مشکلات اصلی امروز جوانان شامل اشتغال، مسکن و معیشت است و تورم افسارگسیخته شرایط را برای شروع زندگی با حداقلها دشوار کرده. سازمان ملی جوانان در صورت احیا، نیازمند مدیری مطلع و آگاه به مسائل جوانان است؛ فردی که شناخت کامل از آسیبها و دغدغههای جوانان داشته باشد، انتظارات آنها را بشناسد و برنامههای کوتاهمدت ومیانمدت برای حل این مشکلات تدوین کند. شخصی که با نگاه سلیقهای عمل نکند و صرفا وظایف اداری را انجام ندهد باید بتواند با مراکز پژوهشی، دانشگاهها، نخبگان، جامعهشناسان و روانشناسان ارتباط برقرار کند، کارگروههای تخصصی تشکیل دهد، آسیبها را شناسایی و اصلاح کند، برنامهای جامع ارائه دهد و در دولت از آنها دفاع کند. جداسازی مسائل جوانان از ورزش یکی دیگر از اصول حیاتی است تا سازمان بتواند تمرکز واقعی خود را برزندگی،اشتغال، ازدواج ومعیشت جوانان معطوف کند.همچنین تنظیم سند چشماندازواقعی هر جوان، بررسی میزان ازدواج، فرزندآوری و طلاق و ریشهیابی علل عدم ازدواج نیازمند کارعلمی دانشگاهی است.نخبگان دانشگاهی باید این سند را مبنای برنامهریزی قرار دهند تا اقدامات سازمان هدفمند، علمی و برنامهمحور باشد. علاوه بر آن، این سازمان باید زیرمجموعه مستقیم رئیسجمهور باشد و حمایت عملی دریافت کند تا بتواند اقدامات مؤثر و هماهنگ با بانکها و سایر نهادها برای حل مشکلات جوانان انجام دهد. در نهایت باید گفت جوانان امروز ما استعدادهای بینظیری دارند و دنیا به ظرفیتهای آنان غبطه میخورد اما تحقق این ظرفیتها مستلزم مدیری قوی، کارآمد، کاردان، آگاه، متعهد و توانمند است که بتواند گام به گام برنامههای عملیاتی و اثرگذار برای حل مسائل واقعی جوانان تدوین و اجرا کند. بدون چنین مدیری، ظرفیتهای ارزشمند جوانان هدر خواهد رفت و بسیاری از دغدغههای آنان باقی خواهد ماند.