با آن که پشت سرمان بدگویی می‌کند، چه کنیم؟

ایول به شما جام جمی های عزیز. من از این مطلب خیلی استفاده كردم. چون واقعا از كسانی كه مدام پشت سرم حرف می زنن خیلی عذاب می كشم. شما راه رو بهم نشون دادید. مرسی

همین امشب داشتم زار میزدم و گریه میكردم فقط از دست كسانی كه زندگی رو برام خون كردن...سپاسگزارم از راهنمایی قشنگتون...

این حرفا زیبا و درست ولی آدم دل داره میشكنه تحمل هم حدی داره وقتی می رسه كه دیگه خسته میشی چون روی دوستات هم نفوذ می كنن.

سلام همه چیزهایی كه گفتید درست ولی با همسری كه واقعیت بهش میگم وبنظر خودم خوب تفهیمش میكنم اشتباه كارشو ولی بازم پشت سر حر ف میزنه چه كنم ؟؟؟؟

من طعمه همین بداخلاقی شدم در شهر خودمان و خیلی هم ناراحت اما در جامعه خودم را موفق جلوه می دهم و الان با گذشت مدتی احساس می كنم كه كسی هستم كه خیلی از مردم را به تفكر وا داشته ام و در آینده می توانم خیلی ها را جذب نمایم. ولی این زمان باید سپری شود. فقط نباید نا امید شد و همیشه باید به دنبال پیشرفت بود تا در رفتار آدم هایی را كه تهمت زده اند را شكست دهیم. البته سر همین تهمت ها دختری را كه دوست داشتم از دست دادم و البته ناراحت نیستم چون باز هم اگر تهمتی نبود این وصلت صورت نمی گرفت و با اینكه از این بابت سختی زیادی را تحمل كردم در آینده قدر من را خواهند فهمید من هم به كسی كه خواست خدا باشد می رسم. فقط اگر طعمه تهمت و بدگویی شده اید تحمل كنید و خود را با كار تفریح مطالعه و .... سر گرم كنید .

دستت طلا

سایتتون خیلی به من كمك كرد. متشكرم

سلام ممنون ازین مطلب خوبتون همین امشب من با سیل عجیب و عظیمی از غیبت در مورد خودم روبرو شدم كه دنبال راه حل بودم چون تو فكر دعوای بدی بودم چون این حرفا تمومی نداره و اونم از كسی كه بش اعتماد كردی ضربه بخوری خیلی زور داره روش شما بسیار عالی ممنون

سلام .مطالب شما خوب بود خوندم.ممنونم
اما احساس میكنم فقط خودمو آروم كرد و اصل ماجرا تغییر نكرد.
من دو همعروس دارم كه مدام با آب و تاب با هم پشت سر من حرف میزنند. خانه دار هستند و طبیعتا وقت آزاد زیادی دارن.
من واقعا ناراحتم چون خواهان رابطه خانوادگی سالم وصمیمی هستم اما این اواخرسعی كردم باهاشون رابطمو كم كنم چون اذیت میشم وقتی در حضور خودم هم با چشم وابرو و اشاره به حرفا و كارام عكس العمل نشون میدن.
من از اونا بزرگترم شاغل هستم و تقریبا سرشناس و موفق.از لحاظ چهره و پوشش هم به قول دوستان و فامیل خیلی سرترم .
نكته اینكه بار ها ازشون شنیدم كه شوهراشون اخلاق و رفتارو پوشش منو به رخشون كشیدن !اما همیشه وقتی باهاشونم سعی كردم كمكشون كنم و خودمو هیچ وقت برتر نشون ندادم.چون نیازی به این كار ندارم.

واقعا دلم میخواد دوسم داشته باشن و باهام راحت باشن. پیش قدم میشم اما اونا همیشه با هم راحتترن و رفت و آمد روزانه دارن من خوشحالم كه اونا با هم خوبن اما دوس دارم با من هم خوب باشن .
تا حالا هم چندین بار از اطرافیان شنیدم كه ازم بدگویی و غیبت كردن...
خیلی ناراحتم بچه ها...
راهنماییم كنین توروخدا كامنتمو بزارین برا بازدید كننده ها. ممنونتوم میشم. منتظرم

مرسی از مطلب مفیدی كه گذاشتین اما نمیتونم به این روشا عمل كنم :( خیلی سعی كردم اما نشده

درود . مطالب خوب و امیدوار كننده هستند ولی در نهایت هیشكی نمیتونه غصه كسی رو درك كنه و درد نیش خوردن از طرف دیگران و بد جلوه دادن نزد عزیزان خیلی خیلی سخته .چطوری میشه ادم بفهمه هم خونش خواهرش كلی ازش بد گفته؟:(( چطوری میشه اینو تحمل كرد در حالیكه میدونی هیچ گناهی نكردی هیچ تهمتی نزدی هیچ عملی انجام ندادی ولی بازم به خاطر حس حسادتها و غرور كاذب بشینی پشت سر خواهرت بد گویی كنی؟ اخه ادم این درد رو كجای دلش بذاره كسی نفهمه ؟:( هر بار یادش میافتم خونم بجوش میاد و اون اوایل نفرینش میكردم سر نمازم ووولی با گذشت زمان ارومتر شدم البته نذاشتم بفهمه من با خبر شدم چه حرفایی پشت سرم زده حتی بروش هم نیاوردم در حالیكه خودم ابستن غصه ام از این رفتار .......فكر كنم خودش متوجه شده كه من یه چیزایی میدونم و كمی هم سعی كرد مثلا با صله رحم از دلم در بیاره به خاطر همین بخشیدمش ولی هرگز هرگز هرگز نمیتونم فراموش كنم نمیدونم چرا نمیتونم فراموش كنم؟ قلبا دیگه نفرین نمیكنم چون خواهرمه ولی نمیتونم فراموش كنم .:(( ممنون برای سایت و مطلب خوبتون .شاد زید عزیزان♥♥♥

ای همه كسانی كه پشت سر من حرف میزنید…!!!
عاشقتونم!
كه انقد درگیر منید…!

سلام عاطفه جان دمت گرم عجب سخنی زیبا گفتی.خوشم اومد وخوشحالم كردی .روحیه ام بهتر شده با گفتن سخن زیبات عزیزم.باور كنید من از اول ابتدایی تا الان كه 31سالمه وترم اخر ارشد هستم وهمینطور با پدرو مادرم به سفر سوریه وكربلا رفتم همینطور سفر حج عمره وحج تمتع ثبت نام هستم همچنان پشت سرم حرف میزنن بخدا خسته شدم.پیش خودم میگم خدا از دست بنده هاش چی میكشه؟؟؟

من تا حالا صد بار پشت سرم حرف زدن,حتی یه بار یادمه تو مدرسه وسایلمو برداشتن پخشو پلا كردن,رو میزم فحش نوشتن,حالا كه بزرگ شدم یه بار دیگه طعم موفقیتو چشیدم;
دو باره دارن پشت سرم حرف در میارنو من, من فقط به یاد خاطرات گذشته می افتم, می خندم, شادم, اصلا مهم ترین چیز اینه كه برات مهم نباشه...

چ بگویم از دست عزیزان گله ای نسیت گله ای هم اگر باشد دگر حوصله ای نیست

افرین امیر

عالی عالی بودددددد..مچكرم

سلام وخسته نباشید مطلب شمارو خوندم بله ادم باید همیشه بفكر پیشرفتش باشه.من مشكلم با مادرمه بطور مداوم از هركار من ایراد میگیره وپشت سرمن حرف میزنه درسته من در زندگیم شكست خوردم ولی دارم تلاش میكنم چطور میتونم تحمل كنم فلان همسایه بیاد به من بگه مادرت اینوپشت سرت گفته كسی كه تورو بزرگ كرده هروز آبروی تورو ببره اوایل بهش میگفتم میدونم داری پشت سرم حرف میزنی میدیدم از قبل بدتر میشه خوذموزدم به بیخیالی ولی بازم تاثیر نداشت 1بار نفرینش كردم بهش گفتم اگه پشت سرم حرف بزنی نمیبخشمت والكی گفتم چركوخون ازت بزنه بیرون به ولای علی بعداز3روز كل انگشت شصستش چرك كرده وجوریه كه نمیتونه انگشتشوخم كنه من از ته دل نگفتم از خداخواستم دستشوخوب كنه ولی نشد جالبه از قبل هم بدتر شده اگه اوایل پیش خودم نمیگفت الان بخاطراین موضوع بخودمم میگه.حالا من ازشما عاجزانه درخواست دارم برای من وامثال من یه فكری مطلبی چیزی كه حداقل آروممون كنه چیزی بنویسین باتشكر.

سلام : مطالبتون زیبا بود اما نمی شه ازش استفاده كرد . من تو سن 22 سالگی ازواج كردم . شخصیت من آدم درون گرایی هستم . اصلا نمی زارم اگر مشكلی دارم خانواده ام بفهمند به خاطر همین فكر می كنن كه من تو خوشی دارم غرق می شم . تو ظاهر با من خوبند اما پشت سرم همش حرف می زنند . از كوچك ترین حرف من كوه می سازند مثلا این غذا را بپزید بعد همشون می گن چرا این غذا بعضی شون غذا رو نمی خورند . بعضی دیگم هی می گن كی گفته آخه این غذا و می گن ما كه نمی خواستیم فلانی گفت . این كوچكترین موردی بود كه گفتم . یا اگر حرفی هم از جانب من زده نشده مادر و برادران از جانب من می زنند . واقعا نمی دونم چی كار كنم . خواهشا جواب را به ایمیل ارسال كنید

سلام.منم یك مدت پیش میخاستم باكسی ازدواج كنم وخیلی به هم علاقه داشتیم همه چیزخوب بودتااینكه رازمو به زن داداشم گفتم اونم حسابی دمش گرم تاتونست بینمون دوبه هم زنی كردپیش اون پشت سرمن بدمی گفت وپیش من پشت سراون بدمی گفت ورازمونو به خانواده پسره گفت تااینكه خانوادش سخت باازدواج مامخالفت كردندوما با وجود علاقمون بهم مجبورشدیم جدابشیم.البته هیچ وقت به روی زن داداشم نیاوردم كه من ازهمه چیرباخبرم وتاآخرعمرم به خاطراینكارش هیچ وقت نمی بخشمش

خیلی ممنون از راهنماییتون . خیلی به دردم خورد . من سركار با چندتا آدم حسود ،تنگ نظر ،خودخواه و عیب جو كه هر روز به یك بهانه ای برام پاپوش درست می كردند و پشت سرم بد و بیراه می گفتند و به خاطر چیزای پیش پا افتاده بهم تهمت می زدند و منو مقصر جلوه می دادند پیش رییس و مسئولا نمواجه هستم و خیلی عذاب می كشم چون تقریبا تنهام و روابط عمومی ضعیفی هم دارم و اكثر اوقات هم در مواقعی كه بهم تهمت و ناسزا می گن زود عصبانی می شم و پرخاش می كنم .مدام از این نقطه ضعفای من سوء استفاده می كنن و منو تبدیل به فردی منزوی و گوشه گیر و افسرده كردن . برای همین دنبال راه حل هایی برای برخورد با این آشغالا می گشتم كه به مطلب شما رسیدم خیلی كاربردی و آموزنده برای دنیای امروز مرسی

خیلی عالی و آموزنده بود من هم دچار این مشكل شده بودم كه با خواندن این مطلب فهمیدم چگونه با مشكلم برخورد كنم
تشكر

بسیار عالی نكته برداری شده بود تو مطلبتون...اما از نظر خودم فكر میكنم اونقدی مهم و موفق نیستم ك عزیزانم پشت سر بنده حرفاییو به ناحق میزن..امیدوارم هممون راه حق مقصدمون باشه

هر كس بد ما به خلق گوید ، ما سینه ی او نمیخراشیم
ما خوبی او به خلق گوییم، تا هر دو دروغ گفته باشیم :)
سكوت منطقی تره :)

به خدا عالی بود. دوستان توكل به خدا وامام زمان داشته باشی و راه خودت رو بری با وجود حسادت و غیبت

من واقعا از دست هم كلاسی هام كه درمورد یك موضوعی بی خودی پشت سر من .... می گفتن ناراحت شدم با خوندن این متن كمی آروم شدم ولی با این كه خجالتی ام تصمیم گرفتم جوابشونو (چون خجالتیم تو تلگرام) بدم اونا هم توی گروه تلگرام این حرفها رو گفته بودند.

الان بارهاست كه نزدیكترین دوستم داره باهام همینكارو میكنه و از گوشه كنار به گوشم میرسه
الان داشتم از ناراحتی دق میكردم ولی نوشته هاتون تا حدی آرومم كرد . همش میگم چرا آخه؟

سلام من چند روز پیش یك گناه كردم كه خودم هم نمی خواستم و الان هم همه از گناه من با خبر هستند من چه كار كنم تا این گناهی كه كردم در میان مردم پاك شود ؟
لطفا جواب دهید

من یه فردی ناشناس از بچه های مدرسمون به من تهمت زد و توهین كرد و بدترین حرفا رو زد بهم تو تلگرام اهمیت ندادم اما دوباره امروزم پیام داد و چرت و پرت گفت بهم،خیلی ناراحت شدم داشتم دق میكردم با اینكه میدونستم من هیچ كدوم از اون صفتهایی كه رو كه گفته بود بهم ندارمالان با خوندن مطلبتون آروم شدم ممنونم سپاااااس

چگونه گناهانمو جبران كنم ؟
چگونه گناه نكنم ؟

ممنون از مظالب مفیدتون

سلام...ممنون از متن خوبتون...بنده خیلی شخصیت ارومی دارم و خیلی برام مهمه غیبت نكنم تهمت نزنم تنها اشتباهم چندسال پیش بود كه تقریبا 18 سالم بود و بچه بودم یه بار حرف دختر عموم رو كه غیبت دختر عمم رو پیش من كرد پیش همون دختر عمم گفتم و باعث جدایی و دعوا بین اون ها شدم درواقع دوبهم زنی كردم...البته الان اشتی كردن ولی بااین حال نمیتونم خودم رو ببخشم و هروقت یاد اون قضیه میفتم احساس گناه میكنم...خجالت هم میكشم حلالیت بگیرم چون ممكنه زخم كهنه رو تازه كنم.

با اطرافیانتون طوری باشید که اگه کسی پشتون حرف زد هم کسی حرف شو باور نکنه!