهای معاون امور جوانان در گفتوگو با جامجم فرضیه شکست را رد میکندومعتقد است که احیای سازمان ملی جوانان بازگشت به گذشته نیست،بلکه بازتعریف نقش دولت درحکمرانی حوزه جوانان است.به گفته او، ساختارجدید بر پایه دادهمحوری وهماهنگی میان دستگاهها طراحی شده تاتصمیمات درحوزه جوانان منسجم وقابل ارزیابی باشد.
بااین حال، دکتر عبدالکریم خیامی، عضو شورای عالی جوانان در گفتوگو با جامجم معتقد است، موضوع جوانان امری فراگیر است و وابسته به یک نهاد یا دستگاه خاص نیست؛ به همین دلیل رسیدگی به مسائل این قشر، نیازمند هماهنگی میان دستگاههای مختلف کشور است.
او درباره وضعیت سازمان ملی جوانان و چالشهای مربوط به سیاستگذاری در حوزه جوانان میگوید: ادغام این سازمان با وزارت ورزش، نخستین نقطه ضعف در مدیریت امور جوانان بود چراکه وزارتخانهای که دغدغه اصلیاش ورزش است، قادر نیست همه ابعاد جوانی و مسائل مرتبط با آنان را پوشش دهد بنابراین تقلیل جوانان به حوزه ورزش، در سیاستگذاری گامی به عقب بود.
آنطور که عضو شورای عالی جوانان توضیح میدهد، دورهای که سازمان ملی جوانان بهصورت مستقل فعالیت میکرد، در سیاستگذاری و پیگیری طرحها موفقتر بود. آن زمان، این سازمان توانست نقش هماهنگکننده میان دستگاهها را بهتر ایفا کند، در حالی که معاونت جوانان در دل وزارتخانه، از این قابلیت برخوردار نبود.
تعریف دوباره «جوان»
براساس اخرین آمارها، حدود ۲۷ درصد از جمعیت کل کشور را جوانان تشکیل میدهند؛ جوانانی که البته شباهت زیادی به دهههای قبل ندارند و امروز سبک زندگی، دغدغهها و نیازهایشان با گذشته قابل مقایسه نیست. در این شرایط، ساختارهای سنتی سیاستگذاری و تعریفهای قدیمی از جوانان نیز بهروزرسانی نیاز دارد، چون احیای هیچ سازمانی بدون بازتعریف نسل جوان، نمیتواند نقش واقعی خود را ایفا کند.
عضو شورای عالی جوانان معتقد است که این روزها یکی از اصلیترین مشکلات، تعاریف قدیمی و ناکارآمد از نسل جوان است که هنوز دید مسئولان را شکل میدهد و بدون اصلاح آن، حتی احیای سازمان ملی جوانان نمیتواند مؤثر واقع شود.
بهگفته خیامی، نخستین گام برای احیای مؤثر سازمان، شکستن کلیشهها و انگارههای ذهنی قدیمی و شکل دادن به تعاریف عملیاتی و بهروز از جوانان است. همچنین نباید تمرکز صرف برمشکلاتی مانندمسکن و اشتغال باشد؛ ظرفیتها و توانمندیهای جوانان باید شناسایی شده و ازطریق مشارکت خود آنان درحل مسائل اجتماعی و اقتصادی بهرهبرداری شود. ازدیگر راهکارها، تقویت نقش نظارتی و هماهنگکننده سازمان ملی جوانان میان دستگاههای مختلف و قوانین کشور است تا سازمان فراتر از یک نهاد ستادی، به مرجع واقعی هدایت سیاستهای جوانان تبدیل شود. او بر نگاه ملی و غیرسیاسی به مسائل جوانان، مبتنی بر منافع ملی و ارزشهای اعتقادی و دینی نیز تأکید دارد تا برنامهها فراگیر، پایدار و هدفمند باشند.
خیامی توضیح میدهد که اجرای این راهکارها، احیای سازمان ملی جوانان را به ابزاری برای رفع خلأ شناخت نسل جوان تبدیل میکند، ظرفیتهای آنان را به موتور پیشرفت کشور بدل میسازد و سیاستها و برنامهها را از حالت کاغذی به اقداماتی ملموس و اثرگذار تغییر میدهد.
به این ترتیب با توجه به نظرات کارشناسان باید هشدار داد که بهبود وضعیت جوانان و گرهگشایی از مشکلات آنها نیازمند یک تعامل جدی بین نهاد و وزارتخانههاست. درواقع چنانچه سازمان ملی جوانان ایجاد شود اما این تعامل به صورت جامع شکل نگیرد نمیتوان انتظار داشت مشکلات این حوزه برطرف شود و این خطر نیز جدی است که سازمان جدید مانند گذشته درگیر نگاه سیاسی شود.